
دیدگاه قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام درباره نوجوانی و جوانی
دوره نوجوانی و جوانی از مهمترین مراحل زندگی هر شخص میباشد. برخی در این سن احساس میکنند دانای کل هستند و گروهی دیگر توانایی رهبری کل خانواده به ویژه والدینشان را در خود میببینند. عطش رسیدن به استقلال، آنان را وادار میکند تا در مقابل نظرات دیگران ایستادگی کنند. نوجوان دوست دارد قوانین را طبق افکار خود تغییر دهد. دوگانگی، تنش، سنتشکنی و سرپیچی، از ویژگیهای برجسته این دوره سنی است. وجود نوجوان مملو از اضطراب، نگرانی، حس تعلیق و سردرگمی است و اگر پاسخ مناسبی به احساسات خود ندهد، به طور ناخودآگاه و غیرارادی به رفتارهای پرخاشگرانه روی میآورد. هرچند نوجوان سردرگم و هیجانزده از مستقیمگویی و امر و نهی گریزان است؛ اما به دلیل فوران احساسات به شدت نیازمند دستهایی است که او را هدایت کند. امیرالمؤمنان علیه السلام میفرماید: «هرگاه جوان را توبیخ کردی، برخی خطاهای او را نادیده بگیر تا توبیخ تو او را به مقابله وادار نسازد.» (شرح نهجالبلاغه ابن ابی حدید، ج20، ص603 ) هرکس که میخواهد بهترین کمک را به نوجوان بکند باید مطالعه جامعی در کلام پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام بکند؛ زیرا سادهترین نتیجهای که میتوان از کلام پیامبر(ص) گرفت این است نوجوان موجود عجیب و خطرناکی نیست. لازم نیست او را تهدید و یا سرزنش کرد، بلکه باید راه درست را به او آموخت.
برخی فکر میکنند بهترین راه در مقابل هیجانات نوجوان این است که او را در قفسی گذاشت، برای او منع رفتوآمد تعیین کرد. هرچه عرصه تنگتر، نوجوان سالمتر. این فکر کاملاً اشتباه است. نوجوان تنها تشنه است، تشنه پیداکردن حقیقت. حقیقت برای او فقط با زبانی نرم، قابل درک است. برای بیان حقیقت و یا برای پاسخدادن به سؤالهای نوجوانان باید حوصله به خرج داد و از مَثلهای عینی استفاده کرد. گاهی والدین ذهن فرزند خود را میخوانند و پیش از آنکه، او چیزی بپرسد، گوشهایش را پر از جوابهایی میکنند که از پیش تعیین شده و با منطق او سازگار نیست. اسلام با این روش مخالف است و تحمیلکردن را امری ناپسند میداند. والدینی که قدرت ذهنخوانی دارند، بهتر است از مستقیمگویی بپرهیزند و به جای آن، فرزند را به چالشهایی بکشانند که ذهنش را حول آن مسئله درگیر میکند. برای شفافسازی و درک بهتر موضوع میتوان از نمادها استفاده کرد. یک مجموعه آموزشی برای آن که اهمیت عمر را به متربیان خود یادآور شود و آنها را از کارهایی مثل اعتیاد به بازیهای رایانهای دور کند، از نماد شمع استفاد کرد. به هر دانشآموز یک شمع روشن داد و اینگونه سرعت گذر زمان و خاصیت برگشتناپذیری آن را برایشان توضیح داد.
