دل نوشته های شما

عاشقانه های من و پروردگارم

از خانم راضیه فاضل فر
کد اشتراک ۹۱۰۵۳

خوشا آنانکه آغوشت را برای میهمانیشان بازکردی ولب به اعتراف گشودی وفرمودی گمان مبرید آنها مرده اند ؛بلکه زنده اند ونزدپروردگارشان یرزقونند

تمام عمر میهمان خوان کَرَمت بوده ام حضرت عشق و آندم که به تعقل رسیدم شکرگویان درگاهت

اما اینک دل پریشان ومضطر ومنتظر.

یاران اندک اندک رخت برمیبندند و به میهمانی یار میروند و جمع مستان درگاه عشق، درمحضرِ حضرت یار، گردهم آمده و من ،هنوز در حسرت تکرار ذکر یارب نظری، به سرمیبرم

عشق اول وابد ؛ مرا پاکیزه گردان وثابت قدم ، که اگر اینگونه گَردَم، روزی بر سنگر قبر من نیز خواهند نوشت شهید ……

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا