
مصائب اسرای کربلا
روایت شده که ازحضرت امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
🏴سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
حضرت در پاسخ فرمودند: الشام، الشام، الشام.
به روایت دیگر: حضرت امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود: ای نعمان! ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که ما را وارد شام کردند؛ زیرا در شام #هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.
۱ : در شام، ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زدند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند.
۲ : سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگهداشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرهای شهدا به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار میگرفت.
۳ : از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند. وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
۴ : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب، ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: ای مردم ! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند.
۵ : ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهود و نصارا عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان! تمام یهودیان و نصرانیان، هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.
۶ : ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسّر نساخت.
۷: ما را در مکانی منزل دادند، که سقف نداشت. روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم!
خدایا به مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)، هرچه زودتر، لباس ظهور را بر قامت مولای ما امام زمان ارواحنافداه بپوشان🤲🏻
اللهم عجـل لولیڪ الفـرج
متن بالا، ارسال شده از طرف خانم فاطمه مولوی اهل تایباد و از مشترکین موسسه یاران امین می باشد.