دل نوشته های شما

دلنوشته ای بوقت دلتنگی

♨️ تاریخ از مرگ رقیه در فراق پدر حکایت میکند واین قصه ی تمام دخترانی است که بابای قهرمان دارند

📌شبهای گرم درآغوش پدر و بوسه های اول صبح برای بیداری و لقمه گرفتن و در دهان گذاشتنمان تا بدرقه به مدرسه و… تا دیدن در تور عروسی و بغل کردن بچه هامون ؛ نعمتهای طبیعی وساده ای بود که تو از آنها محروم شدی تا دخترانی آنها را داشته باشند.

💢نه تنها بابای قهرمانت #جانفداست که تو نوبهارمن، نیز#جانفدایی

تویی که نداشته هایت ، ارمغان داشته های امروز من وما و آنها است

فرق است بین بوسیدن قبر پدر تا بوسیدن پیشانی او

🔺فرق است قبرسرد را درآغوش گرفتن با سردر آغوش پدرگذاشتن و صدای قلبش راشنیدن و تو#جان_فدایی که همین شنیدن و حس و درک نفس های گرم پدر را به خاطر من وامثال من نداری

🔻مرا میانه ی بغض شبانه ی خود دعا کن ، به وقت تب گرفتن از فراق و به وقت دلتنگی

💠مرا دعا کن و مارا دعا کن ، تا به مرگ عادی راضی نشویم و هنرمندانه یعنی شهید رخت از دنیای فانی بر بندیم.

🎙از خانم راضیه فاضل فر
کد اشتراک ۹۱۰۵۳

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا