
قهر نکنید
برخی زنان تا از دست شوهر ناراحت میشوند عکسالعملهای گوناگونی از خود نشان میدهند نظیر اینکه، چهره درهم میکشند و حرف نمیزنند، به گوشهای میروند و دست به هیچ کاری نمیزنند، غذا نمیخورند، بچهها را میزنند، یواشیواش غرولند میکنند. آنان بر این پندارند که قهر و دعوا بهترین وسیله برای انتقام از شوهر است، ولی باید بدانند که این برنامهها نهتنها شوهر را تنبیه نمیکند، بلکه سرانجام بسیار بدی را نیز به دنبال دارد؛ زیرا ممکن است شوهر نیز مقابلهبهمثل نموده و قهر کند، در این صورت باید تا چند روز، با غم و اندوه به سر برید، تو غر بزنی، او غر بزند. تو اوقاتتلخی کنی، او اوقاتتلخی کند. تو حرف نزنی، او حرف نزند . تا سرانجام خسته شوید و به وساطت یکی از خویشان یا دوستان یا به بهانه دیگری با هم آشتی کنید. و یقیناً این آخرین قهر و دعوای شما هم نخواهد بود، بلکه پس از اندک زمانی باز از دست شوهر ناراحت میشوید و قهر و دعوا شروع میشود؛ یعنی یک عمر را باید با قهر ، دعوا، کینه و کدورت زندگی نمایید و بدینوسیله هم خودتان را بدبخت خواهید کرد، هم فرزندان بیگناهتان را به بدبختی و سیهروزی خواهید انداخت .
بیشتر جوانانی که از خانه و زندگی میگریزند و در دامهای رنگارنگ فساد قرار میگیرند، از فرزندان همین خانوادهها هستند.
چند داستان
از باب نمونه به داستانهای زیر توجه فرمایید:
جوانی به نام … گفت : پدر و مادرم هر روز با یک دیگر دعوا میکردند، و هرکدام از آنها به خانه یکی از بستگانشان میرفت ، من نیز به ناچار در کوچه و خیابان سرگردان میشدم. کمکم گول دیگران را خوردم و به دزدی روی آوردم.
دختر ده سالهای به نام … به مددکاران اجتماعی گفت: درست یادم نیست، ولی همین قدر میدانم که یک شب پدر و مادرم دعوایشان شد. روز بعد مادرم رفت و چند روز بعد پدرم مرا به عمهام سپرد. مدتی نزد عمهام بودم تا اینکه پیرزنی مرا از عمهام گرفت و به تهران آورد. چند سالی است نزد او به سر میبرم، آن قدر رنج میبرم که دیگر نمیخواهم به خانهاش بروم. خانم آموزگار گفت: امسال هم مثل همیشه سال تحصیلی آغاز شد و دبستان … از عدهای از دانش آموزان نام نویسی کرد … این دختر هم یکی از آنها بود. سال تحصیلی به آرامی میگذشت و شاگردان مشغول تحصیل بودند؛ ولی … در کلاس آرام نبود و نمیتوانست درس بخواند. دائم مانند اشخاص مریض، سرش را میان دستها میگذاشت و به فکر فرو میرفت . حتی چند روز بعدازظهرها که مدرسه تعطیل میشد، به گوشهای از حیاط مدرسه میرفت و در آن جا مینشست ، هر چه به او اصرار میکردیم که به خانهاش برود، قبول نمیکرد. وقتی به آرامی از او علت این امر را پرسیدم، گفت : نزد پیرزنی به نام … زندگی میکنم، چون مرا اذیت میکند، دیگر نمیخواهم به خانه باز گردم. پرسیدم: پدر و مادرت کجا هستند؟ چند دقیقه گریست، سپس گفت : آنها از هم جدا شدند و من به دست این پیرزن افتادم. [1]

