داستان و حکایتدل نوشته های شما

مواظبت از زبان

سرکار خانم مینو سلیمی
کد اشتراک:81214

آیا تا بحال دیده اید؟ کسی گوشت مرده ی برادر موءمن خود را بخورد؟!
بله! متاسفانه دیدن این منظره ی نازیبا و حتی تصورش هم برای ما دشوار بوده و حال ما را خراب می کند.
اما با کمال تاسف، مداومت وتکرار برانجام این عمل کریه، این روزها شده شیرینی و نقل مجالس و مهمانی های دور همی ما.
درسته! این عمل بشدت ضد اخلاقی و ضد اجتماعی، چیزی نیست جز تهمت و غیبت نسبت به بنده های خدا،
که از آفات و لغزش زبان ما نشاءت گرفته و در نهایت گوش و دل و چشم ما را هم آلوده به گناه و معصیت نا بخشودنی کرده است.
چرا؟ واقعا چرا؟
آیا شنیدن و بازگو کردن درد ومشکل دیگران به ما احساس بهتری در مورد موقعیت کنونی خودمان می دهد.؟
آیا تجسس در احوال و رفتار و اوضاع زندگی خصوصی دیگران یا به نوعی سَرَک کشیدن به خانه ی دلشان، برای ما عادت شده واز این عمل زشت لذت می بریم؟
آیا فردای قیامت یا همین دنیا، می توانیم جواب اشخاصی که به آنها تهمت وافتراء بسته ویا پشت سرشان بد گویی(غیبت ) کرده ایم را بدهیم؟
باید برای این مصیبت هایی که بادست و زبان وگوش و… خودمان می سازیم، خون گریه کنیم.!
آیا این عمل زشت، لاشه خواری محسوب نمی شود؟ و مگر نه اینکه لاشه خواری از خوی حیوان نشاءت می گیرد؟
اصلا زخم زبان و کوبیدن دیگران جز اتلاف وقت وافزودن گناه برای ما چه نتیجه ای داشته ودارد؟
خانه ای که در آن غیبت وتهمت انجام شود، پر از چرک وخون کثیف است و فرشته ها از آن خانه واهلش دوری کرده وبرکت و تقدس ورزق و روزی از آن رخت بر می بندد.
این دو عمل زشت وشیطانی، گناه کبیره محسوب شده وباعث ویرانی خانه، بلکه جامعه می شود. پس بیاییم تا می توانیم در برابرشان از خود مقاومت نشان دهیم.
احادیث و سخنان ائمه وکلام نورانی و تاثیر گذار خداوند وقرآن کریم در این باره فراوان است.
ان شاءالله با دل و جان این احادیث را پذیرفته ودر زندگی بکار ببندیم.
پیامبر گرامی اسلام «صلی‌الله علیه و آله و سلم»می فرمایند:
اِیّاكَ و الغیبةَ فأِنَّ الغیبَةَ اَشَدُّ مِنَ الزّنا!
برحذر باش و از غیب كردن بپرهیز. زیرا گناه غیبت از گناه (عمل شنیع زنا) به مراتب بزرگتر است! (بحار، ج ٧٧، ص١١٢)
در جایی دیگرن نیز می فرمایند:
اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الغیبةَ كَما حَرَّمَ المالَ و الدَّمَ.
خداوند غیبت كردن (مسلمان) را مانند حرمت مال و جان (او) حرام فرموده است (میزان الحكمة، ج ٧، ص ٣٣٣)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا