
پرفروش ترین انیمیشن ایرانی«لوپتو»
انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری و تهیه کنندگی محمد حسین صادقی، اولین محصول سینمایی مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سوره است. این انیمیشن در استودیو «فراسوی ابعاد»، توسط هنرمندان کرمانی تولید و در حال حاضر با استقبال زیاد داخلی و بینالمللی روبهرو شده است. «لوپتو» به دلیل شرایط کرونا، پس از دو سال تأخیر، از اوایل آبان ماه، اکران خود را در سینما های کشور آغاز کرده است. آن هم در شرایطی که شلوغی ها و اعتراضات مردمی در ایران، صدای اعتراض منتقدین را درآورده است؛ چراکه از نظر آنان این برهه از شرایط داخلی کشور، زمان و موقعیت مناسبی برای شادیکردن نیست. پاسخ سازندگان این انیمیشن، کاملاً مخالف موضع منتقدین است؛ آنها داشتن امید و شعار اصلی این فیلم را که «شادی ساختنی است.» برای کل جامعه، در همه زمانها لازم میدانند. این در شرایطی است که پس از گذر از دوره سخت کرونا و رکود سینما، «لوپتو» جان تازه ای به سینماها و گیشه بخشیده است؛ اتفاقی که برای فیلم ژانر کودکی مثل «بامبالا»، که به تازگی به اکران عمومی درآمده، نیفتاده است.
«لوپتو» انیمیشنی کمدی، موزیکال و ماجراجویانه است که توانست در سه روز اول اکران، ده هزار مخاطب را به سینماها بکشاند؛ بهطوری که بعد از حدود ده هفته اکران، حدوداً دوازده میلیارد و نیم فروش داشته است. با توجه به رشد انیمیشن در سال های اخیر و موفقیت انیمیشن هایی همچون «فیلشاه»، «شاهزادهروم»، «بنیامین» و «پسردلفینی»؛ میشد چنین انتظاری هم داشت. هر چند باید این نکته را هم درنظر داشت که تبلیغات تلویزیونی در دیده شدن و استقبال مخاطبان، تأثیر زیادی داشته است. «لوپتو» در شکل اجرا پیشرفت بسیار چشمگیرتری نسبت به انیمیشنهای قبل از خود داشته و تکنیک سه بُعدی انتخاب شده برای این انیمیشن، به رو به پیشرفت بودن این صنعت در ایران، صحه میگذارد.
در گویش کرمانی «لوپتو» به عروسک های دست سازی گفته میشود که در گذشته، مادران برای فرزندان خود درست میکردند. فضا و جغرافیای این انیمیشن، سرشار از اِلمان های بومی ایرانی است. این امر سبب میشود، مخاطب در هر کجای دنیا وقتی «لوپتو» را میبیند، با تصویر زیبا و رنگارنگی از کشور ایران روبهرو شود. این انیمیشن خوش رنگ و لعاب، با کمک دوبلور های سرشناس و دیالوگ های بانمک، از عهدة خلق موقعیتهای خندهداری برآمده است. «سعید شیخزاده» به عنوان مدیر دوبلاژ، با انتخاب صداپیشگان پیشکسوت، ضمن ادای احترام به جایگاه این بزرگواران، توانسته به خوبی احساسات شخصیت ها را به مخاطب منتقل کند.
داستان «لوپتو» از این قرار است که آقای کمالی و دوستانش تصمیم دارند برای بهبود حال بیماران آسایشگاه، از توانایی ها و استعداد های آنان برای تولید محصول استفاده کنند. آن ها با همکاری بیماران، شروع به ساخت اسباب بازی هایی به نام «لوپتو» میکنند. لوپتو از طرف مردم مورد استقبال بسیاری قرار میگیرد؛ اما دشمنان و مشکلات زیادی در مسیر قهرمانان قصه، قرارمیگیرد. در بخش ابتدایی فیلم، ماجرای عاشق شدن آقای کمالی، ظاهرشدن فرشتهای آسمانی به منظور کمک به او و سپس ازدواج آقای کمالی با دختر مورد علاقه اش را، میبینیم. این مقدمه حدوداْ بیست دقیقه از زمان فیلم را به خود اختصاص می دهد و به پیش پا افتاده ترین شکل ممکن، این قضیه را به تصویر میکشد. این در حالی است که در فیلمی که برای کودک ساخته شده، اشاره ای کوتاه به این مسأله کافی است. وجود فرشته در قصه، بهگونهای به تصویر کشیده شده که نقد های زیادی را به این بخش وارد کرده است. هرچند سازنده، به خاطر شأن و مقام فرشتگان، سعی داشته فرشته را درگیر ماجراجویی و کمک به قهرمانان قصه نکند؛ اما به هر حال در ذهن کودک این سؤال به وجود میآید؛ که چرا زمانی که خودش در اوج درماندگی و نا امیدی بوده، موجودی شبیه فرشته را به چشم ندیده است؟ این تصور حتی در دیالوگ پایانی فیلم هم تقویت میشود! آنجا که فرشته به علی میگوید: «همیشه یک نفر هست که بهت کمک کنه. پس هیچ چیز ارزش ناامید شدن نداره.» سوال اینجاست که آیا کودک خردسال هم میتواند کلیت این حرف را درک کند و متوجه شود که منظور از این حرف خداست؟
