
زن و زندگی در کلام امیرالمؤمنین(علیه السلام)
زن به دلیل نقشی که در دستگاه خلقت دارد، سرمایهای گران بهاست که جامعه انسانی برای رشد خود به آن نیازمند است. جایگاه زنان در خانواده در نقش های خواهری، دختری، مادری و همسری بسیار اثر گذار است؛ زیرا نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین جامعه بشری است و اولین شرط جامعه سالم، سلامت خانواده است. یکی از وجهه های درونی زن، عواطف است که نمود های فراوانی دارد. این میل، بانوان را برای زندگی و نقش مادری و همسری آماده میکند. زنان، وظیفه پرورش نسل ها را بر عهده دارند و با داشتن کانون خانواده سالم است که فضای فکری، فرهنگی، دینی و درس صفا، مهر و ازخود گذشتگی به نسل ها آموزش داده میشود.
رفتار امیرالمؤمنین (علیه السلام) با زنان
رفتار امام با همسر بزرگوارشان و سخنانی که درباره مادر خود میفرماید، بیانکننده این حقیقت است که زنان رشد یافته در شریعت و آنان که رفتار عاقلانه دارند، مورد احترام حضرت امیر هستند. امام درباره محبتکردن به زنان میفرماید: «محبت به زنان، از اخلاق پیامبران است.» و با این سخن میخواهد تا افراد با الگو قراردادن حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) در برخورد های خود با زنان، محبت کنند؛ زیرا زنان نیازمند همدلی و همدردی همسران خود هستند. در سیره امام علی(علیه السلام) میبینیم زمانی که سختی هایی را که همسرش در زندگی مشترک می بیند به او پیشنهاد میکند که تقاضای خدمت کار کند و پیامبر در پاسخ دختر گرامی شان، تسبیحات هدیه شده از سوی خداوند متعال را که بعد از آن، به نام تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) نامیده شد؛ به ایشان میآموزند. شخصیت بانوان در محضر حضرت، دارای یک جایگاه انسانی والایی است که همان اصول برگرفته از قرآن مجید است. حضرت در مجموع افتخارهایی که برای خود قائل است، وجود حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را در جایگاه همسر، مایه فخر خود میداند و در نامه 28 نهج البلاغه میفرماید: «از ماست، بهترین زنان عالم!» در روایت نیز آمده است که حضرت وقتی می دید انجام امور منزل دشوار است، خود نیز در این کار مشارکت میکرد. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «امیر مؤمنان هیزم تهیه میکرد، آب میآورد، جارو میکرد و فاطمه آرد میکرد، خمیر میکرد و نان می پخت.»
با این تفاسیر، گوشه ای کوچک از دیدگاه حضرت به زنان آشکار میشود. این نکته را هم باید مد نظر داشت که اگر روایتی به ظاهر تند درباره زنان از حضرت روایت شده است؛ بنا به شرایط موجود بوده و شامل همه زنان، در تمام اعصار نیست؛ برای مثال، امام علی(علیه السلام)، نیش زن را چون عقرب میداند. «زن چون کژدم است که نیش زدنش، شیرین است.» (حکمت 61، ص 636) لفظ عقرب، استعاره ای برای زن است. نیش زن همراه با لذت است؛ چون زخمی که خاراندن آن گرچه ناراحتی دارد، در لحظه خارش همراه با لذت است.
دیدگاه امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره زنان
در دوره جاهلیت، زنان از نظر موقعیت اجتماعی جایگاه مناسبی نداشتند و یک کالا بودند. با ظهور دین اسلام، زنان از نظر شخصیتی، دارای احترامی فوق العاده شدند و اسلام برای زنها، حقوق اجتماعی قائل شد. در نهج البلاغه که آن را اخ القرآن میگویند، سخنانی درباره بانوان نقل شده است. مولا علی(علیه السلام) درباره تفاوت اخلاقی زن و مرد، رعایت حقوق زنان، زنان و مسؤلیت های زندگی، شیرینی آزار زنان، مشکل های زن و زندگی، چنین مینگارند: «زن گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش.» (نهجالبلاغه، نامه 31) در این سخن، امام علی(علیه السلام) لطافت روحی زنان را بیان میکند. آفرینش از منظر آیه های الهی با زیبایی همراه است. در قرآن آمده است: «ما فضای آسمان بالا را با ستاره های روشن زینت دادیم.» (صافات/6) خداوند در آیه دیگری میفرماید: «ما آنچه را روی زمین قرار دارد، از مناظر طبیعی، زینت زمین قرار دادهایم و زمین را بدان مزین کردیم.» (کهف/ 7) از این آیهها، زیبایی نسبی موجود های مادی به یکدیگر معلوم میشود.
جهاد زنان
طاعت شوهر همانند طاعت خداوند شمرده شده است و در این مسئله، نفس اماره زن، شکسته شده و تابع اوامر الهی میگردد. علامه طباطبایی معتقدند که اسلام، محرومیت زنان را مانند محرومیت از جهاد در راه خدا، بدون عوض و جبران به مثل نگذاشته است؛ بلکه کمبود آن را به معادل آن فضیلت و مزیت، تدارک کرده است. «جهاد زن، نیکو شوهرداری است.» (حکمت 136، ص 658)
غیرت زنان
امام علی(علیه السلام) در نهجالبلاغه درباره غیرت زنان میفرماید: «غیرت زن کفر او، و غیرت مرد نشانه ایمان اوست.» (حکمت 124، ص 652) ابن میثم بحرانی درباره این حکمت مینویسد: «غیرت مرد، مستلزم خشم بر آن چیزی است که خداوند بر آن خشم دارد و چون خداوند دو مرد را بر یک زن دشمن دارد و خشم بر آن میگیرد، موافق رضای خداوند و ایمان است؛ اما غیرت زن در تحریم آنچه خداوند حلال کرده است؛ یعنی دو زن یا بیشتر است برای یک مرد و مقابله با این مسئله در رد آنچه که خداوند حلال کرده؛ و این مستلزم کفر است.»
مشکلات زندگی
امیرالمؤمنین میفرماید: «از ویژگی های همسر مطلوب، قناعت اوست.» (بحارالانوار، ج 100، ص 286) ایشان، تفاوت اخلاقی زنان و مردان را چنین بیان میکند: «برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان، زشت ترین اخلاق مردان است، مانند تکبر، ترس، بخل. هرگاه زنی متکبر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمی دهد؛ اگر بخیل باشد، اموال خود و شوهرش را حفظ میکند؛ و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند، فاصله میگیرد.» (خطبه 234، ص256) این حکمت، وظایف زن مسلمان را بیان میکند؛ بهگونه ای که هم خود و هم خانواده اش را محافظت کند. بخل زن، صفتی نیک برای اوست که از صرف اموال شوهرش، بینظارت او اجتناب کند و غرور او سبب میشود مردان هوس باز به خود اجازه ابراز علاقه به زن ندهند و در رفتار با او حدود را رعایت کنند. منظور از ترس، معنای مذموم آن نیست. این ترس سبب میشود که وجود لطیف خود را در معرض تباهی قرار ندهد و این صفت برای زن، انسانی میسازد که محترم و بزرگوار است و باعث میشود که امنیت خود و جامعه را حفظ کند.
عدم آزار زنان
«زنان را با آزار، تحریک نکنید، هرچند آبروی شما را بریزند، یا امیران شما را دشنام دهند، که آنان در نیروی بدنی و روان و اندیشه، کم توان اند.» (نامه 14، ص 494) آزار رساندن به انسان ها، چه زن و چه مرد، امری ناپسند است. زنان قوای جسمانی ضعیف تری از مردان دارند و به دلیل لطافت روحی، توقع حمایت عاطفی دارند. اگر این حس اقناع نشود و با آزار تحریک شود، زنان را به ناسزاگویی سوق میدهد و ممکن است به دلیل غلبه احساس زنانه، نتوانند از خود شکیبایی نشان دهند.
اسلام بزرگترین خدمت را به زن کرده است. به او استقلال فکر و نظر داده و حقوق طبیعی اش را به رسمیت شناخته است. حضرت رسول اکرمh(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «هر زنی که در مقابل بد اخلاقی های شوهرش پایداری کند، خداوند ثواب آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) را به وی عطا خواهد کرد.» (بحارالانوار، ج 103، ص 247) امام صادق(علیه السلام) نیز برای سعادت مند شدن بانوان بر این نکته تأکید دارند: «هر زنی که به شوهرش احترام کند و آزارش نرساند، خوش بخت و سعادت مند خواهد بود.» (بحارالانوار، ج 103، ص 253) مسئله توجه به همسر و اظهار محبت، آنقدر در اسلام اهمیت دارد که امام رضا(علیه السلام) نیز میفرماید: «بعضی زن ها برای شوهر شان، بهترین غنیمت هستند، زنانی که به شوهر شان اظهار محبت میکنند.» (مستدرک وسائل الشیعه، ج 2، ص 532)