ازدواج

آمادگی پیش از ازدواج

مصاحبه با دکتر محمد علی جمشیدی

ازدواج تولد است؛ تولدی که انسان را از دنیای مجردی وارد دنیای متأهلی و متعهدی می‌کند. انتخاب شریک مناسب مهم‌ ترین اتفاق زندگی است. مجرد ها برای اینکه همراه، همراز و همسر خوبی انتخاب کنند، نیاز به کمک و راهنمایی دارند. دکتر «محمد علی جمشیدی» با بیش از دو دهه سابقه مشاوره در زمینه ازدواج، از این شماره به بعد ما را در زمینه ازدواج موفق راهنمایی می‌کنند. ایشان دکترای روان‌ شناسی سلامت دارند و علاوه بر تدریس در دانشگاه ‌‌های تهران و قم، مؤسس اولین مرکز مشاوره با رویکرد اسلامی در کشور هستند.

فلسفه ازدواج چیست؟ چرا باید ازدواج کنیم؟

اصلی‌ترین فلسفه و مهمترین هدف ازدواج، آرامش و تربیت است. قرآن کریم می‌فرماید: «از نشانه ‌های خداوند این است که از نوع خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و بین‌تان دوستی و رحمت نهاد.»(روم/21) ازدواج بستری ایجاد می‌کند تا انسان از خودپرستی و خوددوستی به سمت دیگردوستی حرکت کند. پیوند زناشویی، اعتماد به ‌نفس را زیاد کرده و زمینه‌ای برای پدر و یا مادرشدن را در شخصیت انسان فراهم می‌کند. یکی از مهم ‌ترین کارکرد های ازدواج، تربیت فرزند است. فرزند پروری آن‌ قدر مهم است که بارها در متون دینی به آن سفارش شده است. رسول خدا (ص) به والدین سفارش می‌کنند: «فرزندان خود را نیکو تربیت کنید تا آمرزیده شوید.»(مکارم ‌الاخلاق، ص222) با توجه به حدیث پیامبر مهربانی‌ ها، تربیت فرزندان در بستر امن خانواده، یکی از کارکرد های مهم ازدواج است؛ که علاوه بر رشد فرزندان، موجب رشد پدر و مادر نیز می‌شود.

ازدواج، زن و مرد را به کرامت نفس می‌رساند. پیامبر (ص)  می‌فرمایند: «کسی که همسر اختیار می‌کند، باید او را احترام کند.» و امام صادق (ع) می‌فرماید: «خوش‌ بخت ‌ترین زن کسی است که شوهر خود را اکرام و احترام کند و به او آزار نرساند و از او اطاعت کند.» به این ترتیب کرامت و عزت ‌نفس زوجین بالا می‌رود. فلسفه دیگر ازدواج بعد از ایجاد آرامش و تربیت نسل توحیدی، تنظیم رفتار جنسی‌ست. امن ‌ترین، بهترین و کریمانه‌ترین فضا برای تنظیم رفتار جنسی زن و شوهر، فضای خانواده است.

ازدواج بُعد اخلاقی و اجتماعی فرد را تقویت می‌کند. آرامش، گمشده قرن حاضر است و تنها راه رسیدن به آرامش پایدار، ازدواج است. خداوند می ‌فرماید: «ازدواج کنید تا به آرامش برسید.» احادیث زیادی هست که فایده‌ های مهمی را برای ازدواج بیان می‌کند. برعکس آیین ‌ها و مکاتب غربی، نگاه اسلام به فضای ازدواج و تأهل، نگاهی کاملاً مقدس است؛ تا حدی که رفتار جنسی زوجین در کانون گرم خانواده ثواب دارد و مورد تأکید دین اسلام است. پیوند زناشویی موجب رشد اخلاقی و اجتماعی می ‌شود و انسان را از بسیاری از آسیب ‌های اجتماعی در امان نگه می‌دارد. طبق آیات و احادیث، رهایی از تنهایی، یافتن همدم واقعی، نشاط و شادی، رشد معنوی، تأمین نیاز های غریزی و فطری، تقویت و گسترش روابط اجتماعی، مسئولیت‌ پذیری و ارتقاء وضعیت اقتصادی از فلسفه‌ های مهم پدیده ازدواج است.

چه سنی برای ازدواج مناسب است؟ تفاوت سنی بین زوجین بهتر است چند سال باشد؟

برای انتخاب بهترین زمان ازدواج، باید به میزان آمادگی ‌ها توجه کرد، نه سن و سال. بسیار مهم است که فرد از لحاظ دانش و سوادِ ازدواجی، آمادگی کامل را داشته باشد؛ و خیلی مهم ‌تر از سوادِ ازدواج، بحث هویت ‌یافتگی است. پیش از ازدواج باید هویت ‌یافتگی زوجین بررسی شود. معمولاً افرادی که هویت و شخصیت خود را نمی‌شناسند، در مسیر زندگی پشیمان می‌شوند و ذائقه‌ شان نسبت به همسر و ازدواج کاملاً تغییر می‌کند. براساس پژوهش ‌ها هویت دختران ایرانی حدوداً در 19 تا 21 سالگی شکل می‌گیرد و پسران در 22 الی24 سالگی به تثبیت شخصیت می‌رسند. البته این قانون برای همه یکسان نیست؛ در همه قوانین استثناء وجود دارد؛ ممکن است دختری در 17 سالگی هویتش شکل بگیرد و پسری در 20 سالگی. بهترین زمان برای ازدواج وقتی‌ است که فرد براساس خودآگاهی و تست‌های شخصیت‌شناسی به این نتیجه برسد که هویتش تثبیت شده است.

تفاوت سنی زوجین از 3 الی 5 سال در نوسان است؛ طبق آمار نوعاً این رِنج سنی مناسب است. البته باز هم تأکید می‌کنم که نفر به نفر متفاوت است. اگر یکی از زوجین به پختگی کامل نرسیده باشد، باید در این تفاوت سنی تجدید نظر شود و به نسبت، فاصله سنی بیشتر شود.

چه مهارت‌هایی برای شروع زندگی مشترک ضروری‌ است؟

ازدواج پدیده ‌ای قانون ‌مند و یکی از مهم ‌ترین و اساسی ‌ترین انتخاب ‌های زندگی است. افراد پیش از همسرگزینی به مجموعه‌ای از آمادگی‌ ها نیاز دارند؛ باید با قانون ازدواجِ موفق آشنا شوند. اولین قانون ازدواج موفق اقدام به موقع است؛ یعنی زمانی که فرد به سلامت روانی و آمادگی ‌های عمومی ازدواج رسیده باشد. قانون دوم انتخاب مناسب است. انتخاب باید طبق فرآیند عقلانی- عاطفی انجام گیرد. این فرآیند با شناخت تناسب‌ ها، تفاوت ‌ها و تعارض ‌ها شروع می‌شود و به انتخاب مسئولانه ختم می‌گردد و آخرین قانون ارتباط صحیح است. ازدواج تولدی دوباره است که انسان را وارد دنیای جدیدی می‌کند. دنیایی که نیاز به مراقبت، تغذیه و بهداشت دارد. انتخاب صحیح، ارتباط مناسب و اقدام به موقع، قوانین مهم دنیای جدید هستند که باید هر ساله طبق شرایط به‌روزرسانی شوند.

مجردها چگونه به خودشناسی می‌رسند؟ معیارها و انتظارات از همسر آینده را بر چه اساسی باید اولویت ‌بندی کرد؟

در بحث ازدواج اول از همه باید دنبال خودآگاهی و خودشناسی بود؛ و بعد دنبال همسرشناسی و شناخت طرف مقابل. در معیارها و انتظارات، با توجه به ملاک ‌های انتخاب مناسب، باید پنج گام را درنظر گرفت. ابتدا باید از خود پرسید: «آیا آمادگی لازم را برای ازدواج دارم؟» گام دوم عدم اختلاف ملاک ‌های اصلی است؛ باید ملاک‌ های اصلی خود را شناخت و با طرف مقابل در اصل و فرع بودن ملاک ‌ها به نقطه مشترک رسید. توجه به این نکته ضروری است که ملاک ‌های اصلی زوجین نباید با هم فرق داشته باشند. قدم سوم قصة عشق مشترک و یا ارزش ‌های یکسان است؛ هدف ‌ها و رؤیاهای زوجین باید در یک جهت باشد. گام چهارم جذابیت و علاقه‌ است؛ در همان جلسات اولیه باید علاقه‌ای هرچند کوچک ایجاد شود و در ملاقات ‌های بعدی بیشتر و بیشتر شود. آخرین قدم اعتماد به طرف مقابل است؛ شخص مورد نظر باید مورد اعتماد باشد.

در بحث انتخاب مناسب، واژه‌ هایی کلیدی مانند «ملاک‌ های درجه یک» داریم. درجه یک ‌ها همان خطوط قرمزی هستند که از اصل ازدواج برای فرد مهم ‌تر هستند. ملاک ‌های درجه دو مواردی هستند که از اصل ازدواج مهم ‌تر نیستند و می‌شود بر سر آن‌ ها به توافق رسید؛ همان دوست دارم و دوست ندارم‌ هایی که قابل تغییر است و یا گاهاً می‌شود حذف‌شان کرد. کلید واژه بعدی «تفاهم» است. تفاهم یعنی فهم مشترک بدون تلاش. «توافق» یعنی حل اختلاف نظر با پذیرش و یا رسیدن به یک راه حل مشترک. «تفاوت» آن دسته از اختلاف‌ هایی هست که می‌توان آن‌ها را تحمل کرد و یا بر سر آن به توافق رسید. «تعارض» فرق‌ هایی است که نمی‌توان آن‌ها را تحمل کرد و یا بر سر آن به توافق رسید. تشخیص «تفاوت» از «تعارض» به کمک ملاک ‌های درجه یک و درجه دو انجام می‌شود. پس برای یک انتخاب مناسب باید به این نتیجه رسید که در ملاک ‌های درجه یک که مهم و اساسی هستند، تفاوت و تعارضی وجود نداشته باشد.

چه کسانی آمادگی ازدواج دارند؟ خواستگار خوب چه ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری دارد؟

اگر فرد به بلوغ چهار گانه زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی رسیده باشد، برای ازدواج آماده است. «آمادگی زیستی» یعنی دختر و پسر از لحاظ سنی، جنسی و سلامتی، آماده ازدواج باشند. طبیعی است که برخی از معلولیت ‌ها و یا بیماری‌ ها در فضای زندگی مشترک مشکل‌ ساز می‌شود. زوجین پیش از آن‌که وارد بحث ازدواج بشوند، باید به یک سن مطلوب برسند. از نظر جنسی سالم و حداقل سلامت جسمی را داشته باشند.

«آمادگی روانی» یعنی فرد به بلوغ فکری، عاطفی و رفتاری برسد. آمادگی شناختی یا همان بلوغ فکری یعنی دختر و پسر توانایی حل مسئله و تصمیم ‌گیری را داشته باشند. به خود آگاهی و سواد ازدواجی که شامل هوش طبیعی، دانش، انتظارات و باورهای ازدواجی مناسب است، رسیده باشند. بلوغ عاطفی و توانایی مدیریت هیجانات امری ضروری است. استقلال عاطفی از پدر و مادر بسیار مهم است. فرد نباید به خانواده‌اش وابسته باشد. اگر کسی شکست عشقی خورده است؛ اول باید سوگواری آن را انجام دهد و بعد از خالی شدن ذهنش به فکر رابطه جدید باشد. در نهایت فرد باید عزت‌ نفس درونی داشته باشد. افرادی که مسئولیت ‌پذیر و انعطاف ‌پذیر هستند، به آمادگی رفتاری رسیده‌اند. رفتارهای فردِ آماده ازدواج، پایدار و قابل پیش ‌بینی است. او به صورت روزمره اهل فعالیت ‌های مفید است و از رفتار های پرخطر مثل خالکوبی، اعتیاد به مواد مخدر، مشروب، رفیق‌بازی‌های خاص و… دوری می‌کند.

