پیامبر(ص)سبک زندگی

مهر و لطف پیامبر (ص)

مهر و لطف پیامبر (ص)

ابوسفیان پسر عموی پیامبر (ص) و برادر رضاعی و هم سن او بود (البته منظور ابوسفیان بن حرث است ، نه ابوسفیان بن حرب ، پدر معاویه) او قبل از نبوّت پیامبر  (ص)  ، بسیار به پیامبر  (ص) علاقمند بود، و انس و الفت خاصّی با آن حضرت داشت، ولی بعد از آن که پیامبر  (ص)  به نبوّت مبعوث شد، و اظهار پیامیری کرد، ابوسفیان از دشمنان آن حضرت گردید، و هر گونه آزار را نسبت به آن حضرت روا می داشت.

تا اینکه در جریان فتح مکه، ابوسفیان همراه عبدالله بن امیه ، خود را به سرزمین «نیق» (بر وزن تیغ) که در نزدیک مکه بود،  و سپاه اسلام در آنجا استقرار داشت، رساندند، و اجازه طلبیدند که بحضور پیامبر (ص) برسند.

پیامبر (ص) نخست اجازه نداد، «امّ سلمه» (یکی از همسران پیامبر (ص) واسطه شد، و از پیامبر (ص) خواست، اجازه بدهد و عرض کرد: ای رسول خدا ! پسر عموی تو (ابوسفیان ) و پسر عمّه تو (عبدالله ) که برادر همسر تو نیز هست[2] اجازه می خواهند به محضر شما بیایند، لطفاً اجازه بدهید.

پیامبر (ص) به این مضمون فرمود: «من نیازی به آنها ندارم ، چرا که آنها (در آغاز اسلام ) سرسختانه در مقابل دعوت من ، کارشکنی کردند…».

ام سلمه این مطلب را به آن دو نفر گفت، و آنها دریافتند که پیامبر(ص) اجازه نمی دهد ، ابوسفیان که پسر کوچکش نیز، همراهش بود، بسیار ناراحت شد، و در حال شدت ناراحتی گفت: «سوگند به خدا، یا باید اجازه داده شود، و یا اینکه این پسرم را (از شدت خشم) آن چنان به زمین می کوبم، تا تشنه  و گرسنه بمیرد.»

وقتی این خبر به رسول خدا (ص) رسید ، مهر و محبتش به جوش آمد ، و نسبت به آنها که سالها در راه دعوت آن حضرت کارشکنی نموده بودند، لطف کرد، و به آنها اجازه داد، آنها به حضور پیامبر (ص) رسیده و قبول اسلام کردند.

ابوسفیان بن حرث ، از آن پس ، یک مسلمان مخلص گردید، و بقدری نسبت به گناهان سابقش ، پشیمان بود، که هر وقت پیامبر (ص) را می دید، از شدت شرمندگی سرش را به پائین می انداخت، اشعاری که قبلاً در سرزنش رسول خدا (ص) گفته بود، با سرودن اشعار مدح (بعد از اسلام ) عذر خواهی کرد و جبران نمود.

او آن چنان در مکتب اسلام ساخته شد، که سه روز قبل از مرگش ، قبر خود را با دست خود کند، و آماده ساخت

 [1]. نام ابن ابوسفیان، «مغیره » بود، و در کودکی از حلیمه سعدیه (مادر رضاعی پیامبر ) شیر خورده بود ، از این رو به عنوان برادر رضاعی آن حضرت ، به حساب می آید.

 [2]. زیرا عبدالله بن امیه برادر ام سلمه بود و مادرش عائکه ، عمّه پیامبر(ص) بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا