
زندگی منتظران
نگاهی کوتاه به نقش انتظار فرج در سبک زندگی
«بشریت دارد همینطور این راه را طی میکند تا به اتوبان برسد؛ این اتوبان، دوران مهدویت است؛ دوران ظهور حضرت مهدی(عج) است.» (بیانات آیتالله خامنهای در دیدار پژوهشگران دارالحدیث 21/3/1393)
صبح روز جمعه مینشینم روی نیمکت وسط صحن بزرگ مسجد جمکران. درست روبهروی بنر بزرگی که با خطی زیبا، رویش نوشتهاند: «با تو عهد میبندیم.» خانوادههایی را میبینم که بعد از نمازصبح و خواندن دعای عهد دور هم نشستهاند. یکی چای میریزد و دیگری سفره را پهن میکند روی روفرشی راهراه. به مقالهای که باید برای نشریه بنویسم، فکر میکنم. مقالهای درباره نقش انتظار فرج و سبک زندگی مهدوی در خانواده. به کتابخانة مسجد میروم. قفسهها پر است از کتابهایی با همین موضوع.
غیبت و انتظار فرج
اسلام، خانواده و کیان آن را بسیار مهم و مقدس میداند. از نظر دین مبین اسلام، بنای خانواده باید بر مبنای امید به آینده و همدلی استوار باشد؛ و انتظار فرج میتواند نظر دین اسلام را تامین کند. میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی خانوادهها داشته باشد. به همین دلیل است که مکتب اسلام تلاش میکند با تقویت این روحیه، سرزندگی جوامع اسلامی و مسلمانان را به نهایت درجة خود رسانده تا آنها را در هر زمان پویا و پایدار نگه دارد. اعتقاد به مهدویت مستلزم فرهنگ انتظار است و انتظار به انسان، امید، تحرک و نشاط میدهد.
حال باید دید انتظاری که مورد تایید دین اسلام است چیست و چه ملاکهایی دارد. انتظار بر مبنای بیانات رهبری بر دو نوع است: «انتظار منفی و انتظار مثبت. انتظار منفی همان است که استکبار میخواهد. یعنی فردِ منتظر بنشید؛ در برابر ظلم سکوت کند؛ و نه حق را یاری کند و نه باطل را رسوا. این فرد منفعل است. تنها بهانهاش برای بیمسئولیتی این است که امام زمان(عج) خواهد آمد و همه کارها را به سرانجام خواهد رساند. اما انتظار مثبت، انتظاری است که در آن پویایی وجود دارد. فرد برنامههای زندگیاش را بر اساس دستورات حجت خداوند پیریزی میکند. او آهستهآهسته به سمت پذیرش ولایت امام عصر(عج) پیش میرود. فرد، آثار مثبت این نوع انتظار را در زندگیاش میبیند؛ و در نهایت حتی اگر در زمان ظهور نباشد، ایمانش حفظ میشود.» (ما منتظریم، مجموعه بیانات آیتالله خامنهای، ص155)
خوب است برای بهتر روشنشدن انواع انتظار، به دو ویژگی غیبت کبرا اشاره کنیم. این دو ویژگی در کیفیت زندگی منتظران نقش بسیار مهمی دارد. اولین ویژگی، طولانیشدن غیبت کبرا و ویژگی دوم نامعلومبودن زمان ظهور است. این دو باعث میشود نشانههای کسالت در فرد آشکار شود؛ و در اثر این خستگی، امید به آینده را از دست بدهد. فردی که انتظارش، انتظار منفی است در این فرایند به انسانی منفعل تبدیل خواهد شد. زندگی برایش سخت و غیرقابلتحمل خواهد شد؛ از آنجا که به اراده خداوند زمان ظهور معلوم نیست؛ احتمال دارد فرد در دام انتظار منفی بیفتد و عامل سقوطش شود؛ و اما انتظار مثبت که ابعاد گستردهای دارد. بهتر است به برخی از ابعاد این نوع انتظار بپردازیم.
حفظ ایمان و احساس امنیت
ایمان به وجود منجی باعث میشود فرد با وجود مشکلات بسیار به این باور دست پیدا کند که حجت خداوند او را میبیند و برایش دعا میکند. همین امر باعث آرامش او میشود. داشتن این آرامش باعث امید و ثمرة امید، رشد او در همه زمینهها خواهد بود.
خودسازی
انتظار فرج و ظهور مصلح کل؛ یعنی آمادگی کامل فکری، روحی، عملی، مادی و معنوی. بنابراین لازمة فرج این است که انسان ابتدا خود را ساخته و رفتار و گفتارش را اصلاح کند. آنگاه به سازندگی جامعه و تربیت دیگران در راستای تحقق جامعة مهدوی بپردازد.
