خانواده

به بدگویی دیگران توجه نکنید؛ راهکار،عوامل و نمونه واقعی

از صفات زشتی که در بین مردم کاملاً رواج دارد، مذمت و بدگویی کردن از دیگران است.

این صفت پلید، در بین دوستان و خانواده‌ها کدورت و دشمنی ایجاد می‌کند. خانواده‌ها را متلاشی می‌گرداند. کانون گرم خانوادگی را سرد و بی‌رونق می‌نماید و چه بسا اسباب قتل و جنایت می‌شود.

عوامل عیب جویی

عیب‌جویی و بدگویی، عوامل و علل مختلفی دارد؛ حسد، دشمنی، کینه‌توزی، انتقام‌جویی، خودستایی، جلب محبت دیگران و ده ها مورد دیگر، از عوامل بدگویی به شمار می‌آیند. برخی به‌ظاهر اظهار دوستی می‌کنند و برای خیرخواهی از دیگران بدگویی می‌کنند و کینه آنان را در دل‌های آدم می‌پرورانند و قصدی جز این ندارند که خود را خیرخواه جلوه دهند. از این رهگذر است که مرد عاقل و با هوش نباید به مطلق بدگویی‌ها ترتیب اثر بدهد، بلکه باید با کمال دقت و احتیاط منظور گوینده را دریابد و مواظب باشد فریب ظاهرسازی‌های او را نخورد و تحت تأثير القائات شیطانی او قرار نگیرد.

از نکات قابل توجهی که مرد باید بدان توجه داشته باشد این است که مادر، خواهر، برادر و زن برادرش غالباً با همسرش میانه خوبی ندارند گرچه تظاهر به دوستی داشته باشند.

عیب جویی خانواده

علت امر این است که پسر پیش از ازدواج جزء خانواده پدر و مادرش محسوب می‌شود و از خویش استقلالی ندارد. پدر و مادر هم که سال‌ها برای پسرشان رنج و زحمت می‌کشند بدان امید است که در پایان عمر، از او استفاده ببرند. در عین حالی که برایش عروسی می‌کنند و به ظاهر مستقلش می‌کنند، از وی انتظار دارند که از پدر و مادرش قطع علاقه نکند و در عین استقلال، تابع آنها باشد و بیش از سابق نسبت به آنان اظهار محبت نماید و در همه امور، هیچ کس حتی همسرش را بر آنان ترجیح ندهد و مانند سابق تمام توجهش به سوی آنان معطوف باشد، ولی پسر وقتی ازدواج می‌کند تمام همّش این است که یک زندگی خوش و آبرومند و کاملاً مستقلی داشته باشد و چون همسرش را عضو مهم و شریک زندگی نوین می‌داند، به وی اظهار عشق و علاقه می‌کند. شبانه‌روز تلاش می‌کند تا اسباب و لوازم زندگی را مرتب نماید، اسباب رفاه و آسایش خود و همسرش را فراهم سازد.

هر چه در این باره بیش‌تر کوشش کند، به همان نسبت از زندگی سابقش جدا می‌شود، و نسبت به خویشانش کم‌تر اظهار علاقه می‌کند.در این جاست که خانواده داماد، به ویژه مادر و خواهرش احساس خطر می‌کنند. متوجه می‌شوند که با ورود یک دختر بیگانه به خانواده‌شان نزدیک است پسرشان را از دست بدهند. از آن می‌ترسند که داماد روزی رشته خویشاوندی با آنان را قطع کند و به‌طورکلی آن ها را فراموش کند. در این کم مهری، عروس بیچاره را مجرم قرار می‌دهند و تمام گناهان را به گردن او می‌گذارند.

عکس العمل مرد

برای حفظ موقعیت خویش و نگه‌داری پسرشان غالباً بهترین راه را این می‌دانند که مهر و علاقه او را نسبت به همسرش کم کنند. بدین منظور از عروس تازه‌وارد بدگویی می‌کنند، برایش عیب و نقص می‌تراشند، عیب‌های کوچک و بی‌اهمیت را بزرگ جلوه می‌دهند، پیش شوهرش از او بدگویی می‌کنند، حتی اگر ضرورت اقتضا کرد از نسبت‌های دروغ هم باك ندارند، صدها نقشه می‌کشند تا از عروس تازه انتقام بگیرند و او را از نظر شوهر بیندازند.

داماد اگر آدم ساده و زودباوری باشد، ممکن است از نیرنگ‌ها و دلسوزی‌های ظاهری آن‌ها متأثر شود و در نتیجه به همسرش بی‌علاقه و دل سرد شود. بهانه‌جویی و غُرغُر کند، موضوعات بسیار کوچک و بی‌اهمیت را عیب بزرگ و مهم بشمارد، تا همیشه آن‌ها را در نظر خویش مجسم کند و گاه و بی گاه از همسرش انتقاد کند. و بدین وسیله محیط خانه را میدان عیب‌جویی و خرده‌گیری کند و کانون گرم خانواده را سرد و بی‌صفا گرداند.

مرد هر چه بیشتر به حرفشان گوش بدهد، بیش‌تر تشویق می‌شوند و از همسرش بدگویی می‌کنند و دو به هم زنی می‌نمایند. در اثر فتنه‌انگیزی‌های آن‌ها ممکن است کار زن و شوهر به زدوخورد و حتی طلاق و جدایی منجر شود. ممکن است آن‌قدر مزاحم عروس بی‌چاره شوند که جانش به ستوه آید و از زندگی سیر شود و به حدی ناراحت شود که دست به خودکشی بزند. زن هایی که از دست مادر، خواهر و برادر شوهر خویش خودکشی کرده‌اند، بسیارند که نمونه‌هایی از آن‌ها در صفحات مجلات و روزنامه‌ها منعکس می‌شود.

چند نمونه واقعی

تازه‌عروسی که در پایان اولین هفته ازدواج سوزن خورده بود، پس از عمل جراحی به خبرنگار اطلاعات گفت: یک هفته است با مرد ۳۴ ساله‌ای به نام … ازدواج‌کرده‌ام . روزی که به خانه شوهر می‌رفتم، حس می‌کردم که مانند زنان دیگر خوش‌بخت خواهم شد، ولی هنوز چند روز نگذشته بود که ناسازگاری شوهر و خواهرش آغاز شد و زندگی‌ای که فکر می‌کردم برایم بهشتی خواهد بود، به جهنمی سوزان تبدیل شد. اقوام شوهر در این مدت کم، آن‌قدر مرا اذیت کردند که از زندگی سیر شدم و به وسیله خوردن سوزن، اقدام به خودکشی کردم.

چند نمونه بد گویی از دیگران - امین یاوران
چند نمونه واقعی

زنی خودسوزی کرد و در آخرین دقایق حیات به مأموران گفت: چون برادران شوهرم زندگی را بر من تلخ کرده بودند، خودم را آتش زدم.

تازه‌عروسی که از بدرفتاری‌های مادر شوهرش به تنگ آمده بود خود را آتش زد.

زنی به علت بدرفتاری و بهانه‌گیری مادر شوهرش خودسوزی کرد.

بنابراین، ناسازگاری‌ها و فتنه‌انگیزی‌های مادر شوهر و خواهرشوهر، از خطرات بزرگی است که بنیاد زناشویی‌ها را متزلزل می‌سازد و خوشی و آسایش را از خانواده‌ها سلب می‌کند. پس نمی‌توان آن را نادیده گرفت، بلکه باید با عقل و تدبیر درصدد چاره برآمد.

البته نمی‌توان درِ دهان آنها را بست، ولی می‌توان سخنانشان را عقیم و بی‌اثر قرار داد.

مرد باید بدین نکته توجه داشته باشد که مذمت‌ها و عیب‌جویی‌های بدگویان – چه مادر و خواهر باشند چه غیر این‌ها۔ غالباً از روی خیرخواهی و دل سوزی نیست، بلکه عوامل دیگری از قبیل حسد، کینه‌توزی ، انتقام، خودنمایی و قصد سوءاستفاده در میان است؛ زیرا عروس در برابر خواسته‌های آن‌ها تسلیم بی‌قیدوشرط نشده، چون او را رقیب خویش و غاصب پسرشان می‌دانند، چون می‌خواهند پسرشان را نگه دارند تا از وی استفاده ببرند، چون می‌خواهند خودشان را خیرخواه جلوه دهند بدین دلیل از عروس بیچاره بدگویی می‌کنند تا نتواند در دل شوهرش زیاد نفوذ کند.

آنها غالباً به فکر خویش هستند و منافع خود را بر مصالح پسر و عروسشان مقدم می‌دارند. اگر خیرخواه باشند به‌واسطه عیب‌جویی‌ها و ولنگاری‌های خویش، زندگی آنها را سرد و متزلزل نمی‌کنند، بلکه اسباب استحکام و دوام آن را فراهم می‌آورند.

تعجب این جاست که وقتی می‌خواستند همین دختر را برای پسرشان نامزد کنند با تعریف و توصیف مقام او را از فرشته‌ها هم بالاتر می‌بردند، اما وقتی به خانه بخت قدم نهاد یک‌مرتبه وضع تغییر می‌کند و دارای صدها عیب و نقص می‌شود!

راهکارها

آقای محترم! فریب زبان‌چرب و نرم و دلسوزی‌های ظاهری آن‌ها را نخور.

بیش‌تر عیب‌هایی که برای همسرت می‌تراشند یا اصلاً عیب نیستند یا عیوب کوچک و بی‌اهمیتی هستند که آدم عاقل نباید بدان‌ها اعتنا کند. برفرض که عیبی هم داشته باشد، مگر بشرِ بی‌عیب سراغ داری که انتظار داری همسرت به‌طورکلی بی‌عیب باشد؟

راهکاری ترک بد گویی - امین یاوران
راهکارها

مگر مادر و خواهرت که از همسرت عیب‌جویی می‌کنند خودشان بی‌عیب‌اند؟! اگر همسر شما عیبی هم داشته باشد، در برابرش، صدها خوبی نیز دارد. چرا خوبی‌هایش را نمی‌بینی؟ اگر به حرفشان گوش بدهی هر روز بلیّه و غوغایی بر پا می‌سازند. تو را نسبت به زندگی و همسرت دل سرد می‌کنند. همسرت نیز نسبت به تو و زندگی بی‌علاقه می‌گردد.

محیط خانه که باید محیط صفا و محبت باشد، به صحنه کشمکش و ایرادگیری و  بهانه‌جویی مبدل می‌شود. اگر زندگی را با همین وضع ادامه دهی تا پایان عمر آسایش و سعادت نخواهی داشت و اگر به طلاق و جدایی منجر شود، معمولاً وضع بهتری پیدا نخواهی کرد؛ زیرا علاوه بر ضررهای اقتصادی و ناراحتی‌های روحی و زیان‌های آبرویی که عایدت می‌شود معلوم نیست در ازدواج آینده شانس بهتری داشته باشی و بتوانی همسر بهتری پیدا کنی. در آن صورت هم، مپندار که دست از سرت برمی‌دارند، بلکه اگر همسر دوم هم مطابق میلشان نبود، باز هم عیب‌جویی و انتقاد را شروع خواهند کرد. پس بهتر است از همان ابتدا رسماً به آنها بگویی اگر می‌خواهید خویشاوندی و رفت‌وآمد ما باقی بماند از همسرم بدگویی نکنید و کاری به ما نداشته باشید. همسرم عیبی ندارد و من او را دوست دارم. وقتی دیدند سخنانشان در تو اثر ندارد ساکت خواهند شد و از شرّ عیب‌جویی‌ها و فتنه‌انگیزی‌های آن‌ها خلاص خواهی شد.

نکته مهم

البته باید بدین نکته توجه داشته باشید که برخی مادران و خواهران به این آسانی‌ها از هدف خویش دست‌بردار نیستند و برای پیشبرد هدف خویش و انتقام گرفتن از عروس، از دروغ گفتن و تهمت زدن و در صورت ضرورت از نسبت خیانت دادن هم باك ندارند. و به‌وسیله این حربه بُرنده چنان اعصاب مرد را تحریک می‌کنند که کنترل خویش را از دست می‌دهد و تحقیق نکرده همسر بی‌گناهش را طلاق می‌دهد و حتی گاهی مرتکب قتل و جنایت می‌شود.

بسیاری از جنایت‌ها و طلاق‌ها در اثر همین بدگویی‌ها و نسبت‌های ناروا به وقوع پیوسته است.

نمونه واقعی

زن و شوهر جوانی به نام … و … به دادگاه حمایت از خانواده تبریز رفتند تا برگ عدم سازش بگیرند. مرد در دادگاه گفت: زن من برای برادرم که در اصفهان زندگی می‌کند نامه‌های عاشقانه می‌نویسد، دیشب چند تا از این نامه‌ها را در کمد لباس او پیدا کردم؛ اما زن درحالی‌که اشک می‌ریخت توضیح داد: مادر و خواهرشوهرم بر سر موضوعی با من اختلاف دارند و دائماً اذیتم می‌کنند، والان که می‌بینند ایرادگیری‌های آن‌ها اثری ندارد، این نامه‌ها را درست کرده و در کمد لباس من گذاشته‌اند تا شوهرم را تحریک کنند که مرا طلاق بدهد.

رئیس دادگاه این زن و شوهر را آشتی داد و در لحظه آخر به شوهر گفت: به مادر و خواهرت بگو این‌قدر سربه‌سر عروس جوانشان نگذارند.