با توجه به استقبال مناسبی که از انیمیشن های اخیر ایرانی شده است، میتوان از این پتانسیل به نحو احسن استفاده کرد. هرچند مرحله ساخت انیمیشن معمولاً زمانبر، طولانی مدت و هزینه بردار است؛ اما نباید فراموش کنیم که ساخت انیمیشن با قابلیت هایی که دارد، میتواند تأثیرگذاری شگرفی بر مخاطبینش، که خصوصاً از سنین پایین هستند، داشته باشد. اگر این روند با برنامه ریزی، هدفی مشخص و ادامه دار همراه باشد، میتوان به داشتن جامعه ای سرشار از امید و رو به پیشرفت، در جهت رسیدن به اهداف متعالی، امیدوار بود. مانند همان کاری که ژاپن حدود بیست سال قبل، با ساخت انیمیشن فوتبالیست ها انجام داد؛ و حالا در جام جهانی قطر نتیجه آن را برداشت کرد. ژاپن توانست دو غول بزرگ دنیا یعنی آلمان و اسپانیا را شکست دهد؛ و اگر کمی شانس داشت میتوانست در بازی با کرواسی هم پیروز میدان شود. دوستداران شوخ فوتبال، علت حذف ژاپن در ضربات پنالتی را این میدانند که در کارتون محبوب فوتبالیست ها، هیچکدام از بازی ها به مرحله پنالتی کشیده نشده است. پس باید درنظر داشت که رسیدن به هدفی بزرگ، با تلاش بسیار امکان پذیر است.
سازندگان انیمیشن، با خلق کاراکتر ها و شخصیت های تازه و حتی غیرمعمول، میتوانند تأثیر ماندگارتری در ذهن ها بگذارند؛ و ذهن کودک را به راحتی در جهت اهداف تعیین شده، پیش ببرند. در این میان نقش نویسندگان فیلم نامه های انیمیشن بسیار چشمگیر است؛ چیزی که در اکثر آثار ساخته شده، پاشنه آشیل فیلمها شده است. در «لوپتو» نیز با عدم خلق کاراکتر های به یاد ماندنی و خصوصاً نبود یک بد من تأثیرگذار، که بتواند موانع مهمی را پیش پای قهرمان داستان بگذارد، رو به رو هستیم. حتی شخصیت فرشته هم، که مانند خیلی از انیمیشن های اخیر کارش شعاردادن و گفتن هدف اصلی فیلم است، کمک دیگری به فیلم ساز نمیکند؛ و در پیش بردن درام تأثیری ندارد. خیلی از اتفاقات، به صورت ناگهانی و تصادفی، بحران های کوچک را حل میکنند. «لوپتو» در دام شعار هایی همچون جلوگیری از ورود اجناس خارجی، امیدواری به تولیدات داخلی و بی توجهی به شکست افتاده است؛ و تنها توانسته اثری باب میل دولتمردان بسازد؛ و آنها را راضی نگه دارد. همچنین این انیمیشن برای خلق دنیای جذاب کودکانه دچار ضعف است؛ و حتی با در دست داشتن امکانات ویژه انیمیشن که دست سازندگان آن در ساخت و پرداخت دنیای تخیلی کاملاً باز میگذارد؛ نتوانسته به فضای کودکانهای که فیلم هایی همچون «دزد عروسکها»، «سفرجادویی»، «دره شاپرک ها» و «کاش و کاشکی» به تماشاگران ارائه میکردند، نزدیک شود. اینجاست که به نظر میرسد اینگونه فیلم ها فراموش میکنند که مخاطب اصلی فیلم، کودک است، نه بزرگسال!
در مجموع میتوان گفت «لوپتو» در زمینة تکنیک پیشرفت قابل توجهی نسبت به انیمیشن های قبل از خود داشته است؛ اما در ارائه داستان خلاق و ایجاد کاراکتر های جذاب، ناتوان به نظر میرسد. با رفع این گونه موارد، میتوان آینده خوبی را برای انیمیشن ایران متصور بود؛ که در کنار ایجاد فضایی مفرح، فضایی ایرانی اسلامی را نیز به مخاطبان ارائه دهد. لازم است متولیان فرهنگی کشورمان، هر چه زودتر فضای مناسبی را برای ساخت انیمیشن های بیشتر، با چشمانی بازتر و دقتی فراوان تر، برای کودکان و نوجوانان به وجود بیاورند. نمیتوان به دختران، انیمیشن های باربی ۱، ۲ و ۳ را نشان داد و از آنها توقع آموزه های ایرانی و اسلامی را داشت. همان طور که غربی ها در بسیاری از انیمیشن های خود، مفاهیم اعتقادی را به مخاطبان شان القا میکنند؛ و ما نمیتوانیم کودکان بیدفاع ایران را در برابر این تهاجمات فرهنگی قانع کنیم.