
انضباط اجتماعی
معنای انضباط اجتماعی
«انضباط» از واژه «ضبط»، به معنى «خوب حفظ كردن» گرفته شده و به معناى خويشتن را خوب حفظ كردن است1
«انضباط اجتماعى» يعنى افراد در همه كارهاى اجتماعى خود را در چارچوب قانون شرع و عقل و مقررات عرفى نگه دارند تا هيچ تخلفى از آنان سر نزند. 2
انضباط اجتماعی در دین اسلام
انضباط اجتماعی یکی از موضوعات اساسی در علم جامعه شناسی است. نقش اساسی این موضوع در رسیدن به اهداف مادی و معنوی جوامع باعث شده است تا مکاتب مختلف با نگرشهای متفاوت درباره آن گفتگو کرده و راهکار ارائه نمایند. بسیاری از آموزه های دین اسلام در جهت تقویت انضباط اجتماعی است به گونه ای که می توان ادعا کرد رعایت اصول اسلامی و قرآنی در کار و تجارت، معاشرت، عبادات، اعتقادات و دیگر شئون زندگی منجر به برپایی نظمی پایدار در اجتماع خواهد شد. امام علي(عليه السلام) در وصف قرآن، مي فرمايد: «بدانيد كه در آن، علم آينده و سخن از گذشته و دواي درد شما و باعث نظم و سامان دهي ميان شماست» 3
علامه محمّدتقى جعفرى می گوید: «با جرئت مي توان گفت: آن اندازه كه اسلام به نظم زندگي اهميت داده است، در هيچ مكتب و ملتي مشاهده نمي شود; به اضافه آيات كريمه قرآني و احاديث معتبر كه به حد لازم و كافي با اشكال گوناگون، دستور به مراعات نظم و قانون زندگي داده اند» 4
تنظیم روابط اجتماعی
از روابط ميان دو نفر گرفته تا نهادهاي كوچكي مثل خانواده و ازدواج، و در سطح كلان، نهادهاي اقتصاد، سياست و تعليم و تربيت ، روابط ميان همسران، والدين و فرزندان، همسايه ها و خويشاوندان و حتي شيوه برخورد با بيگانگان در اسلام تعريف شده است. عمل به حقوق و وظايف در همه سطوح فردي و اجتماعي، چه از طرف فرد و چه از طرف جامعه، بسترساز نظم اجتماعي است.
راهکار های انضباط اجتماعی در اسلام
گمان نيك داشتن نسبت به مردم
امام علي(عليه السلام): «مَن حَسُن ظنُّه بالناس حاز مِنهم المحبّةَ» 5
هركس به مردم گمان نيك داشته باشد از محبت آنان برخوردار مي شود.
سخن نيكو گفتن
امام علي(عليه السلام): «من لانت كلمته وجبت محبته» 6
هركس گفتارش نرم باشد دوستي او لازم آيد.
خوش خلقي
رسول الله(صلي الله عليه وآله): «حسن الخلق يثبت به المودّة» 7
با خوش خلقي، دوستي ثبات مي يابد.
ونیز امام علی علیه السلام می فرمایند: «من كثر جميله اجمع الناس علي تفضيله» 8
هركس زيبايي اخلاقي اش فراوان شود، مردم بر برتري دادن او يك صدا خواهند شد.
معاشرت نيكو
امام علي(عليه السلام): «بحسن العشره تأنس الرفاق» 9
با معاشرت نيكو، ميان دوستان انس و الفت برقرار مي شود.
عدالت
امام علي(عليه السلام) در عهدنامه شان به مالك اشتر نوشته اند: «بايد محبوب ترين كارها نزد تو كارهايي باشد كه با ميانه روي سازگارتر و با عدالت دمسازتر است و خشنودي رعيت را بيشتر فراهم مي آورد… كه بالاترين روشنايي چشم واليان برپايي عدالت در شهرها و آشكار شدن محبت رعيت است» 10
عفو و گذشت
امام علي(عليه السلام): «من لم يحسن العفو أساء بالانتقام» 11
هركس به نيكي در نگذرد، به زشتي انتقام مي گيرد.
پيوند با خويشان
امام علي(عليه السلام): «و اكرم عشيرتك; فإنهم جناحُك الذي به تطير، و أصلك الذي إليه تصير، و يدك التي بها تصول» 12
خويشاوندت را گرامي دار;زيرا آنان بال تو اند كه بدان پرواز مي كني، و ريشه تو اند كه به آن بازگشت داري و دست تو اند كه با آن قدرت پيدا مي كني.
به ديدار هم رفتن
رسول خدا(صلي الله عليه وآله): «الزيارةُ تنبت المودّة» رسول خدا فرمود: ديدار يكديگر دوستي را مي روياند.13
پانویس
- المنجد، واژه ضبط.
- اصول اخلاق اجتماعى، جمعی از نویسندگان، مركز تحقیقات اسلامی سپاه، 1379، ص 71.
- محمّد محمّدى رى شهرى، ميزان الحكمه، قم، دارالحديث، ج 4، ص 3306، ذيل واژه نظم، حديث 20336.
- محمّدتقى جعفرى، شرح نهج البلاغه، چ دوم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1372، ج 22، ص 62.
- عبدالواحد تميمى آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ح 8842.
- حسن بن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص 91 .
- حسن بن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص 38.
- عبدالواحد تميمى آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ح 4847.
- عبدالواحد تميمى آمدى غررالحكم و دررالكلم ، ح 4233.
- نهج البلاغه، نامه 53 .
- عبدالواحد تميمى آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ح 8959.
- محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 74، ص 105، ح 67 (به نقل از نهج البلاغه نامه 31)
- ميرزا حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج 10، ص 374.