نمرۀ تک
ابوالحسن برونسی
از درس ما هیچوقت غافل نمیشد. هر بار میآمد مرخصی ، از مدرسۀ همهمان خبر میگرفت، قبل از بقیه هم میآمد مدرسۀ من، خاطرۀ آن روز هنوز مثل روشنایی خورشید توی ذهنم میدرخشد؛ نشسته بودیم سر کلاس، معلم دیکته گفته بود و حالا داشت ورقهها را تصحیح میکرد. ورقهای را برداشت و نگاهی به من انداخت . پیش خودم گفتم: حتماً مال منه!
دلم شروع کرد به تند زدن . میدانستم خیط کاشتم. هر چه قیافهاش توهمتر میشد، حال و اوضاع من بدتر میشد. یکهو صدای در کلاس، حواس همه را پرت کرد. معلم با صدای بلندی گفت: بفرمایید.
در باز شد از چیزی که دیدم، قلبم میخواست از جا کنده شود؛ بابا درست دم در ایستاده بود! معلم به خودش تکانی داد و زود بلند شد. بابا آمد جلو. با هم احوالپرسی کردند. گفت: اتفاقاً خیلی به موقع رسیدین حاج آقای برونسی.
بابا لبخندی زد . پرسید : چطور؟
گفت: همین حالا داشتم دیکتۀ حسن رو صحیح میکردم، یعنی پیش پای شما کارش تموم شد.
با هم رفتند پای میز. ورقۀ مرا نشان او داد. یکدفعه چهرهاش گرفت. نگاه ناراحتش آمد توی نگاهم. کمی خودم را جمعوجور کردم. دهانم خشک شده بود و تنم داغ. سرم را انداختم پایین و چشم دوختم به کفشهام. حواسم ولی نه به کفشهام بود و نه به هیچ جای دیگر. فقط خجالت میکشیدم. از لابهلای حرفهای معلم فهمیدم نمرۀ دیکتهام هفت شده .
- این چه نمرهایه که شما گرفتی؟
صدای بابا مرا به خود آورد. سرم را گرفتم بالا. ولی بهش نگاه نکردم. گفت: چرا درس نمیخونی؟ آقای معلم میگن درسات ضعیفه.
حرفی نداشتم بگویم. انگار حال و احوال مرا فهمید. لحنش آرامتر شد گفت: حالا بیا خونه تا ببینم چی میشه.
با معلم خداحافظی کرد و رفت.
زنگ تفریح ، بچهها دورم را گرفتند. هر کدام چیزی میگفتند. یکیشان گفت: اگر بری خونه، حتماً یکدست کتک مفصل میخوری.
بهش خندیدم. گفتم: بابام اهل زدن نیست ، دیگه خیلی ناراحت باشه، دعوام میکنه، حالا کتک هم بزنه عیبی نداره، چون من خیلی دوستش دارم.
زنگ تعطیلی مدرسه خورد . دوست داشتم از کلاس بیرون نروم. یاد قیافۀ ناراحت بابا، مرا به هزار جور فکر و خیال میانداخت. هر طور بود ، راهی خانه شدم.
بالاخره رسیدم خانه. پیش بقیه نرفتم. توی اتاق دیگری نشستم و کز کردم. همهاش قیافۀ ناراحت بابا توی ذهنم میآد که دارد دعوام میکند.
یکهو دیدم دم در ایستاده. نگاش کردم. بهام لبخند زد! آمد جلو. دست کشید روی سرم و مرا بلند کرد. گفت: حالا بیا، ایندفعه عیبی نداره، انشاءالله از این به بعد خوب درس بخونی.