در دوره نوجوانی و جوانی توانایی یادگیری در انسان بیشتر از تمامی مراحل زندگی است. علمی که فرد در جوانی یاد میگیرد بسیار پایدارتر و ماندگارتر از دانشی است که در دیگر سنین میآموزد و به همین دلیل اسلام به طور جدی نوجوانان را به علمآموزی تشویق میکند. برای جلوگیری از تباهی عمر، شایسته است که جوانان را با محیطهای علمی آشنا کرده و آنان را به مناظره و بحث علمی دعوت کنید. وقتی جوان در تکاپو و جو مناظرههای علمی قرار میگیرد، حس سرکشی او ارضا میگردد و اشتیاقش برای کسب علم بیشتر میشود. برای آن که پرشورتر بحث کند و نبض مناظره را به دست بگیرد با ذوق به کسب علم روی میآورد. امروزه برخی والدین تمام آرزوهای گذشتهشان جلوی چشمهایشان ظاهر میشود. اغلب آنان دوست داشتند پزشک شوند و یا دانشمند هستهای؛ هرگز فکر نمیکردند یک فرد عادی بشوند. آنان لیست بلندبالایی از تمامی مهارتهایی که دوست داشتند تهیه میکنند و فرزند خود را در انواع و اقسام کلاسهای آموزشی چون: چگونه در فضا معلق نمانیم، آموزش زبان کلمبیایی، آموزش رقص و آواز و… ثبتنام میکنند و از ته دل به داشتن فرزندی با مهارت خاص افتخار میکنند. اما امیرالمؤمنان علیه السلام میفرماید: «شایستهترین چیزهایی که نوجوان باید بیاموزد، آن چیزهایی هستند که هنگام بزرگسالی به آنها نیاز دارد.» (شرح نهجالبلاغه ابن ابی حدید، ج20، ص333) والدین آگاه باید فرزندشان را به سمت علم و مهارتهایی سوق دهند که کاربردی باشد و البته به درد آخرت او نیز بخورد. موضوع نگرانکننده این است که درصد نوجوانهای مؤمن و انقلابی در حال کاهش است. یکی از بهترین قدمها برای ترویج روحیه انقلابی و جهادی در نوجوانان، آشناکردن آنان با کلام خالق جهان هستی است. امام صادق علیه السلام میفرماید: «هر جوان مؤمنی که در جوانی قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خونش میآمیزد و خداوند عزوجل او را با فرشتگان بزرگوار و نیک قرار میدهد و قرآن نگهبان او در روز قیامت، خواهد بود.» (کافی، ج2، ص603) دلیل سفارش امام به آموختن قرآن این است که این کتاب آسمانی منشأ تمام علوم است و قطعاً جوانی که در آیات آن تدبر کند به درجه بالای از علوم دست مییابد، فرد مفیدی برای جامعه خود خواهد بود و سعادتمند دنیا و آخرت خواهد شد. دین اسلام راهکارهای مناسبی برای مهارکردن احساسات جوانی و جهتدادن به آنها، ارائه داده است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. باشد که همراهان نوجوان و جوان نشریه با به کارگیری این دستورات، آینده درخشانی را برای خود رقم بزنند.
کسب علم
جوانی گل عمر هر فرد هست. وقتی است که استعدادها و تواناییها به بالاترین حد خود میرسد. پس انسان تا جوان است باید با دو بال تزکیه و تعلیم به سوی آینده و کمال پرواز کند و خود را از هر جهت، به تقوا و علم مجهز سازد. قرآن کریم و ائمه بارها اهمیت علمآموزی در این دوره را متذکر شدهاند که به برخی از آنان اشاره میکنیم: خداوند در آیه 54 سوره روم میفرماید: «خدا همان کسی است که شما را آفریده در حالی که ضعیف بودید؛ سپس بعد از این ضعف و ناتوانی قوت بخشید و باز بعد از قوت، ضعف و پیری قرار داد.» در آیه 151 سوره بقره چنین آمده است: «رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم، تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه را نمیدانستید، به شما یاد دهد.» پيامبر اکرم(ص) درباره جوانان و علمآموزی در این دوره سفارشات ارزشمندی کردهاند که به چند نمونه از مهمترین آنان اشاره میکنیم:
ـ شما را به نيكى با جوانان سفارش مىكنم، چرا كه آنان، دلهاى رقيقترى دارند، بهراستى كه خداوند، مرا بشارتدهنده و هشداردهنده برانگيخت، جوانان با من همپيمان شدند و پيران با من به مخالفت برخاستند… . (سفینه البحار، جلد2، ص176)
ـ هرکس در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است. (بحار الانوار، ج 1 ، ص176)
ـ زندگی جز برای دو کس فایده ندارد: یکی دانشمندی که نظرهای او اجرا گردد و دیگری دانشطلبانی که گوش به سخن دانشمندی دهند.
– هركس در جوانىاش بياموزد، آموختهاش مانند نقش بر سنگ است و هركس در بزرگسالى بياموزد، مانند نوشتن بر روى آب است. (نوادر راوندی، ص132)
ـ اى على علیه السلام ! چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب: جوانىات را پيش از پيرى؛ سلامتىات را پيش از بيمارى؛ ثروتت را پيش از فقر؛ و زندگىات را پيش از مرگ. (من لایحضره الفقیه، ج4، ص357)
در زمان ظهور امام زمان (عج) و حکومتشان، جوانان نقش مؤثری دارند و از جایگاه ویژهای برخوردار خواهند بود؛ در ادامه به اهمیت نقش جوانان را در کلام مولای متقیان امیرالمؤمنان علیه السلام میپردازیم:
ـ اکثر یاران امام مهدی (عج) جوانان هستند. (الغیبه الطوسی، ص476)
ـ جوانی را قبل از پیری، و سلامتی را قبل از مریضی دریاب. (بحار الانوار ج 74 ص 440)
ـ اى جوانان! آبرويتان را با ادب، و دينتان را با دانش حفظ كنيد. (تاریخ یعقوبی، ج2، ص210)
امام باقر علیه السلام نیز در اینباره میفرماید: «پدرم (امام) زينالعابدين علیه السلام هرگاه به جوانانى كه دانش مىاندوختند، مىنگريست، آنان را به خود نزديک مىكرد و مىفرمود: «آفرين بر شما كه امانتهاى (مردم براى آموختن) دانش هستید و به زودى شما كمسالان جامعه، بزرگان جامعهاى ديگر خواهید شد.» (الدرالنظیم فی مناقب الائمه اللهامیم، ص587) امام صادق علیه السلام میفرماید: «دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببينم: دانشمند يا دانشاندوز، اگر جوانى چنين نكند، كوتاهى كرده و اگر كوتاهى كرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت، گناه كرده است و اگر گناه كند، سوگند به آن كس كه محمد(ص) را به حق برانگيخت، دوزخنشين خواهد شد.» (امالی طوسی، ص303)
شهامت
شجاعت و شهامت از مهمترین ویژگیهای دوره جوانی است. جهتدهی دقیقی لازم است تا فرد از شجاعتهای کاذب مثل شجاعت در برابر کار خلاف نجات یابد و به سمت شجاعتهای صحیح چون ایستادگی در برابر دشمن و جبهه باطل هدایت گردد. یک جوان شجاع از هیچ ستمگری نمیترسد و تنها در مقابل خداوند سر تعظیم فرود میآورد و فرمانهای خالق یکتا را بدون هیچ چون و چرایی میپذیرد. خداوند در قرآن کریم از چندین بنده شجاع خود یاد کرده است تا الگویی برای تمام نسلها باشند. در آیه 60 سوره انبیاء از جوان شجاعی به نام ابراهیم یاد شده است که با شهامت و شجاعت کامل در مقابل بتپرستان ایستاد و بتها را شکست. خداوند متعال در اینباره میگوید: «(گروهی) گفتند: شنیدیم جوانی از (مخالفت با) بتها سخن میگفت که او را ابراهیم میگویند.» آیه 251 سوره بقره درباره شهامت حضرت داوود است. حضرت داوود نیز با شجاعت، شهامت و ایمان به خدا با ظالمی به نام جالود، که بسیار قوی بود، به مبارزه پرداخت و او را شکست داد. آیات 15 و 23 و 28 سوره قصص از حضرت موسی یاد شده است. ایشان عدالتطلب و حامی مظلومان بود. قرآن کریم در آیه 13 سوره کهف درباره برخی از جوانان اصحاب کهف میگوید: «آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.»