زن ۳۴ ساله‌ای از دست مادر شوهرش پیت نفت را بر سرش خالی کرد و خود را آتش زد. چند لحظه بعد همسایه‌ها با شنیدن فریادهایش به کمک شتافتند و او را به بیمارستان سینای تهران رساندند. این زن در بیمارستان گفت: مادر شوهری دارم که با ما زندگی می‌کند، فوق‌العاده عصبی و بهانه‌گیر است، مرتب از من ایراد می‌گیرد و بین من و شوهرم را به هم می‌زند، دیروز که برای خرید از خانه بیرون رفته بودم یکی از دوستانم را در کوچه دیدم و چند دقیقه با هم درد دل کردیم؛ اما وقتی به خانه رسیدم مادر شوهرم اعتراض کرد و گفت: تابه‌حال کجا بودی؟ جریان ملاقات با دوست دوران تحصیلی‌ام را برایش تعریف کردم؛ ولی او سرش را تکان داد و گفت: دروغ می‌گویی. تازه زیر سرت بلند شده؟ شنیده‌ام با قصاب محله روی‌هم ریخته‌ای! من عصبانی شدم و از شدت ناراحتی تصمیم گرفتم که از دست او خودکشی کنم.

نمونه واقعی بد گویی - امین یاوران
امین یاوران

مرد در این‌گونه موارد باید کمال بردباری و احتیاط و عاقبت‌اندیشی را به عمل آورد. و در اطراف و جوانب موضوع خوب تحقیق و کنجکاوی کند و تا مطلب به‌خوبی برایش روشن و مسلم نشده از هر اقدامی جداً اجتناب نماید.

جبران زحمت های والدین

در اینجا لازم است خاطرنشان سازیم که پدر و مادر برای فرزندشان خيلی رنج‌دیده‌اند، آن همه زحمت‌ها را تحمل کرده‌اند تا در موقع درماندگی دستشان را بگیرد. شرعاً و وجداناً حق دارند. سزاوار نیست انسان وقتی به استقلال رسید و اندك توانایی در خویشتن دید حقوق آن‌ها را یکسره فراموش کند و محو زن و فرزند گردد. سپاس‌گزاری از آن‌ها درهرحال حتی پس از ازدواج نیز امری لازم و واجب است. باید به آنان احسان و احترام کرد. اگر پدر و مادر محتاج و درمانده شدند، بر پسر واجب است بر آنان انفاق کند. باید همیشه در مقابلشان کوچکی و تواضع کند. رابطه‌اش را با آنها قطع نکند. برای عرض ادب به منزلشان برود و برای احترام به مهمانی دعوتشان کند. کاری نکند که آزرده خاطر گردند. به همسر و فرزندانش سفارش کند که تواضع و احترام را از دست ندهند. به آنان بفهماند که صلاح ما، در این است که نسبت به پدر و مادر و سایر خویشان وفادار باشیم. بدین‌وسیله می‌تواند هم حقوق پدر و مادر و سایر خویشان را ادا کند و آن‌ها را راضی نگه دارد و هم جلو اذیت‌ها و ناسازگارهای آنان را بگیرد. اگر پدر و مادر و … احساس خطر نکنند، وجهی ندارد که مزاحم عروسشان شوند، بلکه از طرفداران و حمایت‌کنندگان جدی او خواهند بود.

لازم است یادآور شویم که عروس نباید از شوهرش انتظار داشته باشد که پدر و مادر و سایر خویشانش را یک سره فراموش کند و زحمت‌ها و محبت‌های آنان را به‌طورکلی نادیده بگیرد و با آن‌ها قطع رابطه کند. این کار نه به این آسانی امکان دارد و نه به صلاحشان است.

عروس اگر زن عاقل و با تدبیری باشد، می‌تواند به‌طوری با مادر و خواهرشوهرش رفتار کند که از مادر و خواهر خودش نیز مهربان‌تر و دلسوزتر باشند. اگر در برابر آنان حالت تسلیم به خود بگیرد و در کارها با آن‌ها مشورت کند و رفت‌وآمد را قطع نکند و احترام آن‌ها را محفوظ بدارد و نسبت به آنان احسان و نیکی کند نه‌تنها مزاحمش نخواهند بود، بلکه همواره مددکار و حامی او خواهند بود.

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. انگار قیامت شده یا آخر زمان؟؟؟ میشه بگید چی شده یهو شما یاد رنج و ستم به زنان افتادید؟؟؟ برای رای جمع کردن انتخابات هست؟؟؟ واقعا قضیه چیه؟؟؟ این حرف ها به رسانه هایی مثل شما نمیاد؟؟؟ تا یکی دو سال پیش همه اتون انگشت اتهام اتون رو به زنان و به ویژه زنان جوان و نوعروسان بود، همه اش اونها بودن که باید کوتاه می اومدند و نصیحت میشدن. متاسفانه خیلی دیر به این درک و فهم رسیدید نوش دارو بعد از مرگ سهراب فایده ای نداره. دیگه هیچ جایگاهی میان زنان ایران ندارید وسلام.

    1. سلام وقت بخیر
      دقیقا منظورتان چیست عزیز؟
      این پست در 11 اسفند 1400 منتشر شده است
      و هیچ ارتباطی به انتخابات ندارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا