
تربیت فرزند
مهمترین و حساسترین وظیفه بانوان، پرورش و تربیت فرزند است. دراینباره، پدر و مادر، هر دو مسئولیت دارند، ولی سنگینی این کار، معمولاً بر دوش مادران است؛ زیرا آنها هستند که میتوانند همواره از کودکان مراقبت و محافظت نمایند. اگر مادران به وظیفه سنگین و مقدس مادری آشنا باشند و با برنامه صحیح، نونهالان اجتماع را پرورش دهند، میتوانند اوضاع عمومی یک اجتماع بلکه جهان را بهطور کلی دگرگون سازند. بنابراین ترقی و تنزل، پیشرفت و عقبماندگی اجتماع در دست بانوان و به اختیار آنهاست. از این روست که پیغمبر اسلام(ص) میفرماید:
بهشت زیر پای مادران است. [1]
کودکان، مردان و زنان آینده
کودکانی که هماکنون در محیط کوچک خانه پرورش مییابند، مردان و زنان آینده اجتماع خواهند بود. هر درسی را که امروز در محیط خانه و در دامن پدر و مادر فرا گیرند، فردا در اجتماع به مرحله عمل خواهند گذاشت. اگر خانوادهها اصلاح گردند، اجتماع نیز حتماً اصلاح خواهد شد؛ چون افراد اجتماع را همین خانوادهها تشکیل میدهند.
اگر کودکانِ امروز:
- تندخو
- ستیزهگر
- متجاوز
- چاپلوس
- دروغگو
- بداخلاق
- کوتاهفکر
- بیاراده
- توسریخور
- زورشنو
- ترسو
- خجول
- نادان
- خودخواه
- پولپرست
- لاابالی
پرورش یابند، جامعه بزرگ فردا نیز به همین صفات و اخلاق زشت گرفتار خواهد شد. اگر امروز توسریخورِ شما بودند، فردا توسریخور ستمگران خواهند شد. اگر امروز با تملّق و چاپلوسی از شما چیزی گرفتند، فردا در مقابل زورگویان نیز چاپلوسی خواهند کرد.
و بالعکس، اگر کودکان امروز درستکار، شجاع، بلندهمت، خوشاخلاق، خیرخواه، بردبار، رازدار، با ایمان، زور نشنو، غیر متجاوز، عدالتخواه ، بزرگ منش – ، امانتدار، دانا، روشنفکر، راستگو و صریح اللهجه تربیت شوند، فردا هم همین صفات عالی را به صورت کامل تری ظاهر خواهند ساخت.
مسئولیت پدر و مادر در تربیت فرزند
با این، زن و شوهر و بالأخص زن، در قبال تربیت فرزندان خویش و اجتماع، بزرگترین و سنگینترین مسئولیت را خواهند داشت. اگر مطابق نقشه صحیح و برنامه دقیق تربیتی، در تربیت فرزندان خویش اقدام نمایند، بزرگترین خدمت را نسبت به اجتماع آینده خواهند نمود. و اگر در انجام این وظیفه بزرگ، سهلانگاری کنند، در قیامت مسئول خواهند بود.

امام سجاد (ع) دراینباره میفرماید:
حق فرزند بر تو این است که: بدانی او از تو میباشد. بد باشد یا خوب، با تو نسبت دارد. در قبال پرورش و تأدیب او و راهنماییاش بهسوی خدا و کمک کردنش بهفرمان برداری مسئولیت داری. رفتارت با او رفتار کسی باشد که يقين دارد در مقابل احسان کردن به او، پاداش نیک خواهد داشت و در برابر بدرفتاری کیفر بد خواهد دید.[2]
یادگیری شیوه تربیت فرزند
در این جا باید یادآور شویم که: چنان نیست که هر بانویی از شغل مادری و تربیت صحیح، آگاهی کامل داشته باشد، بلکه باید رموز آن را فراگرفت؛ اما متأسفانه در این اوراق کوتاه نمیتوان وارد فن تربیت شد و مباحث دقيق آن را مورد تجزیهوتحلیل قرارداد. آن خود بحث دقيق و دامنهداری است که به مقاله ای جداگانهای نیازمند است.[3]
خوشبختانه کتابهای فراوانی دراینباره تألیف شده که در اختیار خوانندگان قرار دارد. بانوان گرامی اگر باهوش و علاقهمند باشند، میتوانند علاوه برتربیت فرزندان، خدمات علمی ارزندهای نیز انجام دهند. با به کار بستن دستورهای تربیتی و ملاحظه آثار و نتایج آنها بهزودی در فن تربیت، تخصص پیدا خواهند کرد.
در آن صورت میتوانند بهوسیله اطلاعات جالبی که دراینباره به دست آوردهاند در راه اصلاح و تکمیل کتابهای تربیتی، خدمات علمی و ارزندهای را انجام دهند.
یادآوری این نکته نیز ضرورت دارد که: بسیاری از مردم از معنای صحیح تربیت غافلاند و بین تعلیم و تربیت فرق نمیگذارند. تربیت را نیز یک نوع تعلیم میپندارند. خیال میکنند با یاد دادن یک سلسله مفاهیم و مطالب سودمند دینی یا تربیتی و بهوسیله پند و اندرزهای حکما و شعرا و نقل سرگذشت مردان نیک، میتوان كودك را کاملاً تحت تأثیر قرار داد و مطابق میل خود تربیت نمود؛ مثلاً گمان میکنند اگر آیات و روایات مربوط به مذمت دروغگویی را به اطفال بیاموزند و وادارشان کنند که چند حدیث و داستان درباره فضيلت راستگویی حفظ کنند، و حتی در حضور مردم بخوانند و جایزهبگیرند، راستگو تربیت خواهند شد. درصورتیکه در خصوص تربیت به این مقدار نمیتوان اکتفا کرد.

البته حفظ کردن آیه، حدیث و داستانهای آموزنده بیاثر نیست ولی آثاری را که از تربیت انتظار داریم نباید از این قبیل برنامههای صوری انتظار داشته باشیم. اگر درصدد تربیت صحیح و کامل هستیم، باید كودك را در شرایط و اوضاع خاصی قرار دهیم و محیط صالح و مناسبی برایش به وجود آوریم تا طبعاً راستگو، صالح و درستکار پرورش یابد.
الگوگیری کودکان از اعمال ما
محیطِ نشو و نما و پرورش كودك اگر محیط راستی، درستی، امانتداری، ایمان ، پاکیزگی، انضباط، شجاعت، خیرخواهی، مهر، وفا، صمیمیت، عدالت، کار و کوشش، عفت، آزادی، بلندهمتی، غیرت و فداکاری باشد، کودک نیز با همین صفات، خو گرفته و تربیت میشود.
همچنین اگر كودك در محیط خیانت، نادرستی، دروغ، حیلهبازی، چاپلوسی، کثافت، تعدی و تجاوز، عدم رعایت حقوق، استبداد، بغض و کینهتوزی، ستیزه گری، لجبازی، کوتاهفکری، نفاق و دورویی پرورش یافت، خواهناخواه بدین صفات زشت، خو گرفته و فاسد و بدعمل، تربیت خواهد شد. در این صورت، گرچه پند و اندرزهای دینی و ادبی را از حفظ میخواند، ولی اینها در وجودش تأثیری نخواهد کرد. صدها آیه، روایت، شعر و داستان به مقدار یک عمل آموزنده، تأثیر نخواهد داشت . دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
پدر و مادر دروغگو نمیتوانند بهوسیله آیه و حدیث،
کودك را راستگو تربیت نمایند. پدر و مادر کثیف و بیانضباط با عمل خودشان بچه را کثیف و بیانضباط بار میآورند، کودک بیش از آن مقدار که به سخنان شما توجه دارد در اعمال و رفتارتان دقت میکند.
بنابراین، پدر و مادرانی که درصدد اصلاح و تربیت فرزند خویش هستند، باید قبلاً محیط خانواده، اخلاق و رفتارشان را اصلاح کنند تا فرزندانشان خواهناخواه صالح و شایسته تربیت شوند.