شعر و ادبیات

سحاب رحمت (به‌ مناسبت ولادت امام علی علیه السلام)

«سه روز» بود، که در مکّه بی‌قراری بود

نگاه کعبه، پر از چشم‌انتظاری بود

«سه روز» صبح شد و سایبان «حِجر و حَجَر»

سحاب رحمت و ابرِ امیدواری بود

به احترام شکوفایی گل توحید

«سه روز» کار حرم عشق و رازداری بود

زِ هجر روی علی، کار «حِجر اسماعیل»

در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود

پس از «سه روز» از آن روی ماه پرده گرفت

حرم که محرم اسرار کردگاری بود

صفای آینه از چشم «مَروه» می‌تابید

شمیم آینه از «مُستَجار» جاری بود

زمین به مقدم مولود کعبه، می‌نازید

هوا هوای بهشتی، زمین بهاری بود

فرشتگان خدا، در مقام ابراهیم

سرودشان، غزل عشق و بی‌قراری بود

سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید

علی، که زمزمه‌ چشمه در حصاری بود

قسم به وحی و نبوّت که در کنار نبی

علی تمام وجودش، وفا و یاری بود

نشست بر لبش آیات «مؤمنون» آری

علی که جلو‌ه‌ آیات جان‌نثاری بود

چگونه نخل عدالت نمی‌نشست به بار؟

که اشک چشم علی گرم آبیاری بود

امیر ظلم‌ستیز، افسر یتیم‌نواز

یگانه آینه عدل و استواری بود

همین نه «مکّه» از او عطر ارغوانی یافت

«مدینه» از نَفَس او بنفشه‌کاری بود

علی، تجسّم اخلاص بود و صبر بود و امید

علی، تبلور ایمان و پایداری بود

علی، به واژه آزادگی تقدّس داد

علی، تجلّی ایثار و بردباری بود

جهان کوچک ما حیف درنیافت که او

پر از کرامت فضل و بزرگواری بود

قسم به کعبه که سجّاد‌ه گل‌افشانش

زِ خون جبهه‌ او باغ رستگاری بود

خدا کند بنویسند روی دامن یاس

«شفق» به گلشن او خارِ افتخاری بود

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا