جوان و نوجوان

مشکلات جوانان امروز

سقراط فیلسوف یونان، در سال ۳۹۹ پیش از میلاد، به فاسد کردن جوانان متهم شد. اتهام دیگر او بی اعتقادی به خدایان بود. او قرن ها پیش چنین گفت:

جوانان ما عاشق تجملات و قدرت هستند. آنها به بزرگترها احترام نمی گذارند و ترجیح می دهند به جای ورزش کردن باهم حرف بزنند.

امین یاوران

آنها برای بزرگترها از جا بلند نمی شوند، قبل از دیگران شروع به حرف زدن می کنند، با دهان باز غذا می خورند و به آموزگاران خود بی احترامی می کنند.

با نگاهی به جامعه امروزی امکان دارد مشکلات جوانان امروز کمی با گذشته تفاوت داشته باشد ولی می توان به چند نمونه اصلی اشاره کرد:

رابطه با والدین

از مهمترین مشکلات جوانان، مشکل والدین با فرزندان در فقدان ارتباط میان آنها ریشه دارد. والدین حتما باید فرزندان خود را راهنمایی کنند و در این میان وظیفه اصلی بر دوش پدران است.

بسیاری از والدین سعی می کنند که با صرف پول، محبت فرزندان خود را جلب کنند؛ در حالی که تمایل به مادیات یکی از بزرگترین مشکلات عصر ماست. فرزندان باید از والدین خود اطاعت کنند. والدینی که قوانین جامعه را زیر پا می گذارند نمی توانند از فرزندان خود انتظار فرمانبرداری داشته باشند. والدین باید زمینه دوستی و محبت و رفاقت را برای جوانان آماده کنند تا بین والدین و فرزندان یک ارتباط صمیمی برقرار شود.

یافتن دوست

دومین مشکل از مشکلات جوانام، که از موضوعات مهم قرآنی نیز هست، انتخاب دوست و ویژگی های آن است؛ چنانکه، در سوره فرقان خداوند حال برخی ظالمان را این گونه بیان میدارد: (روز قیامت) روزی است که میبینی ظالم (از شدت حسرت) دست خود را می گزد و می گوید: ای کاش با فلان شخص دوست نمیشدم. (فرقان/۲۸) جوان باید در انتخاب دوست توجه داشته باشد که بی دقتی در انتخاب دوست بدتر از نداشتن دوست است؛ بنابراین، باید جوان و والدین جوان در انتخاب دوست دقت کامل کنید. (همان) والدین باید بدانند که فرزندانشان به همراه دوستان خود کجا می روند و چه کار می کند. در واقع آنهایی که به فرزندانشان آزادی مطلق می دهند، در باد می کارند و در طوفان درو می کنند. به خصوص در جامعه امروزی والدین باید در حل این مشکل با جوانان همکاری کنند.

یافتن همسر

یکی دیگر از مشکلات جوانان، دقت درانتخاب همسر هست، زیرا پای یک عمر زندگی در میان است. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ضمن بیان، معیارهای یک همسر خوب، دعایی جهت ازدواج، ارائه می دهند که به دلیل طولانی شدن، به بیان معیارهای دیگر اکتفا کردیم: ۱- صالحه، خانمی که کارهای شایسته و مورد پسند خدا را انجام دهد.۲- ردود: بامحبت باشد. ۴. ولود: فرزند آور باشد؛ یعنی، نازا و عقیم نباشد. ۴- شکور: در مقابل نعمت های الهی شکر گزار باشد. ۵- قنوع: اهل قناعت باشد تا در زندگی تو را به زحمت نیندازد. ۶-غیور: نسبت به دین خدا و عفت خود غیرتمند باشد. ۷- در برابر احسانی که به او می شود قدردانی کند. ۸- چنانچه از سوی تو کار ناروایی نسبت به او سر زد، عفو و اغماض کند.۹- اگر در زندگی یادآور نام خدا شدی، تو را همراهی کند و اگر خدا را فراموش کردی یادآور شود و تذکر دهد. ۱۰. آنگاه که از منزل خارج شدی خودش را حفظ کند. ۱۱- و هرگاه به منزل وارد می شوی با ورودت خوشحال و مسرور گردد.۱۲- چنان چه بر او دستور و فرمانی دادی اطاعت کند و اگر بر او قسم یاد کردی، ذمه ات را بری کند و تکلیف خود را انجام دهد.۱۳- اگر ناراحت شدی و او را مورد غضب قراردادی اسباب خوشنودی ات را فراهم آورد. (مظاهری، ۱۳۹۰، ۶۷)

نتیجه

از سخنان نورانی امام علی علیه‌السلام درباره جوان به این نتیجه رسیدیم که از جمله دوره های مهم و تأثیرگذار در زندگی هر فرد و بهترین مخاطب برای تعلیم و تربیت دینی و آماده ترین نسل برای تهذیب نفس و تزکیه روح، دوره جوانی است که به بهار زندگی از آن تعبیر شد. به طور طبیعی، شناخت ویژگی های انسان در این دوره می تواند به استفاده مطلوب دوره جوانی بینجامد و به کارگیری توانایی ها در این زمان، به رشد و کمال بیشتر منجر شود؛ بر این اساس شناخت دوران جوانی از اهمیت خاص برخوردار است. برای این دوره یک مربی با تجربه لازم است تا جوانان و نوجوانان را به صورت درست تعلیم و تربیت نماید؛ چنانکه، پیامبر فرموده است: مَن تَعَلَّمَ في شَبابِهِ كانَ بِمَنزِلَةِ الوَشمِ فِي الحَجَرِ ، ومَن تَعَلَّمَ وهُوَ كَبيرٌ كانَ بِمَنزِلَةِ الكِتابِ عَلى وَجهِ الماءِ؛ (راوندی کاشانی، بی تا: ۱۸) «هر کس در جوانی اش بیاموزد، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هر کس در بزرگسالی بیاموزد، مانند نوشتن بر روی آب است.» بنابراین، اگر مربی جوان الگوی نامناسب باشد و جوان و نوجوان بر اساس همان تربيت و الگوی نامناسب رشد کند؛ آینده ای روشنی نخواهد داشت، چون آموختن جوان نقش بر سنگ است که پاک کردن آن خیلی سخت و مشکل است .

سنین جوانی و اهمیت آن در قرآن

جوانی فصل شورانگیز زندگی و مظهر نشاط و سازندگی است. روح لطیف و قلب ظریف جوان جلوه زیبای آفرینش و صحیفه مصفای هستی است. شور زندگی و آهنگ سازندگی در نگاه روشن و امیدوار جوان متجلی است. اگر شور و احساس جوانی با شعور عمیق دینی و سلاح توانای ایمان الهی تجهیز شود، سعادت نسل جوان و سلامت جامعه تضمین خواهد شد.

جوانان همواره کانون توجه به مصلحان و آماج تهاجم مفسدان بوده اند، زیرا عالم جوانی همان گونه که منشأ شورانگیزترین تجلیات عاطفی، روحی و بالندگی است؛ در معرض فتنه انگیزترین آسیب های فردی، اخلاقی و اجتماعی نیز هست. بر این اساس، غفلت از تربیت و هدایت نسل جوان، موجب خسران و مایه حرمان دولت هاست . در دنیای امروز که به تدریج ارزش های انسانی تضعیف می شود و آسیب های اجتماعی تشدید می گردد، ضرورت دارد که برای هدایت و حمایت نسل جوان اقداماتی سریع و جدی آغاز گردد.

گام اول در این راه شناخت اصولی و علمی ویژگی های شخصیتی و نیازهای اساسی جوانان است . بی تردید شناخت، همدلی می آفریند و برای اهتمام به این امر خطیر باید به مشارکت فرهنگی و فراگیر اقدام کرد و این جز با همدلی، همزبانی و همراهی با جوانان میسر نخواهد بود.

اسلام که جامع ترین و غنی ترین مکتب آسمانی و منبع پویاترین و پایان ترین معارف اسلامی است، بیشترین توصیه ها را در هدایت و تربیت نسل جوان و رسیدگی و ساماندهی امور آنان دارد . پیامبر گرامی اسلام فرموده اند:

اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً ؛ یعنی به شما توصیه می کنم که به جوانان توجه و عنایت خاص نماید و در مورد آنان به بهترین وجه رفتار کنید، چرا که آنان قلب هایی لطیف و پر فضیلت دارند.

به شهادت تاریخ اولین و بیشترین استقبال کنندگان از دین مبین اسلام جوانان بوده اند و پیامبر همواره بر هدایت و تربیت آنان تأکید داشته اند.

از منظر قرآن مجموع فراز و نشیب زندگی انسان در سه مرحله می باشد؛ مرحله ضعف کودکی، دوران قوت و قدرت جوانی و مرحله ضعف و ناتوانی پیری . چنانچه می فرماید :اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ . (روم/ ۵۴ )

  وظایف جوان

خدا همان کسی است که شما را آفرید در حالی که ضعیف بودید، سپس بعد از این ضعف و ناتوانی قدرت بخشید و باز بعد از قوت، ضعف و پیری قرار داد، او هر چه بخواهد می آفریند و اوست عالم و قادر.

آری از نظر قرآن جوانی دوران قدرت است، و جوان بر بلندای قله حیات خویش ایستاده و باید از این موقعیت به نحو احسن استفاده کند.

پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده اند:

إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مَلَکاً یَنْزِلُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ یُنَادِی یَا أَبْنَاءَ الْعِشْرِینَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا ؛ ۲ همانا که خداوند متعال فرشتگانی دارد که هر شب نزول می کنند و ندا می دهند ای جوانان بیست سال کوشش و جدیت کنید و برای نیل به کمالات انسانی مجاهده نمایید. علاوه بر بیان ارزش این دوران ؛ خداوند متعال در آیات متعددی مراحل مختلف حیات بشر را متذکر شده و دوران جوانی در قرآن تحت عنوان «بلوغ أشد» معرفی گردیده است.

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى . (غافر ، 67)

اوست خدایی که شما را از خاک (ناچیز) بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آنگاه از خون بسته علقه ، سپس شما را از رحم مادر طفلی بیرون آورد تا آنکه به سن رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده می شوید و برخی از شما پیش از سن پیری وفات کنید و همه به اجل خود می رسید، تا مگر قدرت خدا را تعقل کنید. علامه طباطبایی در تفسير الميزان می فرماید:

لام در جمله «ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ» لام غایب و گویا متعلقش حذف شده و تقدیرش این است «ثم ينشئكم لتبلغوا أشدكم» یعنی: پس شما را نشو و نما می دهد تا به حد بلوغ برسید و حد بلوغ أشد از عمر آدمی آن زمانی است که نیروی بدنی انسان به حد کمال می رسد؟

  کسب شخصیت و الگویابی در جوانان

بنابر بیان قرآن، حیات انسان شامل دوران رحم، مرحله طفولیت، دوران نوجوانی و سپس مرحله پیری می باشد و مرحله جوانی دورانی مهم است و گویا هدف و غایت مراحل قبل می باشد.

چرا که با عبارت «ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ» بیان شده ، یعنی «تا اینکه برسید به دوران جوانی» . علاوه بر این از منظر، مرز خروج از دنیای کودکی به دنیای نوجوانی نیز مطرح شده است، آنجا که می فرماید: وإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ…(نور، 59)

و آنگاه که اطفال شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند…

از دیدگاه قرآن ، آغاز تغییر و تحولات جسمانی دوران بلوغ، مرز خروج انسان از دنیای کودکی ورود به دنیای بزرگسالی است . از این زمان دیگر فرزندان در زمره کودکان نبوده و باید همچون بزرگسالان مؤدب به آدابی شوند و پدر و مادر اولین کسانی هستند که باید به این امر مهم توجه داشته باشند و بدانند که فرزندانشان دیگر کودک نیست و وارد مرحله مهم و حساسی از زندگی خود شده است ؛ مرحله ای که باید با همدلی و کمک پدر و مادرش آن را سپری کند و به سرانجام برساند.

بلوغ در حقیقت همان دوران نوجوانی و مدخل دنیای جوانی است . دورانی که نوجوان با تغییر و تحولات شدید جسمی، فکری و عاطفی، اخلاقی و اجتماعی روبرو می شود . و حتى از دیدگاه برخی روانشناسان عنوان «تولد دوباره» را به خود گرفته است.

به عبارتی می توان گفت : دوران نوجوانی یا بلوغ اشد از نظر قرآن دارای مراحلی است که ابتدای آن مرحله بلوغ حلم است که همان نوجوان است و کم کم با استقرار عوامل پدیده بلوغ در بدن، مرحله نوجوانی شکل می گیرد و از دیدگاه قرآن تا سن چهل سالگی، انسان در زمره جوانان می باشد . آنجا که می فرماید: «وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ…(احقاف، 15)

ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است، تا زمانی که به حد رشد و جوانی رسیده و سپس به چهل سالگی وارد می گردد، می گوید: خدایا مرا توفیق ده تا شکر نعمتی که به من دادی به جا آورم….

  ویژگی های شخصیت نوجوان و جوان

بلوغ اشد به طور کلی دلالت بر مرحله ای از حیات انسان می کند که در آن قوای جسمانی و عقلانی کم کم به نهایت رشد و استقامت و قوت خود می رسد و طبیعتا منظور دوران جوانی است. ابی بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند: و اگر بنده به سن سی و سه سالگی رسید به بلوغ أشد خود رسید و هر گاه به چهل سالگی رسید به منتهای بلوغ رسیده و اگر وارد چهل و یک سالگی شد دیگر در نقصان است. ۳

علامه طباطبایی هم ذیل تفسیر این آیه فرموده اند که :

منظور از «بلغ اربعين سنة» این است که اواخر بلوغ أشد خود چنین و چنان گفت.۴

دوران بلوغ أشد، مرحله كمال جسمانی و عقلانی است و اگر انسان برای رشد جسم و توان فکر و عقل خود تلاشی بنماید به نتیجه می رسد، علاوه بر این رشد معنوی و روحی نیز تا چهل سالگی میسر است و اگر انسان تا این زمان برای رشد معنوی خویش کاری بکند به نتیجه می رسد وگرنه دیگر امیدی به او نیست . در حدیث آمده است :

ان الشیطان یجر یده على وجه من زاد على الاربعین و لم یتب، و یقول بابى وجه لا یفلح! ؛شیطان دستش را به صورت کسی که به چهل سالگی برسد و از گناه توبه نکند می کشد و می گوید پدرم فدای چهره ای باد که هرگز رستگار نمی شود .

جوانی فرصت رشد و کمال است و باید از آن به نحو احسن بهره برد و برای شناخت اسرار و رموز آن نهایت تلاش خود را نمود.

هدف ما در این نوشتار شناخت ویژگی ها و اقتضائات حیات نوجوانان و جوانان و مطالعه راه کارهای تربیتی دین مبین اسلام است، تا بدین وسیله زمینه تعالی و پیشرفت و رسیدن به کمال را فراهم نماییم.

دکمه بازگشت به بالا