امیدواری و مبارزه با ناامیدی
در جامعهای که دین نقشی نداشته باشد و مردم در انتظار آیندهای بهتر نباشند، سرخوردگی، قتل و خودکشی در آن جامعه به فراوانی دیده خواهد شد. عواملی مانند فقر و تنگدستی، ظلم و ستم، تجاوز و قانون شکنی هم باعث ناامیدی و رنج بیشتر انسانها میشود؛ جامعهای که رنگ و بوی انتظار نداشته باشد و تنها راه نجات را در زندگی دنیوی ببیند، مطمئناً برای پیشبرد اهدافش دست به هر کاری میزند؛ تا دنیای بهتری برای خودش بسازد. در اینگونه جوامع، منجی جایگاهی ندارد؛ و حاصل این تفکر، رنجی بیپایان خواهد بود. این در حالی است که اگر افراد جامعه به مهدویت باور داشته باشند هر لحظه بر این باورند که برایشان گشایش و فرج اتفاق خواهد افتاد؛ و همین اندیشه، زمینة گریز از ناامیدی و تباهی را فراهم خواهد آورد. «انتظار، منشأ حرکات و تحولات بسیاری در روح و روان آدمی خواهد بود؛ تا جایی که برخی از دانشمندان علم روانشناسی، اصل انتظار را مبنای انگیزش و رفتارهای آدمی در کنار دیگر عوامل میدانند.» (نوروزی، آرامش در سایه انتظار، ص23) بنابراین، امید به ظهور امام زمان(عج) و انتظار فرج، باعث حرکت، تلاش، صبر، مقاومت و آمادگی، برای فرد منتظر خواهد شد.
صبر و مقاومت
همانطور که گفته شد برای زمان ظهور وقتی معین نشده و همواره وقوع آن امری ناگهانی است؛ بنابراین صبر و مقاومت شخص معتقد به منجی و انسان منتظر، اهمیت ویژهای دارد. افراد باید در دورة غیبت، خود را به سلاح صبر و شکیبایی مسلح کنند. البته این طبیعی است که اهداف، نسبت به عظمت و اهمیتشان مشکلاتی خواهند داشت؛ اما مهم این است که انسان به دلیل این مشکلات، به جزع و فزع و یا ذلت و ضعف روی نیاورد؛ امام صادقa میفرماید: «صبر نسبت به ايمان همانند سر نسبت به بدن است، چون سر نباشد تن هم نخواهد بود؛ همچنين هرگاه صبر نباشد ايمان هم نيست.» (مشکات الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 27) این صبر هم در حوزه اطاعت و معصیت، و هم در مصائب جریان دارد.
بصیرت یا شناخت مقام ولایت و شناخت مدعیان دروغین
یکی از آثار و نتایج مهم باور مهدویت، تلاش فکری مؤمن منتظر، بصیرت و آگاهی اوست. فتنهها علاوه بر آنکه برای انسان منتظر غفلت میآورد، شُبهه، تردید و تزلزل را نیز در افکار جامعه ایجاد میکند. منتظر واقعی کسی است که به دلیل هوشیاری فکری به بصیرت لازم رسیده و همواره بیدار بوده است، به شبهات پاسخ میگوید و سایه تردید و شبهه را از جامعه رفع میکند. طبیعی است که در جهان کنونی، با جناحبندیهای متعدد و فتنههای آخرالزمان، بصیرت در کار از مهمترین نیازهای منتظر است؛ ولی اگر منتظران، درصدد رفع این فتنهها و پاسخ به شبهات برنیامدند، مستکبران بر مستضعفان سلطه یافته و جهل و ظلم، سراسر جهان را فرا خواهد گرفت. در سایة باور موعود، شناخت امام زمان(عج)در قلب و جان منتظر تثبیت میشود.
حضور امام زمان(عج) در زندگی منتظران
از دیگر آثار مهم و مؤثر در زندگی منتظران، احساس حضور امام(عج) در زندگی آنها و یاد و شوق وصال معشوق است. زندگی با یاد امام زمان(عج) و عدم غفلت از حضور ایشان، از لحاظ تربیتی، بسیار سازنده بوده و آثار و برکات فراوانی در پی خواهد داشت. این باور و انتظار سازنده در افراد، سبب میشود که شخص منتظر همواره خود را در محضر امام عصر(عج)دیده و حضرت را ناظر بر کارهای آشکار و پنهان خود ببیند. در نتیجه مسیری را پیش میگیرد که رضایت خاطر امام زمانش حاصل شود.
کارکرد این باور، دوریکردن از لغزشها و ناهنجاریهاست. این احساس حضور، عامل درونی برای اصلاح رفتار منتظران است. این امر، نه تنها به اصلاح فرد منجر میشود، بلکه رفتهرفته باعث سلامت اخلاقی جامعه شده و در زمینهسازی ظهور، نقشی مهم و انکارناپذیر خواهد داشت.
و در پایان
عصر که از کتابخانه بیرون میآیم، شعر زیبای سلمان هراتی را زیر لب زمزمه میکنم: «او در همین جاست و نه در هیچ کجای دنیا… باور کنید اگر او یک روز خودش را از ما دریغ کند، تاریک میشویم» کودکانی را میبینم که با شادی به دنبال هم میدوند. بعضی خانوادهها هم مشغول نماز و دعا هستند؛ و بعضی دیگر در حال گفتوگو با هم. با خودم فکر میکنم انتظار فرج و زندگی منتظرانه، یعنی شور و نشاط سازنده، همراه با امید به ظهورِ مبارکِ واپسین حجت خدا.