آیه 102 سوره صافات داستان جوانی است که حاضر شد در راه حق حتی جان خود را فدا کند: «هنگامی که (حضرت ابراهیم) با او (حضرت اسماعیل) به مقام سعی رسید، گفت: پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟ گفت: هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت.»
تلاش
نابرده رنج، گنج میسر نمیشود! در این دنیا هیچکسی نیست که بدون تلاش و پشتکار به گنجی با ارزش دست یابد. هرکه گنج باارزشیتری بخواهد باید تلاش بیشتری بکند. با توجه به اینکه جوانی دوره اوج قدرت هر فرد است بدیهی است که تلاشهای جوان بهترین و بیشترین نتیجه را خواهد داد. قرآن کریم در سوره انفال حضرت موسی را سمبل و الگوی یک جوان فعال، تلاشگر و پرتحرک معرفی کرده است. حضرت موسی بدون سرمایه و ثروت، ولی با تلاش و کوشش، برای حضرت شعیب کار کرد. بعد از انتخاب همسر و تشکیل خانواده، با ثروت فراوان به شهر خود بازگشت. در آیه20 سوره مزمل کار و تلاش برای کسب روزی همردیف جهاد فی سبیلالله معرفی شده است: «گروهی دیگر برای بهدستآوردن روزی الهی به سفر میروند و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند.» خداوند در آیه 10 سوره اعراف میفرماید: «ما تسلط و مالکیت و حکومت زمین را برای شما قرار دادیم و وسایل زندگی را برای شما فراهم ساختیم.»
پیامبر اکرم (ص) علاوه بر دعوت مردم به دین اسلام، همواره جوانان را به تلاش دعوت میکردند. با هرکسی روبهرو میشدند، میپرسیدند: «آیا شغلی داری؟» و اگر جواب منفی میداد، میفرمودند: «از چشمم افتاد.» همچنین میفرمودند: «هر شب ملائکه به زمین میآیند و ندا سر میدهند که ای فرزندان آدم! تلاش و کوشش کنید.» امیرالمؤمنین علیه السلام به اصحاب خود میفرمودند: «سلامتی، نیرومندی، فراغت، جوانی و نشاط و بینیازی خود را فراموش نکن و در دنیا از آن بهره ببر و متوجه باش که از آن سرمایههای عظیم، به نفع آخرتت استفاده کنی.» امام کاظم علیه السلام هم میفرماید: «خداوند از انسان بیکار و پرخواب متنفر است.» (وسایل الشیعه، ج12، ص36)
نیکی
گاهی جوان به سبب نیرویی که در خود میبیند مغرور میشود، کودکی و خردی خود را فراموش میکند. زحماتی را که والدین برای بزرگکردنش کشیدهاند، از یاد میبرد و به آنها بیاحترامی میکند. این امر در اسلام به شدت نهی شده است. خداوند در آیه 36 سوره نساء مستقیم تذکر میدهد: «به پدر و مادر نیکی کنید؛ همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و….» در آیه 18 این سوره مبارک حضرت لقمان به فرزند جوانش میفرماید: «با بیاعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد.»
عفت
هنگامی که انسان از دنیای کودکی و نوجوانی خارج میشود در وجودش نیازهایی به وجود میآید. قوه جنسیاش قدرت پیدا میکند. احساس میکند نیاز به همدم و همزبانی دارد تا در ادامه راه زندگی کنارش باشد و به این ترتیب به فکر ازدواج میافتد. خداوند با امر ازدواج موافق است و مسئله مالی خانوادهها را تضمین کرده است. خداوند درآیه 39 سوره نور میفرماید: «مردان و زنان بیهمسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بینیاز میسازد؛ خداوند واسع و آگاه است.» در آیه 25 سوره قصص حیا و عفت دختران شعیب را الگو قرار میدهد و میگوید: «ناگهان یکی از آن دو (زن) به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمیداشت.» در سوره یوسف، حضرت یوسف را قهرمان پاکی و عفت معرفی میکند. در زمان پیامبر اکرم(ص)، هرکسی از تنگدستی شکایت میکرد، پیامبر امر به ازدواج میکردند: «هرکس به خاطر فقر از ازدواج شانه خالی کند، به خدا گمان بد برده است… بدترین شما مجرداناند.» (من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 251) امام صادق علیه السلام به کسانی که دنبال رزقوروزی بودند، فرمود: «روزی همراه همسر و فرزند است.» (کافی، ج 5، ص 330)
تقوا
تقوا، یعنی پرهیزکار باشی؛ یعنی عمل و گفتارت یکی باشد. صالح و درستکار باشی. برای انجام هرکاری فقط خدا را در نظر بگیری و از نفس خود دوری کنی. قرآن منشأ انحرافات را پیروی از نفس و کلید سعادت و خوشبختی را مخالفت با خواهشهای نفسانی میداند. یوسف کنعان نیز از نفساماره به خدا پناه برد. آیه 194 سوره بقره پیرو این موضوع میفرماید: «از خدا پروا نمایید و بدانید خدا با پرهیزگاران است.» آیه 13 سوره حجرات درباره مقام متقین توضیح داده است: «گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.» پیامبر اکرمh که با تقواترین باتقوایان جهان است، میفرماید: «خداوند متعال به وجود جوان عبادتپیشه (و با تقوا) بر فرشتگان مینازد و میگوید: «این بندۀ مرا بنگرید به خاطر من از هوای نفس خود دست کشیده است.»» امیرالمؤمنان علیه السلام پیروی از نفس را عامل منفی بر تقوا میداند و میفرماید: «هرکس از شهواتش پیروی کند، به تحقیق در هلاکت به نفسش کمک کرده است.» (غررالحکم و دررلکلم، ص 152، ح 28)
ایمان
بر هر بندهای است که خدای خود را شکر کند. بینش دقیقی نسبت به نعمتهایی که به او دادهاند داشته باشد و نه تنها با زبان، بلکه با اعمالش شکرگزار این نعمتها باشد. یکی از برترین عبادتها تفکر در نعمتهای خداوند است. هرچه انسان در آفرینشهای خدا دقیقتر شود عبادت و بندگی عمیقتری خواهد داشت. قرآن کریم در آیه 136 سوره نساء میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید به خدا و پیامبرش و کتابی که بر او نازل کرده ایمان بیاورید.» لقمان حکیم در آیه 13 سوره لقمان به فرزندش و در واقع به همه انسانها بهویژه جوانان میفرماید: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار نده که شرک، ظلم بزرگی است.» در آیه 16 همان سوره میفرماید: «پسرم اگر به اندازۀ سنگینی دانۀ خردلی (عمل خوب یا بد) باشد و در دل سنگی یا در گوشهای از آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت برای حساب) میآورد؛ خداوند دقیق و آگاه است.» قرآن کریم در آیه 56 سوره ذاریات، اهداف خلقت بشر را عبودیت معرفی کرده است: «من جن و انس را خلق نکردم، مگر برای عبادت.» همچنین در آیه 36 سوره نساء میفرماید: «و خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید.»
