فیلم و سریال

اژدهای آرزو

به دنبال خوشبختی واقعی هستی؟ در دنیا جست‌ و جویش کن نه در بهشت…

این جمله شاید در نگاه اول غیر منطقی به نظر برسد، ولی اگر یکبار هم شده پای تماشای انيميشن اژدهای آرزو بنشینید، شاید تغییر نظر دهید

اژدهای آرزوها ،انیمیشنی کمدی و ساخته‌ی جدید «سونی پیکچرز» است که تهیه‌کنندگی آن را «جکی چان» برعهده دارد. داستان این انیمیشن درباره‌ی «دِن»، پسر جوانی است که خود را برای رویارویی با دوست قدیمی‌اش، «لینا»، آماده می‌کند. او به‌طوراتفاقی با قوری و اژدهای جادویی مواجه می‌شود. این اژدها قادر است سه آرزوی او را برآورده سازد.

با یک نگاه به پوستر فیلم میتوان فهمید که ما با یک انیمیشن ساخته شده در فضای کشور چین رو به رو هستیم.شاید نام ستاره ی معروف فیلم های آسیای شرقی ، جکی چان به عنوان تهیه کننده بتواند بسیار کنجاوی آور و جالب باشد. آیا واقعا جکی معروف ما میخواسته دینش را به سرزمین مادری اش ادا کند؟

پاسخ ساده است: بله!

انیمیشن اژدهای آرزو پر است از نمودهای فرهنگی آسیای شرقی ها. به برخی از این نمود ها توجه کنید:

اژدها نماد مقدس مردم چین

برخلاف فرهنگ غرب که اژدها را نماد شیطنت و شرارت میدانند ، در میان چینی ها اژدها به راستی نقش ویژه ای دارد. اژدها مظهر قدرت و سخاوت است و مورد توجه همگان. درمتن این انیمشن هم اژدها حضور پررنگ دارد به طوری که حتی در مدارس  چین کلمه ی اژدها آموزش داده میشود.

فرهنگ جمع نگری در میان چینی ها

روحیه زندگی جمعی و اجتماعی در آسیا به ویژه شرق آن ، بر خلاف روحیه فرد نگری در غرب، به شدت پر رنگ است. در انیمیشن اژدهای آرزو این روحیه به خوبی دیده می شود. مردم کنار هم زندگی میکنند و از باهم بودن لذت می برند. شهر شلوغ و پر جنب و جوش است و هیچ کسی تنها نیست.

کوچک بودن خانه ها در چین

از آنجایی که چین پر جمعیت ترین کشور دنیاست، ساکنانش به شدت با مشکل کمبود خانه  مواجه اند. یک نگاه به خانه ی شخصیت اصلی فیلم ( دین ) بیاندازید. حتی یک اتاق خواب هم ندارد. به نظر می رسد چینی ها از این وضع خسته شده اند و به دنبال راه نجات هستند. این مسئله در فیلم کاملا مشهود است.اهمیت غذا در چین و اختلاف طبقاتی هم از نکات مهمی بودند که تهیه کننده قصد مطرح کردن آن را داشته است.

حالا برویم سراغ آنچه انیمیشن اژدهای آرزو  بر اساس آن شکل گرفته. شاید با کمی تامل در لحظات فیلم و جستجو در پیرنگ اصلی بتوانیم بفهمیم آن نکته ای که قرار است بعد از یک ساعت و نیم دیدن فیلم  بفهمیم و در ضمیر ناخودآگاهمان نقش ببندد چیست؟…

کمی فکر کنید…

دنبال کنندگان نقدهای ما، می‌دانند که به دنبال نقد هنری نیستم. نمی‌خواهم در مورد فضا سازی، پیرنگ، موسیقی متن و دیالوگ ها صحبت کنم… فقط میخواهم جمله ای را تحلیل کنم که کل داستان بر مبنای آن شکل گرفته….

نظر شما چیست؟

این جمله چه می‌تواند باشد؟

خب

لازم شد یکبار دیگر داستان را مرور کنیم

بهشت، دقیقا همان آرزویی است که اژدهای قصه هزار سال، بله هزار سال منتظر آن بود…او در لحظه لحظه ی این هزار سال  بی‌صبرانه منتظر بود که به بهشت موعود برود و شادی واقعی را تجربه کند…ولی از بخت بد، می‌بایست به ده ارباب خدمت کند تا بلکه معنای زندگی را درک کند( همان چیزی که با وجود ثروت زیاد در زمان زندگی امپراطوری اشرافی اش به هیچ عنوان درک نکرده و بنابراین بعد از مرگ، برای مجازات تبدیل به اژدهای آرزو شده)  داستان از جایی شروع می‌شود که اژدها و دِن ( آخرین ارباب) باهم روبه رو می شوند.

دِن ، ( شخصیت اصلی داستان ) اسم پسر بچه ای فقیر، باهوش و خلاق است ( این را می‌شود از کشیدن نقاشی اژدها به جای نوشتن اسم آن در کلاس درس فهمید) دِن برای این خلاقیتش از کلاس اخراج می شود و با دختربچه ای آشنا می‌شود که از بسیاری جهات کاملا شبیه اوست. هر دو خلاق هستند و با باقی دانش آموزان فرق دارند. هر دو تک والد هستند . دِن پدرش را ازدست داده و دخترک مادرش را. به سرعت دوستی عمیق و صادقانه که بر مبنای همین شباهت ها و تفاهم هاست در بین آنها شکل می گیرد

تلاش های پسر بی نتیجه است. آرزوی دیدار دختر ثروتمند بر باد می‌رود، درست مثل کت دِن که به خاطر کهنگی جلوی چشمانش می پوسد و تکه تکه می شود. در اوج نا امیدی، ناگهان ظرف جادویی که دِن به صورت اتفاقی از پیرمرد دیوانه و درویش مسلکی که خود را یزدان(!) می نامید گرفته بود، کار خودش را می‌کند.  اژدها از ظرف بیرون می‌آید و به دِن می گوید که می‌تواند ۳ آرزو کند. پیشنهاد اژدها برای پسر ثروت است. اما پسر قبول نمی‌کند. او مصرانه به دنبال تجدید دوستی با دختر است. این کار دِن از نظر اژدها احمقانه است.

نکته اینجاست اژدها عاشق ثروت است. یک عمر به دنبال آن بوده… اما به یکباره تغییر می کند. دیدن رفتار های دوستانه اهالی محله ی قدیمی او را عمیقا تحت ثاثیر قرار می دهد. او حالا کاملا در مورد باور هایش تردید پیدا کرده…

در نهایت با یک فداکاری جانانه، اژدها از طلسم رها شده و راهی بهشت می شود…اما…

برخلاف تصور امپراطور، خوشی های بهشت سطحی به نظر می رسند ( به کارناوال شادی احمقانه استقبال در بهشت توجه کنید)  و کمک به پسرجوان( که هنوز هم به آرزوی قلبی اش نرسیده) برایش شیرین تر است و اولویت پیدا میکند

در نهایت اژدها با کمک گرفتن از یزدان ( از قضا همان پیرمرد احمق و عجیب ) اینبار با پذیرش شرطی سنگین ، سختی برگشتن به دنیا را به جان می خرد تا فقط به پسر کمک کرده باشد و عمیقا احساس شادی را تجربه کند… احساس شادی عمیق… آن هم در دنیا… مگر شدنی است؟…. پس بهشت چه؟…

بر خلاف تصور، این داستان،  داستان رسیدن به آرزو برای پسر جوان قصه نیست !

بلکه سیر تحول یک انسان ( امپراطور)است که بعد از هزار سال زندگی  به این‌ نتیجه رسید که دنیا برای یافتن خوشبختی واقعی و ابدی،واقعا کافی است. نیازی به رفتن به بهشت نیست. زندگی پس از مرگ شاید وجود داشته باشد اما قرار نیست در آنجا اتفاق خاصی بیفتد. هر چه هست همین جاست. یزدان نمی‌تواند انسان را درک کند. او به دنبال اجرای قوانین ناقص خودش است .جایی را که یزدان درمقابل خواسته به حق  امپراطوربه او می‌گوید نمی‌توانیم برخلاف قوانین عمل کنیم به یاد بیاورید…

چه کسی است که به دنبال رستگاری ابدی نباشد؟…

چگونه یک انسان می‌تواند سالها بدون داشتن آرزوی آرامش ابدی زندگی کند؟….به زبان ساده …خود ما…

وقتی در دنیا به مشکلی برمی‌خوریم با خود چه می‌گوییم؟ – به بهشت می روم و آنجا تا ابد راحت زندگی می کنم.

حالا اگر به شما بگویند که هیچ اتفاق خاصی قرار نیست بعد از مرگ بیافتد و بهشتی که می‌گویند آنقدرها هم جذاب نیست چه فکری میکنید؟ خط زدن جذابیت های بهشت چه تاثیری بر امیدواری ما دارد؟و امیدواری یعنی همه چیز یک انسان…

این انیمیشن در کنار ویژگی های مثبت فراوان( جذابیت بصری، داستان روان،  توجه به فرهنگ آسیای شرقی ، توجه مفاهیمی مثل دوستی، عشق، خوش قولی، احترام به مادر و…) در لایه های پنهان به دنبال پاسخ به یک سوال مهم بود:

به دنبال خوشبختی واقعی هستی؟ در دنیا جست‌ و جویش کن نه در بهشت

نظر شما چیست؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا