ملاقات ناصرالدین شاه با میرزای شیرازی

ملاقات ناصرالدّین شاه با میرزای شیرازی

یکی از مراجع بزرگ تقلید ، مرحوم آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی معروف به «میرزای شیرزای » است که بعد از استادش شیخ انصاری ، مرجعیّت مطلق ایران و عراق و … را بدست آورد.

وی به سال 1230 هـ . ق در شیراز متولد شد، تحصیلات عالیه اش در نجف اشرف بود، و به سال 1291 به سامره (یکی از شهرهای عراق ) رفت و همانجا سکونت کرد و 21 سال در سامرا بود، وجود ایشان در سامره، موجب آبادی و توسعۀ شهر ، و تشکیل حوزۀ علمیّه با عظمت در این شهر گردید، سر انجام به سال 1312 هـ . ق در سن 82 سالگی در سامره ، از دنیا رفت ، جنازه اش را به نجف اشرف آوردند و پس از تشییع بی نظیر ، در باب الطوسی واقع در ناحیۀ شمالی صحن مقدّس حضرت علی علیه السلام به خاک سپردند.

فتوای معروف او در مورد تحریم تنباکو و توتون ، در سال 1309 (یا 1312) صادر گردید که منجر به لغو قرارداد استعماری ناصرالدین شاه قاجار با شرکت کمپانی انگلیس گردید.

درسال 1287 (یعنی حدود 25 سال قبل از فتوای تحریم تنباکو و توتون) ناصرالدین شاه (از شاهان مقتدر سلسله قاجار) برای زیارت عتبات ، از ایران به عراق مسافرت کرد.

هنگامی که شاه به کربلا رفت، علمای کربلا تا چند فرسخی کربلا، به استقبال شاه رفتند ، شاه در حالی که سواره بود، بر علماء سلام کرد …

و هنگامی که ناصر الدین شاه به نجف اشرف رفت، در آنجا نیز بعضی از علماء تا سه فرسخی نجف اشرف ، از شاه استقبال کردند، و وقتی وارد نجف شد، همۀ علماء به دیدار شاه رفتند، ولی میرزای شیرازی نه استقبال رفت و نه از شاه دیدار کرد.

شاه مقداری پول برای علما ء فرستاد، آنها قبول کردند ولی شاه مبلغی برای میرزای شیرازی فرستاد، او قبول نکرد، و آن را برگردانید.

در این مدتی که شاه در نجف اشرف بود ، وزیر خود «میرزا حسن خان » را نزد میرزای شیرازی فرستاد.

حسن خان نزد میرزا آمد ،  و با اصرار از او خواست که با شاه دیدار کند، ولی میرزا امتناع ورزید.

حسن خان گفت : «ممکن نیست که شاه ایران به نجف اشرف وارد شود و با شما ملاقات ننماید، آیا انتظار داری که شاه به دیدار شما بیاید ؟!»

میرزا گفت : انا رجل درویش مالی وللملوک؟ «من یک مرد عادی هستم ، مرا با شاهان چه کار ؟!».

حسنخان گفت : ممکن نیست ، وقتی که اصرار زیاد کرد ، میرزا فرمود: در حرم شریف حضرت علی (ع) با شاه ملاقات می کنم.

سرانجام میرزا وارد حرم شد ، شاه نیز وارد گردید و با میرزا ملاقات نمود، شاه گفت : شما زیارت نامه بخوانید، میرزا زیارت را خواند و شاه در تلفّظ کلمات زیارت از او پیروی کرد ، و پس از زیارت از همدیگر جدا شدند