خانم های عزیز ممکن است شوهرت در مقابل قهرهای تو، عکسالعمل شدیدتری نشان دهد و خدای ناکرده به ناسزاگویی و کتککاری اقدام کند، در آن صورت تو ناچار میشوی که به عنوان قهر به خانه پدرت بروی و شکایت او را نزد آنها ببری، و با دخالت آنها اختلافات شما شدیدتر و عمیقتر گردد، ممکن است شوهرت از این قهر و دعواهای پیدرپی به ستوه آید و جدایی را بر این زندگی نکبتبار ترجیح دهد، در این صورت هم شوهرت را بدبخت کردهای ، هم خودت را. باید بدانی که تو بیشتر از او زیان خواهی دید؛ زیرا شاید ناچار شوی تا پایان عمر تنها بمانی و یا سربار پدر و مادرت گردی که بهیقین پشیمانی بعدی ، سودی ندارد. به نمونه زیر توجه فرمایید:
خانمی میگفت : با جوانی ازدواج کردم، اما دیری نپایید که زندگی ما از بین رفت. نه من از رموز شوهرداری آگاهی داشتم، نه او راه و رسم همسرداری میدانست، دائماً با هم کشمکش داشتیم، یک هفته من قهر میکردم و هفته دیگر او، تنها جمعهها بود که با پا در میانی بستگان با هم آشتی میکردیم، سرانجام این قهر و آشتیها سبب دل سرد شدن شوهرم شد، و به تدریج به این فکر افتاد که همسر دیگری برگزیند، من هم به علت کمی سن، اهمیتی به طلاق نمیدادم و حاضر نمیشدم که در رفتارم تجدیدنظر کنم، از این رو از هم جدا شدیم، اتاقی برای خودم اجاره کردم و تنها زندگی میکردم، ولی خیلی زود متوجه خطرات شدم، زیرا بیشتر کسانی که با من آشنا میشدند، درصدد اغفالم برمیآمدند لذا تصمیم گرفتم با شوهرم آشتی کنم، به خانهاش رفتم، اما در آن جا با خانمی روبهرو شدم که خود را همسر او معرفی نمود، و من با چشمی گریان به اتاقم بازگشتم. [2]
زن جوان ۲۲ سالهای که با وجود یک فرزند طلاق گرفته و به منزل پدرش رفته بود شب عروسی خواهرش دست به خودکشی زد. [3]
سخن پایانی
بنابراین، قهر و دعوا، نهتنها دردی را دوا نمیکند، بلکه ممکن است صدها گرفتاری و دردسر هم به وجود آورد.
خانم ها از قهر و دعوا جداً دوری کنید، اگر نسبت به شوهرت، عقدهای داری، قدری صبر کن تا خشم تو آرام گیرد آن گاه با نرمی و ملایمت ، موضوع ناراحتی خودت را با او در میان بگذار ؛ مثلاً بگو : تو در فلان مجلس به من توهین کردی، یا فلان حرف را به من زدی، یا به فلان پیشنهاد من عمل نکردی، آیا سزاوار است نسبت به من اینقدر کملطف باشی؟ با این قبیل حرفها، هم عقده تو خالی میشود، هم شوهرتو متنبّه میشود. دیگر نه تنها در صدد انتقامجویی از شما برنمیآید، بلکه تو را یک همسر با وفا، خوشاخلاق و اهل زندگی میشمارد. و همین احساس، آثار بسیار خوبی را بر اخلاق و رفتار وی باقی میگذارد.
رسول خدا صلی (ص) میفرماید:
هرگاه دو نفر مسلمان با هم قهر کنند و تا سه روز صلح نکنند، از اسلام خارج خواهند شد و در بینشان ولایتی باقی نخواهد ماند. پس هر کدام از آنها که در صلح پیشقدم شود، در قیامت زودتر به بهشت خواهد رفت. [4]
[1] – روزنامۀ اطلاعات ، ۲۸ مهر ۱۳۴۸ .
[2] – همان، ۸ آذر ۱۳۵۰ .
[3] – همان ، ۱۷ اسفند ۱۳۴۸ .
[4] – بحار الأنوار، ج۷۵، ص 186.