
نگاهی به مشکلات تحصیلی نوجوانان و جوانان
یادگیری، فرآیندی از مراحل رشد انسان است که بخش زیادی از آن اکتسابی است. این فرآیند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و شروع آن از سال های اولیه عمر است؛ که اگر به خوبی و با کیفیت مناسبی سپری نشود، بلوغ فکری در انسان دچار اختلال میشود. گذران این ایام در زندگی همه ما با چالش های زودگذر یا بلندمدتی رو به رو بوده است. در این میان چیزی که مهم است رویارویی صحیح و درست با این مشکلات است. سردرگمی و ناتوانی در مدیریت صحیح برای حل این مشکلات میتواند علاوه بر ایجاد سنگلاخ در مسیر یادگیری، موجب بروز مشکلات جسمی و روحی شود.
هم اکنون به بررسی مشکلات و چالش های تحصیلی چند نفر می پردازیم
خانم ، 36 ساله، خانه دار
دختر یازده ساله ای دارم که تک فرزند و پنجم ابتدایی است. با شروع سال تحصیلی جدید، دچار اضطراب های شدید شد. دو سال پیش هم مدرسه را دوست نداشت و مدام میگفت: «دلم نمیخواد مدرسه برم.» دختر من از لحاظ تحصیلی مشکلی نداشت و ندارد و نمرات خوبی میگرفت و میگیرد. من همانموقع هم به همراه پدرش پیگیر این مسأله بودیم و به دلیل روشنی نرسیدیم. قابل ذکر است که قبل از آن و در سال اول دبستان این مشکل را نداشت؛ و در سال دوم دچار این اضطراب شد. با مجازیشدن مدارس هم جزء دانش آموزانی بود که بسیار از این پیشامد خوشحال شد و حال خوبی داشت؛ و امسال با حضوری شدن آموزش، شاهد همان اضطراب ها و کج خلقی ها شدیم. لطفاً راهنمایی بفرمایید.
پاسخ مشاور
موردی که مطرح شد جزء آن دسته از مواردی است که حتماً باید با مشاوره بالینی حل و فصل بشود؛ و چه بسا بهتر بود از همان ابتدا که این کودک دچار این مشکل شد، اقدام میشد. پس ضمن توصیه مؤکد جهت مراجعه به روانشناس، نکات کلی پیرامون این مسأله جهت روشنشدن ذهن ارائه میشود. مشکل این دانش آموز که ظاهراً ترس و نگرانی از حضور در مدرسه است ممکن است عوامل متعددی داشته باشد. اولین عامل ممکن است اولیاء مدرسه باشند. احتمال دارد که معلم این دانش آموز یا سایر مسئولان آموزشی بر خلاف آنچه که در ظاهر نشان میدهند رفتار مناسبی با دانش آموز نداشته باشند؛ و فرزند شما دارای روحیه ای باشد که این رفتارهای نادرست را گزارش نمیدهد. عامل دیگر شاید دانش آموزان آن مدرسه یا همکلاسیها باشند که به هر دلیلی و به هر طریقی موجب آزار فرزند شما میشوند. عامل دیگر که کمی جدیتر است و شناسایی آن کمی مشکل است پایین بودن اعتمادبهنفس و عزتنفس فرزندتان است. ممکن است فرزند شما ایده آل هایی از فعالیتهای فوق برنامه مدرسه در ذهن دارد که از انجام آن ناتوان است؛ یا قادر نیست همپای دیگر دانش آموزان به این فعالیتها بپردازد. چنین عاملی، در خودداری فرزند شما از حضور در مدرسه بسیار مؤثر دارد. عواملی که ذکر شد عمومی تر هستند و همانطور که اشاره شد برای بررسی دقیق تر، نیاز به مراجعه حضوری میباشد.
خانم، 41 ساله، استاد دانشگاه
پسر 22 ساله ای دارم که دانشجوی سال دوم رشته روانشناسی است. مدتی است که زمزمه هایی مبنی بر ترک تحصیل و ورود به کار آزاد را از او می شنوم. استدلالش هم این است که درآمد ماهیانه من و پدرش که او هم استاد دانشگاه است، روی هم معادل کسی است که شغل آزاد دارد. تمام وقت خودش را به کارش اختصاص داده است. او تحصیلات دانشگاهی را زحمتی مضاعف و مانعی برای رسیدن به درآمد بیشتر میداند. برای حل این مشکل چه کنیم؟
پاسخ مشاور
قصه زندگی این خانواده تداعی کننده همان قضیه قدیمی است؛ علم بهتر است یا ثروت! که البته پسر این خانواده با آوردن دلیلی ثابت کرده است که ثروت بهتر است؛ دلیلی که متاسفانه تا حد زیادی در جامعه روی آن اتفاق نظر است. اما این جوان و هرکس دیگری با چنین تفکری باید در نظر داشته باشد که ادامه تحصیل و رشد در یکی از شاخه های علمی اگر ضروری نباشد، لازم است؛ به خصوص کسی که شرایط مساعدی در این زمینه دارد. امیدوار هستیم که سر باز زدن این جوان از تحصیل به دلیل تنبلی نباشد؛ زیرا اگر چنین نباشد این جوان با صرف نیروی پر قدرت جوانی خود میتواند هم در عرصه علم و دانش موفق باشد و هم در راه کسب درآمد به مطلوب خود برسد؛ چنانچه مصادیق فراوانی از این دست را در جامعه شاهد هستیم. این که گفته میشود فلان آدم با مدرک دکترا در فلان رشته بیکار است یا درآمدی پایین تر از فلان آدم با مدرک ابتدایی دارد، دم دستی ترین الگو و مصداق است؛ اگر چه دارای فراوانی در جامعه باشد؛ زیرا تولید ثروت با علم و دانش رابطه تنگاتنگی دارند. در این مورد به خصوص، علاوه بر تنبلی ممکن است دلایلی مثل نداشتن استقلال مالی، بیعلاقگی نسبت به رشته تحصیلی، همزیستی با دوستانی که اعتقادی به تحصیلات عالیه ندارند و… در تصمیم این جوان دخیل باشند، که بهتر است با خود او مشاوره صورت بگیرد؛ اما باید همواره در نظر داشت که تحصیل علم با اهداف دیگر از جمله رسیدن به ثروت در تزاحم نیست؛ و دانش، ذهن انسان را در رویارویی با مسائل آینده تقویت میکند.
آقا ، 20 ساله، دانشجو
من عاشق درس خواندن بودم و هستم. زمانی که مطلب جدید علمی یاد میگیرم یا درکی از دنیا به واسطه مطالعه به دست می آورم بسیار لذت میبرم؛ اما مدتی است که دست و دلم به درس خواندن و مطالعه نمی رود. مدتها باید در ذهنم با خودم کلنجار بروم تا متقاعد شوم به خواندن درس. مشکل جسمی و مالی هم ندارم و به عبارتی همه شرایط را برای درس خواندن دارم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.
پاسخ مشاور
در پاسخ به این دوست عزیز، طرح یک سؤال ضروری است؛ و آن، این که آیا هدفی برای سیر مطالعاتی خود در نظر دارید؟ مشخصکردن هدف، به شما این امکان را میدهد که همه سعی و تلاش خود را برای رسیدن به آن هدف به کار گیرید. هدف که مشخص شد نوبت به ریل گذاری برای قرارگرفتن در مسیر رسیدن به هدف میرسد. برای این امر، باید سلسله اقداماتی انجام شود که در ذیل به مؤثرترین آنها اشاره میشود. یکی از این تلاشها، برنامه ریزی است. داشتن یک برنامه منسجم و عمل بر طبق آن تا حد زیادی انگیزه شما برای مطالعه و تحصیل را بالا میبرد.
ـ تلاش بعدی، تلقین است که به نوعی در طرح مشکل دیده شد. کلنجار رفتن با ذهن و متقاعدکردن آن، تلقین مثبت و سازنده ای است که به حرکت شما برای رسیدن به هدف کمک میکند.
ـ تلاش مؤثر بعدی، پیداکردن یک فرد همسو برای مباحثات علمی و مطالعاتی است. این روش کارآمد بهعنوان یک نیروی بیرونی قوی عمل کرده و در شما تعهد ایجاد میکند.
ـ فضا، در ایجاد رغبت به مطالعه و تقویت آن نیز بسیار مؤثر است. مکان جذاب و نشاط آفرین، زمان مناسب بسته به موقعیتی که دارید، نور مناسب، وضعیت نشستن و مواردی از این قبیل در بالابردن انگیزه بسیار مفید هستند.
ـ داشتن فعالیت بدنی در قالب ورزش و پیادهروی به صورت منظم، تلاش دیگری است که میتواند موجب اشتیاق شود.
ـ ارزیابی هفتگی خود و دادن امتیاز مثبت در صورت موفقیت، از آن دسته رفتارهای ترغیب کننده است که میتواند تنور انگیزه تان را گرم نگه دارد.
ـ مهمترین عامل نیز، توکل بر خدا و مدد گرفتن از اوست تا اعضا و جوارح شما را در جهت رسیدن به کمال و رسیدن به مطلوب به کار اندازد.