اهل بیت

اگردنیای دیگری بود ،چه ؟

اگر خبری بود، چه‌کار می‌کنی؟

یکی از به اصطلاح روشن‌فکران و ضد دین‌های زمان حضرت صادق (ع) آمد خدمت ایشان . به حضرت اشکال کرد تا کی می‌خواهید در حج، دور این سنگ‌ها بگردید؟ امام فرمود که ببینید، من دارم زندگی می‌کنم. از همین هوا  تنفس می‌کنم . از غذاهایی که تو می‌خوری ، من هم می‌خورم . لباسی که تو می‌پوشی،من هم لباس می‌پوشم  دیگر.  زیر یک سقفی زندگی می‌کنم. زیر یک سقف می‌خوابم.  یک پتو تو می‌‌‎‌‌‌اندازی رویت ، من هم یک پتو می‌اندازم رویم . ازدواج کردی؟ من هم ازدواج کردم. زندگی ما خیلی با هم فرقی ندارد. تو می‌گویی آن ور خبری نیست . من می‌گویم آن ور خبری هست. اگر بود، چه می‌گویی؟ اگر نبود که دوتایی‌مان مثل هم هستیم. وقتی این عالم تمام شد، تمام شد. هیچ‌چیز دیگری نیست. من با تو خیلی فرقی نمی‌کنم؛ اما اگر بعد از این عالم یک عالم دیگری بود ، چه کار می‌کنی؟ یک استدلال فوق‌العاده‌ای است. به همۀ آدم‌های مخالف دین می‌شود گفت اگر بعد از مرگ خبری بود، تو چه‌کار می‌کنی؟ تو چه چیزی را برای خودت دلیل امان سلامت آن عالم می‌دانی ؟ چه چیز را؟ من یک کارهایی کردم که این‌ها ممکن است وسیلۀ امن‌وامان من باشد اما تو نکردی، آنجا چه‌کار می‌کنی؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا