شعر و ادبیات

دل هوای مرقد و صحن و سرایت کرده (شعر شهادت)

دل هوای مرقد و صحن و سرایت کرده
الدخیل ای حضرت باب الحوائج الدخیل
یابن جعفر، یابن زهرا، ای امام بی بدیل

هفتمین شمس ولایت ای ولی ذوالکرم
هر کسی شد نوکر درگاهتان، شد محترم

معدن مهر و عطوفت، عالم ناطق تویی
وارثِ برحقِّ علمِ باقر و صادق تویی

جمله فرزندان تو هستند در ایران ما
مایه فخر و غرور و عزّت و ایمان ما

السلام ای بر زمین و آسمان فرمانروا
السلام ای مظهری از رحمت و صبر خدا

السلام ای وارث خیرالانام ای بهترین
حضرت زهرا نسب ای مالک خلد برین

می کنم یاد شما در مشهد و قم، بارها
ای که آسان می شود با ذکر تو دشوار ها

دل هوای مرقد و صحن و سرایت کرده است
کسب فیضی دیگر از خوان ولایت کرده است

عالمِ اعلم! تو هستی مقتدای شیعیان
والد سلطان ایران سرپناه انس و جان

ذره ای در نزد خورشید درخشان تو ایم
تا ابد مدیون الطاف دو چندان تو ایم

حال و روز تازه می خواهد دل درمانده ام
کاظمین دیگری خواهد دل درمانده ام

ساعتچی

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا