وجدان کاری

اهمیت و آثار کار

مقدمه

انقلاب اسلامی ایران، بیش از هر چیز، انقلابی فرهنگی و ارزشی است که ریشه در معارف اصیل اسلامی دارد. «وجدان کاری» نیز بیانگر نوعی فرهنگ ارزشی در زمینه انجام وظایف و مسؤولیت های اجتماعی است و آشنایی با جوانب و اطراف آن با در نظر گرفتن معارف و ارزش های اسلامی، می تواند نقش مؤثر و تعیین کننده‌ای در تحول فرهنگی جامعه انقلابی ما ایفا کند و مدیران و برنامه ریزان وسیاستگذاران برنامه های کلان توسعه و بازسازی کشور را نسبت به امکان دسترسی به اهداف بزرگی که برای بنای تمدن نوین اسلامی در پیش دارند، دلگرم و امیدوار سازد.

برای تبیین بهتر این مفهوم، نخست باید کار و ارزش آن در پیشبرد اهداف اجتماعی و جایگاه آن در فرهنگ اسلامی را مورد بررسی قرار داد که در مطلب پیش رو، مورد بررسی قرار می گیرد و سپس رابطۀ وجدان با انجام صحیح وظایف و مسؤولیت های محوله را در افراد، مطالعه نمود که انشاالله در ادامه مطالب این هفته به آن پرداخته خواهد شد تا در نهایت بتوان تصویر روشنی از مفهوم صحیح و مورد نظر اصطلاح «وجدان کاری» به دست داد.

کار جوهره حيات

« آفرینش»، کارِ خداوند است و هستی محصول کاری است که تنها از مبدأ یگانۀ خلقت ساخته است. کار و حرکت، لازمۀ ذاتی و جزء جدایی ناپذیر گردونه هستی است؛ نه همانند عضوی که بی وجود آن نیز بقاء و استمرار وجود جهان مقدور باشد، بلکه همچون روحی که با فرض فقدان آن، وجود و بقای آن معنایی نخواهد داشت!

کار، مقتضای هدفداری آفرینش است و انسان نیز که سرآمد مخلوقات و اشرف کاینات است، جز با کار و تلاش به «فلسفه وجودی خود» پی نخواهد برد و به «هدف» وجود و حیات خود دست نخواهد یافت و از این روست که می‌گوییم کار جوهرۀ حیات و رمز تکامل و ضامن بقا و تنها وسیله ارتقاست!

کار در نظر اسلام

به لحاظ اهمیت فوق العاده ای که «کار» در حیات فردی و اجتماعی بشر دارد، اسلام تأکید ویژه ای بر کار و تلاش انسان می کند. قرآن کریم بطور صریح همه بهره مندی‌های انسان را در گرو کار و کوشش او می داند:

قرآن کریم در این باره می فرماید: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى » [1]

به تحقيق برای انسان بهره ای جز از طریق کار و تلاش نخواهد بود.

احادیث فراوانی از معصومین علیهم السلام در تشویق به کار و تلاش وارد شده است که هر یک به تنهایی کافی است که انسان را به تدبر و تجدید نظر در زندگی دنیوی وادارد. از جمله آنکه پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

کسی که روزی خود را از دسترنج خود تأمین می کند، در روز رستاخیز در زمره پیامبران الهی خواهد بود و از نوع پاداش های آنان بهره مند خواهد گشت. [2]

امام صادق علیه السلام تلاش برای معاش را جهاد در راه خدا دانسته و می فرماید: اَلکادُّ عَلَی عِیالِهِ کَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ؛ [3]

کسی که برای تأمین زندگی خانوادگی اش کار کند، همانند مجاهد راه خداست. علاوه بر آیات و روایات، سیره عملی رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه بزرگوار دین عليهم السلام، بهترین گواه بر اهمیت و لزوم کار در زندگی انسان، از دیدگاه اسلام است، زیرا آن بزرگواران همه کار می کردند و از طریق دسترنج خود ارتزاق می نمودند و کارکردن را روش و سیره پیامبران الهی اعلام می فرمودند. بطوری که یکی از یاران امام هفتم (ع) می‌گوید: آن حضرت را در حال کار کشاورزی ملاقات کردم بطوری که از فرط کار بدن مبارکش عرق کرده بود عرض کردم فدای شما شوم، یاران و مردان شما کجایند (تا آنها بجای شما کار کنند؟) امام فرمود: این روش پدران و جدم رسول خدا (ص) و همه پیامبران خدا و جانشینان آنها و همه نیکوکاران است. [4]

نتیجۀ کار در آخرت

همانگونه که در این جهان، «کار» منشأ واقعی مالکیت و برخورداری از نعمت های دنیاست، در سرای دیگر نیز به موجب صریح آیات قرآن، پاداش ها و عذاب ها، صورت تجسّم یافتۀکارهای انسان است که در دنیا انجام داده است و بهشت و جهنم جز نتيجة کردارهای آدمی نمی باشد.

قرآن کریم در برخی آیات نه تنها پاداش های اخروی را نتیجه کار، بلکه نفس همان کارهای انسان معرفی کرده ومی فرماید؛

«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»  [5]

پس هر کس نتیجه کار نیک و بد خود را به اندازه ذره ای هم که باشد خواهد دید.

« فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ »[6]

کارهای هرکس به او داده خواهد شد و بر آنان ستم نخواهد گشت.

«وَ لَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » [7]

جزای شما جز کارهای خودتان چیز دیگری نخواهد بود.

« یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُّحْضَراً وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ » [8]

 روز رستاخیز، روزی است که هر کس کارهای خوب و بد خود را در پیش روی خود می‌بیند.

گذشته از این آیات، در آیاتی هم که حامل وعده های بهشت اند بطور غالب، «کار» و «عمل» شرط تحقق آن وعده ها معرفی شده است.

قرآن کریم در آیات فراوانی (حدود یکصد و پنجاه آیه) بهشت را به بندگان الهی بشارت داده و در بسیاری از این آیات به گونه ای «عمل صالح» و یا «عمل» را بطور مطلق شرط وارد شدن به بهشت معرفی کرده است. [9]

نتیجه ای که از بررسی آیات قرآن در این زمینه گرفته می شود این است که: منشأ اصلی و راستین همه فضیلت ها و برخورداریها، در دنیا و آخرت، همان کار و تلاش خود انسان است و بدون کار و تلاش، برخورداری از هیچ نعمتی میسّر نخواهد بود.

کار برای همه واجب است

در جامعه اسلامی «خود اتکاییِ» هر یک از افراد، از دستورات اکید اسلام است، زیرا در نظام اقتصادی و اجتماعی اسلام، کسانی که از طریق دسترنج دیگران زندگی می کنند، به عنوان مزاحم و سربار مردم، مورد لعن قرار گرفته اند. جالب آنکه در اسلام هیچ شخصی یا طبقه ای از کار کردن و لزوم خود اتکایی مستثنی نشده است و این یکی از امتیازات فرهنگ غنی اسلام عزیز، بر سایر مکاتب و نشانه عنایت آن بر مسأله مهم عدالت اجتماعی است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در این باره بیان گویایی دارد:

در اسلام بر هرکس واجب است برای تأمین معاش و زندگی خود کار کند و نقطه مقابل آن «کَلِّ» بر دیگران بودن است… پیامبر(ص) می فرماید: سنگینی اقتصادی هر کس باید بر روی نیروی اقتصادی خود او باشد، «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى اَلنَّاسِ» [10] ، این یکی از مسلّمات دین اسلام و فقه ما است و از این جهت در اسلام استثنایی وجود ندارد. بله یک چیز هست و آن قاعدة باب تزاحم، به اصطلاح فقه است؛ [توضیح آنکه]گاهی انسان یک وظیفه ای دارد و در همان حال وظیفه دیگری هم متوجه او می شود و در اینجا چاره ای ندارد که از میان این دو وظیفه یکی را انتخاب کند. بسیاری از افراد ممکن است که به علت خاص یک وظیفه متوجه آنها بشود در حالی که آن وظیفه را انجام می دهند این وظیفه را که نامش کار کردن و کسب کردن و اداره معاش است دیگر نمی توانند انجام دهند و اسلام روی قانون تزاحم – نه روی قانون استثنا ۔ می گوید چون تو یک کار مهمتری داری و غیر از تو هم، کسی نیست، عجالتاً از این وظیفه معاف هستی. [11]

 بنابر آنچه نقل شد، هیچ کس از کار کردن معاف نیست و دستور اسلام در این باره هیچ استثنا و تخصیصی نخورده است و تنها در بعضی مسائل مانند «تفقُّه» که باز دستور صریح قرآن کریم است [12]  مسأله تزاحم پیش می آید. [13]

منابع

1 – نجم (53) ، آیۀ 39.

2 – میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، سه جلدی، مکتبه الاسلامیه، تهران ۱۳۸۳هـ . ، ج ۲، ص۴۱۷.

3- محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، چاپ دوم، دارالکتب الاسلامیه، تهران ۱۳۵۰، ج ۵، کتاب المعيشه، ص۸۸، حدیث ۱.

4 – محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، چاپ دوم، دارالکتب الاسلامیه، تهران ۱۳۵۰، ج ۵، کتاب المعيشه، ص 88، حدیث 1.

5 – زلزال (99) ، آیات 7-8.

6 – آل عمران (۳)، آیۀ ۲۵.

7- یس (۳۶)، آیۀ ۵۴.

8 – آل عمران (3) ، آیۀ 30.

9- محمد فواد عبدالباقی، المعجم المفهرس، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ هـ ، واژه های جنّه و جنّات.

10 – کسی که خود را سربار دیگران بکند، ملعون است.

11 – شهید مرتضی مطهری، خاتمیت، انتشارات صدرا، ص ۱۲۱.

12 – … فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّینِ وَلِیُنْذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ  … چرا از هر طایفه ای گروهی برای آموختن علم، بار سفر نمی بندند؟ تا آن علمی که آموخته اند به دیگران نیز بیاموزند و آنها را از خدا بترسانند؟.(توبه (۹)، آیه ۱۲۲).

13 – همانطور که پیداست واژۀ کار در این بحثِ مرحوم شیخ و شهید مطهری شامل کار فرهنگی و آموزشی نیست به این قرینه که سؤال بصورت قضية منفصله بیان شده است «کار» یا «درس» و آموزش؟ ولی با توجه به معنای اعم کار، که شامل هر نوع فعالیت هدفمند است، کار فرهنگی نیز نوعی از انواع کار خواهد بود. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا