سالروز ارتحال امام خمینی (ره) تسلیت باد
سیره اخلاقی و رفتاری امام خمینی (ره)
مردی از جنس خدا
چهاردهم خرداد ۱۳۶۸ یادآور وداع جانسوز قلبهای مردم ایران با شخصیت بزرگ الهی- سیاسی، امام خمینی (ره) است. شخصیتی که تأثیر بهسزایی در هدایت نهضت انقلابی مردم ایران و تشکیل حکومت اسلامی داشتند. به همین منظور است که مقام معظم رهبری در بیاناتشان اینگونه به آن اشاره کردهاند: «دو کار بزرگ و بیسابقهای در تاریخ کشور به دست امام محقق شد. ایشان اول بنای سلطنت موروثی ظالمانه و غیرعاقلانه را که چند هزار سال درکشور ما سابقه داشت، از بین بردند. در واقع این بنای پوسیدة کهنه غلط که حکومت کشور به دست انسانهایی باشد و به صورت موروثی از کسی به کسی برسد، یا با شمشیر و زور نظامی حکومت به دست بیاید و بعد نسل به نسل از یکی به دیگری به ارث برسد، به طور کلی یک سنت غلط و بیمنطق در طول چند هزار سال در کشور ما بود، که امام (ره) آن را برانداخت و کار را به دست مردم کشور سپرد؛ اما کار دوم امام ایجاد یک حکومت نظامی بر اساس اسلام بود، که این هم در تاریخ کشور ما بلکه در صدر اسلام، در تاریخ کل اسلام بیسابقه بود. این جهاد بزرگ امام بزرگوار ما یک چنین محصول ارزشمندی داشت و لذا لازم است ایشان را مصداق آیه ۷۸ سوره مبارکه حج دانست؛ که میفرماید در راه خدا جهاد کنید و حق جهادش را ادا نمایید.» (رهبری، ۱۴/۳/۱۳۹۴)
پس میتوان گفت در کنار بُعد شخصیت معنوی ایشان به عنوان فقیه، عارف و فیلسوفی برجسته و بزرگ، یک بُعد شخصیتی بینظیر در اداره امور سیاسی مملکت نیز وجود داشته است. به همین خاطر است که امام (ره) به عنوان یک شخصیت کامل الهی- سیاسی دارای ویژگی های منحصربهفردی است که تا آن زمان هیچ یک از رهبران جهان از آن برخوردار نبوده است. در واقع این ویژگیها، سرآمدی از علم و عمل این فقیه بزرگ است و شخصیت بیبدیل امام را مصداق این روایت امام صادقa میکند؛ که میفرمایند: «مردم را با اعمالتان فراخوانید و با زبانهایتان، دعوتکنندگان مردم نباشید.» (دانشنامه قرآن و حدیث، محمد ریشهری،ج۱۵،۱۳۹۱،ص۲۱۷) بنابراین لازم است با بیان شرح کوتاهی از این ویژگیها، نگاهی داشته باشیم بر سیره اخلاقی و رفتاری این شخصیت والامقام که دنیای استکبار را به انقلابی شکوهمند تبدیل کرد.
ساده زیستی
امام سکاندار کشتی انقلاب، تنها کسی که در برابر ابرقدرتهای زمانه چون آمریکا و انگلیس با تمام قدرت به پا خواست، هم سطح افراد ضعیف جامعه زندگی میکرد؛ چرا که ایشان سیره پیامبرh و امامان معصومa را سرلوحه زندگی، منش و کردار خود قرار داده بود. عمل به این سیره در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی ایشان به خوبی مشهود است؛ تا جاییکه هیچگاه گفتارش بر کردارش پیشی نگرفت. خاطرات بسیاری در رابطه با سادهزیستی امام راحل نقل شده است. یکی از جالبترین آنها، ملاقات ایشان با افراد بیگانه و گاهی منافقینی است که با مشاهده زندگی و رفتار امام خمینی (ره) به عنوان رهبر جامعه اسلامی، تحت تأثیر قرار گرفتند و به خود آمدند. نقل خاطره از زبان سرگرد حسین مرتاضی محافظ امام به این شرح است: «در ایام دهه فجر، بیست تا سینفر از مهمانان خارجی به خدمت امام رسیده بودند. یکی از آنان پیرمردی با چهره شفاف و محاسن بلند، از مسلمانان آمریکا بود. از زمانی که قرار بود ملاقاتکنندگان دست امام را ببوسند، این پیرمرد به طور عجیبی گریه میکرد. همة افرادی که داخل اتاق بودند، تحت تأثیر او قرار گرفتند. بعد همه به محوطهای که منزل امام بود آمدند. او دستوپاشکسته به انگلیسی و عربی سوال میکرد: «بیت الخمینی کلّه..؟» یعنی همه منزل امام خمینی همین است؟ گفتیم: «بله!» ما روی حیاط را با پلاستیک و چادر پوشانده بودیم، تا فضا برای امام گرم باشد. وقتی پیرمرد وارد حیاط شد باز همان سوال را تکرار کرد. همه چیز برایش غیرمنتظره بود. باورش نمیشد رهبر جامعه اسلامی که پیامهایش لرزه بر اندام دشمنان میاندازد، چنین منزل ساده و بیآلایشی داشته باشند. بالاخره پیرمرد با آمدن امام، با همان حالت گریة عجیب، بر دستان ایشان بوسه زد.» (مرضیه مظهری، رفتارشناسی امام خمینی (ره)،۱۳۸۷،ص۴۴)
برنامهریزی و نظم در امور
امام (ره) برنامه شبانهروزی منظمی را برای عبادت، مطالعه، ورزش، استراحت، گوشکردن اخبار و رصد برنامههای تلویزیون، رفتوآمدها و ملاقاتها داشتند. جالب این است که امام (ره) حتی در اوج بیماری و بستری بودن در بیمارستان، همچنان پایبند این موارد بودند. یکی از اعضای تیم پزشکی امام در این خصوص خاطرهای را مطرح میکنند: «صبح اول خرداد ۱۳۶۸ امام با همان روحیة عالی و صفای باطن، برای بستریشدن، وارد بیمارستان شدند. بعد از بستری، تیم پزشکی کار نمونهبرداری و آندوسکوپی را شروع کردند تا لولهای را از طریق دهان و مری وارد معده ایشان کنند. همه نگران این بودند که کار به خوبی انجام نشود؛ زیرا علاوه بر اینکه یک کار آزاردهنده برای بیمار است، فشار و مشقت آن میتوانست برای قلب امام هم مضر و خطرناک باشد. توان و طاقت بیمار در تحمل این کار لازمه موفقیت کار است. بالاخره کار به خوبی انجام شد؛ اما به خاطر پایین بودن گلبولهای خون امام، به ایشان یک واحد خون وصل شد. به هر حال امام در هر مرحله تسلیم محض پزشکان بودند و کارها و عبادتهای خود را نیز سروقت انجام میدادند. حتی شنیدن اخبار رادیوهای بیگانه را نیز فراموش نمیکردند. به همین خاطر از پسرشان حاج احمد آقا خواسته بودند رادیوی مخصوصشان را به بیمارستان بیاورد. حاج احمد آقا که در اتاق کنار من و پرستاران دیگر حضور داشتند، به محض شنیدن این درخواست امام به مزاح گفتند: «آقا در این وضعیت هم از شنیدن اخبار رادیوی بیگانه صرف نظر نمیکنند! اگر هر کدام از ما به اندازه ایشان کار و تلاش میکردیم، دنیا گلستان میشد.» (حبیبالله رنجبر،گوهری در دستهای لرزان، ۱۳۸۵، ص۴۷-۴۸)
امام و ارتباط با خدا
امام تا آخرین لحظات عمر همیشه به یاد خدا بودند. بدون لحظهای سکوت، در همه حال ذکر میگفتند. آقای بهاءالدینی یکی از خدمتگزاران امام اینگونه نقل میکنند: «زمانی که امام در بیمارستان بستری بودند، به ایشان آمپولی تزریق میکردند که خوابشان ببرد. امام به بنده سفارش میکردند برای نماز شب بیدارشان کنم. آن چند شبی که بنده شیفت مراقبت از ایشان را داشتم، پیش نیامد که صدا بزنم؛ تا نزدیک میرفتم خودشان بیدار میشدند و نماز شب را اقامه میکردند؛ البته نه اینکه از صدای پای من بیدار شوند، بلکه خودشان رأس ساعت مقرر بیدار میشدند. بعد از اینکه عمل جراحی روی امام انجام شد، پزشکان گفتند پس از عمل معمولا ۳ الی ۴ ساعت طول میکشد تا ایشان به هوش بیایند؛ اما حدود یک ساعت پس از عمل، من دیدم لبان امام در زیر ماسک اکسیژن تکان میخورد. به دکتر اطلاع دادم و گفتم امام به هوش آمده و مشغول ذکرند؛ ولی دکتر گفت چون دندانهای مصنوعی امام را برداشتهایم، لبان ایشان لرزش دارد. من قبول کردم. بعد دیدم زبانشان هم تکان میخورد. باز دکتر را در جریان قرار دادم. ایشان از نزدیک نگاه کردند و با دیدن این صحنه شگفتزده شدند و گفتند: الله اکبر! این چه بشری است! این چه مردی است! مغز ما نمیکشد که فردی در حال بیهوشی هم مشغول ذکر و ارتباط با خدا باشد!» (خاطرات خادمان و پاسداران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،۱۳۸۷،ص۸۱-۸۲)
همانطور که ملاحظه میشود در این گفتار کوتاه، قطرهای کوچک از دریایی بزرگ را بیان کردیم و میتوان گفت امام (ره) در تمام طول عمر پربرکتشان نه تنها به عنوان یک الگوی بزرگ انسانی به رشد و تکامل خویش در مسیر الهی اهتمام ورزیدند؛ بلکه در بخشی از وصیتنامه خود نیز آحاد مردم جامعه را اینگونه به این امر مهم سفارش میکنند: «وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال با همه ابعادش به پیش روید؛ و بیتردید دست خدا با شما است.» حتی ایشان با این همه خدمات بزرگ به کشور اسلامی در بخش پایانی وصیتنامه نیز میفرمایند: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم؛ و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم؛ و از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد؛ و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد؛ که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند و «الله» نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.» (صحیفه انقلاب، امام خمینی،۱۳۶۸،ص۳۷)