
فتنه واضح و روشن نیست!
فتنه زیرکانه از جهل و ناآگاهی ما استفاده میکند. ریشه در قلب و عقل ما میدَواند، سپس کورکورانه به تبعیت از آن وادار میشویم. مسئله فتنه آنقدر أهمیت دارد که بنیانگذار انقلاب اسلامی امامخمینی (ره) بارها و بارها به آن تأکید داشتند: «بدان كه تمام گرفتاریهای بنیآدم از این ارث شیطانی (فتنه) است. شاید آیه 39 سورۀ انفال، در بعضی مراحل آن اشاره دارد به جهاداكبر و مقاتله با ریشۀ فتنه كه شیطان بزرگ و جنود آن است. فتنه در تمام اعماق قلوب انسانها شاخه و ریشه دارد. هركسی برای رفع فتنه از درون و برون خویش باید مجاهده کند. این جهاد است كه اگر به پیروزی رسید، همهچیز و همهكس اصلاح میشود.» (صحیفه امام، ج20، ص155( ایشان همچنین میفرمایند: «حضور شما مردم در صحنه، تمام من و منیتهای شیطانی را کوبیده و میکوبد. اخوت اسلامی را جایگزین کرده و صف واحد باشید.» (صحیفه امام، ج7، ص161) عدهای قلیل براین باورند که فتنه اَظهَر مِن الشمس است و متعجبند که این جماعت به چه دلیل متوجه نمیشوند و با فتنه همراه میشوند؟ باز هم تأکید دارند که چرا با کپشنهای احساساتی فاقد تعقل در بستر فضای مجازی، مُدام در آتش این معرکه میدَمند. باید گفت: خیر بزرگواران! اگر فتنه از خورشید هم واضحتر و روشنتر بود که سامری و عمروعاص و امثالهم، نمیتوانستند فتنه راه بیندازند. باید اشاره کرد اظهر من الشمس است که برخی هم ناآگاهانه صرفاً برای تخلیۀ هیجان در این معرکه، سیاهیلشکر شدند.
قدرت اقناع
از مزایای مطالعهداشتن و تعقلکردن این است که انسان در رویارویی با حوادث زمانه، رَکَب نمیخورد. دچار اضطراب و سطحیاندیشی نمیشود. قرآنکریم هم با آوردن داستانهای امتهای پیشین، از ما خواسته تعقل پیشه کنیم و درس بگیریم. به زبان سادهتر گذشتگان چراغ شدند برای ما؛ ما هم چراغ شویم برای آیندگان. باید در نظر داشته باشیم که سامریها ممکن است از خانوادۀ مهم و سرشناس باشند و شاید هم از یک خانوادۀ معمولی. یا از بین سلبریتیها باشند و یا حتی از یک حساب کاربری غیرواقعی از آنطرف آبها. خلاصه معمولی باشد یا نباشد؛ در هر حال قدرت إقناع افراد سستعنصر و بعضاً ناآگاه را دارند. این یعنی یک امتیاز بزرگ. سامری در غیاب حضرت موسی(علیه السلام) شایعه درگذشت پیامبر خدا را پخش کرد. شعار «هذا الهکم و اله موسی» سرداد. مردم خداپرست و پیرو حضرت موسی (علیه السلام) با شعار سامری، گوسالهپرستی اختیار کردند. اصحاب سامری هم در این فتنۀ اخیر از غفلت عدهای استفاده کردند. شعارهای ترحمبرانگیز و احساساتی از قبیل: «فلانی دختر من است و من مادر تمام دخترکان مظلوم و بیدفاع این سرزمینم.» یا «زن، زندگی، آزادی!» سردادند. دیدیم که افکار و اندیشهها به اسارت رفت. آیا همین اصحاب سامری چندی پیش در آنطرف مرزها اعتراض مردمشان را زیر سُم اسبهای پلیس، خفه نکردند؟
مرد میدان
ظاهر و باطن یک جامعه در حوادث و رویدادهای آن کشور مشخص میشود. واقعیت جامعه ایران را سید مقاومت، سیدحسن نصرالله اینگونه دیده است و خطاب به اصحاب رسانۀ معاند بیان میکند: «همین بس که شاهد تشییع تاریخی سردار شهید، حاجقاسم بودیم. این واقعیت ایران است شما به دنبال سراب هستید.» اصحاب فتنه با زیرکی بر طبل تجزیهطلبی ایران میکوبند. منتهی با شعار سطحی بهعنوان مثال: «کُشتن برای روسری، تا کی چنین خاک بر سری! فکر نکنی یه روزه، قراره ما هر روزه.» اگر کمی دقیقتر به مسائل روز جامعه نگاه کنیم؛ اغتشاشگران دو دسته میشوند. عدهای که ناآگاهانه برای مقاصد سطحی آمدهاند. برخی هم که متأسفانه زیر خط فقر بصیرت و اندیشه، آب به آسیاب دشمن میریزند. کاش و ایکاش، کمی گنجینۀ تاریخ را میشکافتیم و فرصتها را از دست نمیدادیم. باز هم عدهای ایثار میکنند و مدافع امنیت کشور میشوند جوانانی که اهل بصیرتی چون؛ برهانزهی و براهویی و علیوردی، مرد میدان میشوند و جان خود را برای امنیت این آب و خاک فدا میکنند.
و اما…
مقام معظم رهبری از گذشته تا به حال، با تأکید بر شناخت فتنه، بارها مسئلۀ بصیرت و وحدت را بیان فرمودند: «فتنهانگیختن و بَددِلکردن مردم، نسبت به هم، یکی از مواردی است که دشمنان، نسبت به این ملت در نظر دارند.» (بیانات مقام معظم رهبری در میان جمعی از مردم، 6/1/1379) فتانهگریهای سامری و گوسالهاش در تاریخ دوباره و چندباره تکرار میشوند. غفلت و ناآگاهی و بیبصیرتی باز هم مشکلاتی را در امت اسلامی به وجود میآورد. شعارهایی از این گوسالۀ سامری دمیده میشود که لات و هُبل هم به جاهلیت ایشان اذعان دارند. تاریخ فتنه و تزویر را به هزاران چهره نشان میدهد. گاهی به نام سامری و گاهی به نام ابوموسی اشعری. اینبار هم أصحاب سامری با فتنهای که به راه انداختند به نتیجه نخواهند رسید. کمی و فقط کمی حواسمان را جمع کنیم تا دشمن جنگ ترکیبی در کشور راه نیندازد.