
طویریج، آتشی که هرسال شعلهورتر میشود
هزار سال و اندی گذشته؛ مگر نمیگویند خاک سرد است و بازماندهها صبر پیشه میکنند تا با درد فراق عزیزانشان کنار بیایند؛ پس چرا در اندوه عاشورا و اربعین، صبر و سردشدن مصداق ندارد. در آستانه اربعین حسینی شور و ولولهای بهپا میشود تا همه مصمم، خود را به سرزمین کربوبلا برسانند. همه دستههای عزاداری با پرچم و بیرقهایشان آماده میشوند و در این بین، دسته عزاداری طویریج، بیشتر از همه آماده است. یکی از بزرگترین هیئتهای عزاداری دنیای اسلام که هر ساله در روز دهم ماه محرم هنگام ظهر عاشورا، همزمان با شهادت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا برگزار میشود. این عزاداران از شهر طويريج در 25 کیلومتری مسیر شهر حِلّه به کربلا، در ساحل نهر فرات، خود را مهیای عزاداری میکنند. «طویریج» به معنای «راه و جاده» است. چون این شهر در مسیر استراحت زائران کربلا قرار داشته؛ آن را «طویریق» که مُصَغَّرِ لفظ «طریق» است، خواندهاند و بعدها به لهجه محلی طویریج تلفظ شده است.
طبق مستندات، اولین عزاداری مردم این شهر، به عاشورای سال 1303 هجری قمری برمیگردد که سیدصالح قزوینی به مدت دو سال در ایام محرم و روز عاشورا در منزل شخصی خود به عزاداری میپرداخت. گویا در عاشورای همان سال زمانی که در منزلش مشغول مقتلخوانی بود، سیدصالح با گفتن عبارت منسوب به امام حسین(ع) «ألا هل من ناصر ينصرنا؟» متأثر از منبر پایین آمده و شروع به دویدن بهسوی شهر کربلا میکند. جمعیت حاضر هم «یا حسین» گویان به دنبالش میروند و هنگام اذان ظهر به منطقه «قنطرةالسلام» در نزدیکی کربلا میرسند. در این صحرا به پیشنهاد سیدصالح اقامه نماز ظهر و عصر میکنند و سپس به حرم سیدالشهدا(ع) و حضرت قمر بنیهاشم(ع) مشرف میشوند و هرولهکنان واحسیناه سر میدهند.
پس از آن اتفاق، هرساله این رسم تکرار میشود و این آیین با عنوان «شعیره» در بین اهالی شهر جا باز میکند. در این میان آنچه این رسم را بیشتر مطرح میکند به سالی برمیگردد که آیتالله سیدمهدی بحرالعلوم در روز عاشورا با عدهای از طلاب کربلا به منظور خوشآمدگویی و استقبال از عزاداران حسینی به سمت بیرون شهر میروند. زمانی که دسته طویریج وارد کربلا میشوند، ناگهان طلابِ همراه ایشان متوجه میشوند این عالم بزرگ عمامه، عبا و عصا ی خود را کنار گذاشته و در بین دسته عزاداران به سر و سینه خود میزند. وقتی از او علت را جویا میشوند، پاسخ میدهد: «چگونه به سمت کربلا هروله نکنیم در حالی که امام زمان(عج) در میان شرکتکنندههای این مراسم دیده شده است.»
درخصوص علت برگزاری این مراسم هم روایات متفاوتی وجود دارد. برخی معتقدند در حادثه عاشورا عدهای از انصار امام حسین(ع) که از قبیله بنیاسد بودند تا خبر جنگ را شنیدند؛ به تشویق زنان قبیله بنیاسد، هرولهکنان بهسوی کربلا شتافتند؛ اما زمانی رسیدند که با اجساد مطهر شهدا روبهرو شدند و فقط توانستند امام سجاد(ع) را در دفن اجساد یاری کنند. برخی هم برگزاری چنین مراسمی را پاسخ به ندای «هل من ناصر» امام حسین(ع)در ظهر همان عاشورای سال 61 هجری قمری عنوان میکنند که حاضران اینطور «لبیک یا حسین» گویان حاضر میشوند. علت و استمرار این جنبش بزرگ تاریخی هرچه باشد، باعث شده تا امروزه همه شهرهای عراق همچون رودی به مردم طویریج بپیوندند و دریایی را خلق کنند. گاه آمار افراد حاضر در این مراسم بالغ بر 4 میلیون نفر تخمین زده میشود. مریدان پس از پیادهروی از شهر طویریج، ساعاتی پس از ظهر که زمان شهادت امام حسین(ع) است، وارد کربلا شده و بعد از خواندن نماز ظهر و خاموشکردن آتشهایِ نمادینِ خیمهگاهِ حسینی، از منطقه «قنطرة السلام» در مرکز کربلا، به شکل دستههای عظیم عزاداری، با پای پیاده و با ذکر «لبیک یا حسین» هرولهکنان (حالتی بین دویدن و راه رفتن)، پس از عبور از بینالحرمین به مرقد حضرت ابالفضل العباس(ع) و سپس از سوی بابالقبله و بابالرجا وارد حرم امام حسین(ع) میشوند. سپس زیارت کوتاهی انجام داده و با شعار «الی الوداع سیدی»، حرمین شریفین را ترک میکنند.