«آمادگی اجتماعی» مثل امکانات شغلی و مالی برای شروع زندگی مشترک لازم است. مرد ها باید به حداقل امکانات شغلی و مالی برسند و قرض سنگینی نداشته باشند. افراد ورشکسته و مقروض تا زمانی که بدهی خود را تا حدودی صفر نکرده‌اند، آمادگی اجتماعی برای ورود به خانواده و زندگی مشترک را ندارد. علاوه بر اینکه فرد باید از لحاظ اجتماعی روابط سالم و تأثیر گذاری داشته باشد؛ خانواده ‌اش نیز باید آمادگی لازم برای ورود یک عضو جوان جدید را داشته باشد. بسیار مهم است که فرد وابسته کسی نباشد، بتواند به تنهایی گلیمش را از آب بیرون بکشد و در اجتماع تصمیم بگیرد.

 آخرین و یا مهم ‌ترین ویژگی، «آمادگی معنوی» است. فرد علاوه بر زبان، باید با رفتارش نشان دهد که به خدا معتقد و به اخلاق و اصول انسانی پایبند است. کسی که دین‌داری را در زندگی تجربه کرده باشد، به آمادگی معنوی رسیده است.

با سنت‌ های ازدواج چه باید کرد؟ آیا رعایت آداب و رسوم به زندگی زوجین استحکام می‌بخشد؟

هر ملیتی آداب و رسوم خاص خودش را دارد. سنت ‌های هر قومی قابل احترام و قابل تغییر است. تا حد امکان باید آداب و رسوم را حفظ کرد و نسبت به آن انعطاف ‌پذیری داشت. درست است که دختر و پسر نباید هیچ‌ کدام از سنت ‌ها را تعطیل کنند؛ اما باید مراقب باشند تا گرفتار تعصب نشوند و از باطل دوری ‌کنند. برای اینکه آداب و رسوم مسیر زندگی را به جاده دعوا نکشاند، پیش از ازدواج باید تا حد امکان به تناسب خانوادگی، زبانی، فرهنگی و قومیتی توجه کرد.

راه ‌های مقابله با سنت‌ های باطل چیست؟ آیا می‌ شود طوری که طرف مقابل ناراحت نشود در برابر درخواست‌های افراطی ایستاد؟

گاهی سنت ‌های  باطل در همان روزهای اول و یا در ادامه زندگی باعث دلخوری و حتی دعوا می‌شود. با رعایت چند نکته می‌توان از نتیجه منفی سنت ‌های غلط جلوگیری کرد. ابتدا باید تا حد امکان بحث آداب و رسوم را بر عهده بزرگ ‌ترها گذاشت؛ زیرا آن‌ها تجربه زیادی دارند و چون خود را حامی زوج جوان می‌دانند، سعی می‌کنند از بروز مشکلات جلوگیری کنند. نکته دوم باید با فردی وارد آشنایی و ازدواج بشوند که زندگی و فرهنگش با معیارهای اصلی آن‌ها در تضاد نباشد. سنت ‌ها به بهانه مراسمات مختلف تا آخر عمر همراه زوجین خواهد بود. اگر ارزش ‌ها و اهداف زندگی یکی باشد، ممکن است بسیاری از سنت ‌ها از اولویت بیفتد و در زندگی مشکلی ایجاد نکند. باید با کسی ازدواج کرد که به او اعتماد داشته و او را دوست بدارند. «اعتماد» و «عشق» نقش سنت ‌ها را کمرنگ می‌کند. اگر احساس کردند در اوایل آشنایی علاقه‌ شان نسبت به فرد رو به افزایش است، به نتیجه امیدوار باشند؛ زیرا دو نفری که همدیگر را دوست دارند، خیلی راحت می‌توانند اختلاف‌ های سلیقه‌ای را با کمک هم حل و مدیریت کنند.

