
اهمیت دیدار
مقدمه
آنچه روحیهها را شاداب و زندگی ما را با صفا میسازد «دیدار» است. چه دیدارهای دوستانه، چه خویشاوندانه ! بهویژه اگر در دیدارها، سخنان دلنشین و خاطرات شیرین گفته شود و همفکری در مسیر گشایش مشکلات صورت گیرد.
«زیارت» برادران دینی و « دیدار مؤمنانه » . مورد سفارش اولیای دین است که هم رابطههای درونی آحاد امت را استوارتر میسازد. هم محبتها را میافزاید، هم کدورتها را میزداید و هم خدا و رسول را خوشحال میسازد؛ و چهکار نیکی بهتر از این؟!
بهجاست که اینگونه دیدارها به خاطر خدا و با انگیزۀخلوص و عمل به سنت دین باشد، نه بر اساس طمعهای دنیوی و انگیزههای مادی، سودجویانه و سوداگرانه!
محتوای دیدارها
گاهی رفتوآمدها و زیارتها، بهجای سودمندی، زیانبار است و بهجای آنکه بهرۀ تربیتی یا پاداش اخروی داشته باشد. محصولی جز افزایش گناه یا هدر رفتن فرصتها ندارند. هوشیاران میکوشند از همۀ دیدارها سود ببرند و از تباهی فرصت، جلوگیری کنند.

باید با «حصار شکنی» خود و زندگی خود را از انزوا درآورد و روحیۀ جمعی و تعاون و همزیستی را تقویت کرد. آنان که پای خود و خانوادۀ خود را از رفتوآمد با افراد باایمان و خانوادههای شریف و بافرهنگ میبرند، راه خیر را به روی خود میبندند. مگر نه اینکه اینگونه انزواها، حالتی از یأس و افسردگی برای انسان پدید میآورد و نشاط از چنین زندگیهایی رخت برمیبندد؟!
امام صادق (ع) به اصحاب خویش سفارش میفرمود: «تزاوروا و تلاقوا و تذاكروا امرنا و احیوه» (اصول کافی، ج ۲، ص ۱۷۵). به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و «امر» ما را یاد کنید و به یاد هم آرید و آن را زنده نگهدارید. این حدیث، محتوای سازنده، تربیتی، جهتدار و هدفمند بودن دیدارها را بیان میکند. ملاقاتهایی که شیعیان اهلبیت داشتند، محتوایی مكتبی داشت و به توصیه امام میبایست در مسير « احیای امر» و زنده نگهداشتن مرام و مکتب و فلسفه سیاسی امامت باشد، تا «امت» ، روح و جان یابد و به بیراهه نیفتد.
بهرههای دیدار
مناسب است در سایه ملاقاتها و دیدوبازدیدها، خانوادهها و افراد. از دردها و مشکلات یکدیگر آگاه شوند و در حد توان، در رفع آنها بکوشند. مشورت، همدلی و همدردی، گوشهای از این بهرههاست و تشریکمساعی در حل معضلات و رسیدگی به نیازمندان، گوشهای دیگر.
«خیثمه» میگوید: خدمت حضرت امام باقر (ع) رسیدم تا با آن حضرت خداحافظی کنم. امام فرمود: «ای خیثمه! هرکدام از دوستان و هواداران ما را دیدی، سلام ما را به آنان برسان و آنان را به تقوای الهی توصیه کن و سفارش کن که توانگرانشان به فقیران سر بزنند، توانمندان به ناتوانان سرکشی کنند. زندگان در تشییعجنازۀ مردگان شرکت کنند و در خانههای هم، یکدیگر را دیدار کنند. اینگونه دیدارها سبب احیای امر ما (خط ولایت و رهبری اهلبیت) میگردد» (همان منبع). اگر دیدارها، چنین برکتهایی نداشته باشد، جز اتلاف وقت و سرمایه چیزی نیست!

وقتی جمعی دورهم مینشینند و ساعاتی را به صحبت میگذرانند، در جمعبندی پایانی، اگر دیدند از آنهمه صحبت، چیزی نه در یاد مانده، نه سودی به کف آمده، دریغ از آن اتلاف فرصت! اما اگر بحثهای علمی و اجتماعی به روشنگری افکار کمک کند، نقل خاطرات و سرگذشت، برای دیگران عبرتآموز و راهگشا باشد، بازگویی حالات دیگران، حس همدردی و کمکرسانی را تقویت کند. اینجاست که ملاقات، به بهرهوری رسیده است.
زیارت مؤمن
در يك جامعة ایماني، همبستگی اهل ایمان ضروری است. این پیوند، در سایه دیدارها پدید میآید و استحکام مییابد. در روایات، بابی تحت عنوان «زيارة المؤمن» است که به اینگونه دیدارها تأکید دارد. امام صادق (ع) فرموده است: «مازار مسلم اخاه المسلم في الله ولله الا ناداه الله عز وجل: أيها الزائر طبت وطابت لك الجنة» (همان منبع، ص ۱۷۷، حدیث ۱۰). هيچ مسلمانی برادر دینیاش را در راه خدا و برای خدا زیارت نمیکند، مگر آنکه خدای متعال به او ندا میدهد: ای دیدارکننده! خوش به حالت، بهشت برای تو سزاوار و گوارا باد!
در این دیدارها، دو رکن وجود دارد: دیدارکننده و دیدار شده (زائر و مزور). آنکه پیشقدم در زیارت میشود. فضيلت بیشتری دارد و پاداشی افزونتر. این سخن پیامبر اکرم (ص) است که فرمود: «الزائر أخاه المسلم اعظم أجرا من المزور» (میزان الحكمه، ج ۴، ص ۲۹۷. آنکه برادر مؤمن خود را دیدار میکند پاداشی بزرگتر از شخص دیدار شده دارد.
آنان که «کار» را بهانه کاستن از دیدارها و صلهرحمها و رفتوآمدها میکنند. باید خود اینها را هم کار بهحساب آورنده بلکه از بهترین کارها. این، اقتدا به سيرة رسول اکرم (ص) است. در حدیث است: هرگاه پیامبر خدا یکی از مسلمانان را سه روز نمیدید، از حال او میپرسید. در پاسخ سؤال پیامبر، اگر میگفتند که غایب است (مثلاً سفر رفته)، برایش دعا میکرد. اگر حاضر بود، به دیدارش میرفت و اگر بیمار بود به عیادتش میشتافت. (مکارم الاخلاق، ص ۱۹).