
آقای مهربانی ها سلام
سرکار خانم زهرا زرگران
به نام خالق عشق
اقای مهربانیها سلام.
قلم به اراده ی من مشق عشق نمی کند بلکه با میل خود سر درجوهر دل زده و بر صفحه ی عالم همگان را محو جمال دوست میکند و می نویسد ازحسین، در عجبم که چرا از این همه عظمت خم نشده، سجده برخاک نمیکند؟. الهی چه عظیم است حسین وچه عظیم تر مصیبت حسین؟
می نویسد و چرا ، ازدرون آتش نمی گیرد وخاکستر نمی شود؟.
آخر چگونه بنویسد ازمصائب زینب، سکینه، رقیه؟. رقیه، خاتون سه ساله ای که غوغا میکند روضه ی او!.
چه گره ها ی بزرگی که با دستان کوچکش گشوده میشود.
اربعینی دیگر و تازه شدن امیدها.
امید قدم گذاشتن در طریق .
یک سال لحظه شماری میکنیم برای پیاده گام برداشتن درمسیر عشق.
مسیری که افتخار رهسپاران آن، سرمه کشیدن غبار قدوم زوار آقاست.
وشفای دیدگان تار و امیدی که ناامید میشود.
چه بگویم ازاین فراق، که شاه درعراق و ما درفراق.
و صد آه از این فراق.
امروز بادیدن زائران رهسپار به سویتان، گریه امانم نمیداد. درآن حال باشما ازدور دردِدِل کردم که ای آقای کریم ازخاندان کریم، تذکره ی مرا نیز امضا کنید. اجازه بدهیدکه من مشتاقم، مشتاق دیدار.
بادلی شکسته ازراه دور، به شما سلام میکنم ومیدانم که سلامم بی جواب نیست.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
السلام علیکم و رحمهالله وبرکاته