از پيامبراکرمh درباره عبادت و پرهیز از شرک، احادیث ارزشمندی برجای مانده است:
ـ هركس كه در جوانى خوب بندگى خدا كند، خداوند در پيرى به او حكمت مىآموزد. (اعلام الدین، ص296)
ـ خداوند جوانی را دوست میدارد که جوانیاش را در اطاعت خدا مصرف کند. (کنزالعمال، ج15، ص 776، ح 43059)
ـ خداوند هفت گروه را، در روزی که سایهای جز سایهاش نیست، در سایۀ رحمت خود جای میدهد: اول، زمامدار عادل و دادگر؛ دوم، جوانی که در عبادت خدا پرورش یابد و… (بحار الانوار، ج 80، ص 2)
خودسازی
سیرت و وجود جوان پاک است و به شدت میل به تغییر دارد. اگر جوان در این دوره از خود مراقبت کند خیلی زود میتواند از خصلتهای بد دوری کند و ویژگیهای خوب را در خود به وجود بیاورد. قرآن، کتاب هدایت بشر نیز به تزکیه و تهذیبنفس تأکید فراوان دارد و در آیه 9 سوره الشمس میفرماید: «کسی که تزکیه کند رستگار است.» رسول خداh جوانى ۲۱ ساله را به فرماندارى مكه منصوب كردند. او نخستين فرماندار بعد از فتح مكه بود كه در اين شهر، نماز جماعت برگزار كرد. آن حضرت، سپس به اهل مكه نوشتند: «مبادا كسى در نافرمانى از او، به كمسن بودنش استدلال كند، چرا كه بزرگتر، شايستهتر نيست؛ بلكه شايستهتر، بزرگتر است.» (بحار الانوار، ج21، ص123) رسول الله h تنها به این جریان بسنده نکردند و در شرایط دیگری نیز در رابطه با تهذیبنفس نکات مهمی را مطرح کردند:
ـ انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرىاش از جوانى، توشه بگيرد، چرا كه دنيا براى شما آفريده شده و شما براى آخرت آفريده شدهايد. (تنبیه الخواطر، ج1، ص 131)
– انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمىدارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مىشود: از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جوانىاش كه چگونه سپرى كرده، از ثروتش كه از كجا بهدستآورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت علیه السلام . (خصال، ص253)
– بهترين جوانانِ شما کسی است كه خود را به سبك بزرگسالان بيارايد و بدترين بزرگسالان، كسانىاند كه خود را شبيه جوانان كنند. (ارشاد القلوب، ص41)
امیرالمؤمنان علیه السلام ذهن جوانان را برای پاکسازی از گناه بیشتر از دیگران دانسته و فرمودند: «دل نوجوان مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن افشانده شود، مىپذيرد.» (نهج البلاغه، ص393، نامه31) رئیس مذهب شیعه امام صادق علیه السلام نویدی جانبخش به جوانان میدهند و میفرماید: «هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مىآميزد و خداوند عزّوجل او را با فرشتگان بزرگوار و نيك قرار مىدهد و قرآن نگهبان او در روز قيامت، خواهد بود.» (کافی، ج2، ص603)
توبه
جوان به اقتضای سن خود و با توجه به فوران احساسات و نیازهایی چون شهوت و میل قدرتطلبی بیشتر در معرض گناه قرار میگیرد، اما با توبه و برگشت به سوی خدا میتواند آن را جبران و خود را مشمول عفو خداوند بخشنده و مهربان قرار دهد. قرآن کریم در آیه 89 سوره آلعمران اینگونه نوید توبه را به گناهکاران میدهد: «مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران کنند، خداوند غفور و رحیم است.» پیامبر رحمتh در باب توبه به امت خود سفارشهای زیادی کردند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
ـ توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر. (کنزالعمال، ج 15، ص 896)
– هیچکس، نزد خدای بلند مرتبه، دوست داشتنیتر از جوان توبهکننده نیست. (نهج الفصاحه، ص 151)
– پاداش و اجر جوانی که توبه میکند همانند اجر یحیی (از پیامبران الهی که به شهادت رسید) فرزند زکریا است. (مجموعه ورّام، ص ۳۲۹)
حال که به مهمترین ویژگیهای جوانی از منظر قرآن کریم و روایات اهلبیت علیه السلام آشنا شدیم وقت آن است که برخیزیم و پیش از آن که دیر شود، بهترین بهره را از عمر خویش بگیریم که مرگ، وعده حق الهی نزدیک است.