و در پایان با توجه به تخصص و تجربه بالا و درخشان‌تان در زمینه مشاوره ازدواج، چند نکته کلیدی برای زندگی موفق بیان کنید

در دوران آشنایی پیش از ازدواج، دختر و پسر ناخواسته دچار اشتباهاتی می‌شوند که در آینده، برایشان مشکل ‌ساز می‌شود و ممکن است زندگی مشترک‌ شان را وارد بحران کند. اشتباه اول کلی ‌گویی هست؛ عباراتی مثل: «ما هم مثل همه سعی می‌کنیم به دین عمل کنیم» «هر چه تو بگویی» و… جملات کلی هستند که حد و مرز مشخصی ندارند و قانون کلی را بیان نمی‌کنند. باید مراقب ویژگی ‌های مثبت بود و آنان را بیش از حد بزرگ نکرد. زوجین گاهی به جای اینکه با عقل مسائل پیش رو را بررسی کنند، احساساتی عمل می‌کنند. به طور مثال بعضی ‌ها با دیدن آدمی که تیپ مذهبی دارد، می‌گویند: «حالا که ظاهر مذهبی دارد، پس فردی با اخلاق و متعهد است.» خوش‌ بینی بیش از حد، یعنی انتظارات خیلی کم و یا خیلی زیاد از ازدواج، غلط است. افراد خوش ‌بین تعهد را بر تفاهم مقدم می‌دانند؛ در صورتی که در ازدواج باید طرف مقابل را خوب شناخت و فردی را که با آن به تفاهم رسیده، به عنوان همسر انتخاب کرد. البته باید توجه داشت که علاقه بر تفاهم مقدم است.  باورهایی مثل: «علاقه بعد ها به وجود خواهد آمد، او را تغییر خواهم داد و یا پس از ازدواج مشکلات کم می‌شود» اشتباه است.

فریبکاری عمدی و غیرعمدی از دیگر خطاهای حین ازدواج است. نجات در صداقت و راستگویی است. کسی که با دروغ و فریب‌کاری جلو می‌رود، در اصل به خودش ضرر می‌زند. عدم پرسش سؤال‌ های کافی، زمینه ‌ساز مشکلات آینده خواهد بود. بعضی ‌ها نشانه ‌های هشداردهنده و تردیدهای خود را نادیده می‌گیرند. نباید از نشانه‌ هایی مثل اعتیاد، تنبلی، بی‌ ارادگی، اختلاف شدید با خانواده و… به سادگی گذشت. در این موارد حتماً به مشاوره مراجعه شود تا این نشانه‌ ها کدیابی و در نهایت حل شوند. نباید عجولانه و نا به ‌هنگام گذشت کرد و سوء تفاهم و دلخوری ‌ها را روی هم تلنبار کرد. گروهی تسلیم نیازهای جنسی و غریزی می‌شوند و برخی تسلیم زرق ‌و برق ظاهری و مادی مثل ماشین مدل بالا، خوش‌ تیپی، زیبایی و… . دوران خواستگاری خیلی مهم است. پرهیز از خطا های گفته شده در مرحله آشنایی باعث می‌شود تا جوانان انتخاب درستی داشته و تا آخر عمر از زندگی با همسر خود راضی باشند.

سپاس بی‌کران. در شماره بعدی باز هم همراهتان خواهیم بود تا با راهنمایی شما، اشخاص پرخطر و نامناسب برای ازدواج را بشناسیم و با انواع بیماری‌های روانی و جسمی که در زندگی مشترک مشکل‌ساز هستند، آشنا شویم. دست خدا و دعای مولای متقیان یاری‌گر زندگی‌تان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا