
کروئلا | اثری جذاب ، موفق و بی پروا از دیزنی
داستان فیلم روایتگر زندگی دختری شر و شیطان و البته با مغزی نابغه به نام استلا است که در مدرسه آتش به پا میکند و با مادرش نیز سر سازگاری ندارد. استلا و مادرش تنها زندگی میکنند و به خاطر معرکههایی که استلا برپا میکند دائما در حال جابجایی هستند تا اینکه یک روز مادر استلا بر اساس یک حادثه از بین میرود و استلا مجبور میشود در لندن به تنهایی زندگی کند.
استلا با دو پسر خیابان گرد هم سن و سال خودش آشنا میشود و سه نفری تبدیل به گروهی میشوند که امور زندگیشان با دزدی میگذرد. با اینکه همه چیز به نظر عالی میرسد و وضع خورد و خوراک و معیشتی آنها در جایگاه خوبی قرار دارد اما استلا از بچگی دوست داشته در دنیای مد و فشن کار کند و میخواهد هر طور شده به این آرزو برسد. ورود استلا به دنیای فشن اما رازهای زیادی را بر او و زندگی گذشتهاش آشکار میکند که حوادث اصلی فیلم را تشکیل میدهند.
خب
این یک نقد متفاوت است…
ما قصد نقد هنری فیلم را نداریم
بلکه تنها نکاتی را میگوییم که کسی نگفته است!
سوال مهم
چرا انقدر کروئلا جذاب است؟
به راستی دلیل جذابیت این شخصیت در چیست؟
شما چه فکر می کنید؟
نبوغ
تصور کنید فردی در جمع حضور دارد که در رشته ی مورد علاقه ی خود، بهترین است و شما را به یاد افراد نابغه می اندازد. این فرد به راحتی می تواند در عرض تنها چند دقیقه تعداد زیادی از افراد حاضر در جمع را به دور خود جمع کند.
بله درست است. نبوغ عامل جذابیت است و کروئلا هم یک نابغه ی تمام عیار…!
دختربچه ای که با شیطنت خاص اش از همان کودکی به طراحی لباس های جذاب ، خلاقانه و متفاوت علاقه ی عجیبی نشان می داد و همه را به گفتن این واقعیت وا می داشت که آری ! او واقعا در کار خود بهترین است.
خاص بودن
مثل همه نبودن چه در ظاهر و چه در شیوه ی تفکر واقعا عامل جذابیت است. یک نگاه به نوجوانان اطرافتان بیاندازید. می بینید که برای خاص بودن خود چقدر اهمیت قائل اند. چرا؟ چون می خواهند جذاب باشند.
کروئلا خلاق است. این دختر بچه با موهای دورنگ و عجیبش واقعا خاص و متفاوت به نظر می رسد در طراحی لباس، در رفتار، در شیوه ی تفکر، در سبک زندگی و حتی در دزدی!
جسارت
یک نگاه به صحنه ی ابتدایی فیلم بیاندازید: دختر بچه ای که با وجود تذکرهای بسیار بزرگترها کنجکاوی اش گل کرده و در عرض چند دقیقه یک میهمانی بزرگ را به هم می ریزد!
یا دختر جوانی که با وجود تهدید های بسیار صاحب لباس فروشی در زمینه ی دست نزدن به هیچ لباسی ، ویترین مغازه را کن فیکون می کند .
کروئلا دختری به راستی جسور است که به قول خودش در به هم ریختن هر نوع میهمانی ای تخصص دارد! و کار خودش را با کله شقی پیش می برد و به اهدافش می رسد!
کمی بیشتر فکر کنید… آیا جنبه های دیگری برای جذابیت این دختر عجیب می شناسید؟
با یک بار دیدن این فیلم متوجه می شوید که زندگی کروئلا چقدر بی رحمانه با او تا کرده و علیرغم تلاش بسیار این شخصیت برای خوب بودن (یا به عبارت خود فیلم، استلا بودن)، نمی تواند خوب بماند. (جایی برای گرسنه نماندن دزدی می کند و جایی دیگر برای گرفتن انتقام دست به دامن شرارت ذاتی اش می شود)
استلای قصه برای رسیدن به هدف درست اش وسیله ی نادرستی را برمیگزیند چون شرایط زندگی مجبور اش کرده که کروئلا باشد نه استلا!
این درست…
اما یک سوال…
چرا این دختر پس از رسیدن به همه ی اهداف اش (شهرت، ثروت، موفقیت و…) همچنان کروئلا باقی می ماند؟ چرا به خوبی ها تمایلی نشان نمی دهد و حتی از آنها بیزار است ؟…
به نگاه پرغرورش در انتهای فیلم درست در جایی که با افتخار می گفت : من کروئلا هستم ، دقت کنید…
آیا غیر از این است که اربابان دیزنی می خواهند در ضمیر ناخودآگاه ما جای خوبی و بدی را عوض کنند؟….
این فیلم نمایش تبدیل عامدانه و البته جذاب استلا به کروئلاست . هر دو وجهی که در درون همه ی ما وجود دارد…
پس از دیدنش به این نتیجه میرسید که آری !شاید به راستی کروئلا بودن جذاب تر است!