دل نوشته های شما

سلام یوسف زهرا

چه غریب وحیرانم… من
درست عین بادبادکی سرگردان
به هر سو می روم و
به هر جا سر می زنم
گاهی هم مانند ماهی در اقیانوس خیالم غوطه ور می شوم…
شاید گم کرده ای دارم… نمی دانم
همه کس وهمه چیز را می بینم
اما شما را نه… نمی توانم…
و
چقدر سخت است برایم
ندیدن شما آقا!
می دانم که هستی، همه جا هستی
ای غایب از دیده ها و ای نهایت لطف خدا…
ای آقای مهربانی ها! می دانم عین پدری’ دلسوز همه جاکنار ما هستی
وهر وقت سلام بدهیم جواب می دهی اما ما تلاشی نمی کنیم برای دیدنت …
جمعه ای که پشت پنجره هفت روز منتظر مانده
بود از در وارد می شود…
ومن برای سلامتی شما آقا جان! صدقه ای کنار می گذارم و از خدا سلامتی شما را خواهانم.
و انتظار پشت انتظار برای آمدنت…
چه زیبا ومعصوم است چشمی که انتظار شما را در پس نگاهش تازه نگه می دارد…
و چه مهربان است قلبی که گل محبت شما را به شاخه هایش پیوند زده و با عشق می پروراند….
و ما دلدادگان تو هر روز برای زودتر آمدنت
دعا می کنیم!
(الهم کل لولیک الفرج)

آمین

دل نوشته های من غریب
خانم مینو سلیمی
کد اشتراک:81214

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا