مناسبتی

میلاد سید الساجدین امام سجاد ع مبارک باد

امام سجاد

ای سجاده نشین عرش! می آیی و ملائک به حضورت می بالند . همراه نسیم ، تا خلوت گل های سجاد می آیی تا در شب های نور ، برترین زینت عبادت کنندگان جهان باشی. پیشانی موحدت، همه عمر آشنا به خاک بود و لب های زمزمه گرت یک نفس نیایش می سرود. چه زیبا طلوع کردی که آبی نیایش را در دریای بی کرانه جانت به بشریت هدیه دادی، نخل قامتت به نماز و نیایش بارور می شود، و نجوای نیایش های عاشقانه ات، دایره المعارف عرفان و آگاهی است . صحیفه سجادیه را برای همیشه تاریخ ذخیره ساختی .

روز میلاد تو ، روز پیوند نماز و جهاد است و روز یگانگی دین و حکومت. تو زندگی را با رنگ دعا در کام بشر ریختی ؛ آن گاه که جماعت مسلمانان یا از ترس ظلم و استبداد بنی امیه ، راه زهد و گوشه گیری پیش گرفته بودند و با دنیا کاری نداشتند و یا در علاقه دنیا و غنائم جنگ غرق بودند و معنویت و عبادت را با زندگی بیگانه می دانستند ، میلاد تو میلاد راز و نیاز است. میلاد تو، معنای زندگی عاشقانه است.

میلاد تو، میلاد عشق است. مناجاتی بخوان به درگاه نور تا تمام سنگین دلان نعره های توبه برآورند و انبوه از بغض و انابه شوند . نیایش تو ، تمام خاک را در محاصره اقرار عشق گرفته است . عبادات تو ، محکمه سنجش انسان است. عیار شرافت و طهارت ، قانون دعاهای توست؛ کتاب هدایتی که رد پای سجده و سجاده و وصایای جاودانگی تو را در واژهایش ذخیره کرده است.

یش از تو هیچ ماهی قدم بر خاک نگذاشته بود. پیش از تو مرد شب های نخلستان کوفه ، مضطرب خورشید معصوم خویش بود که چگونه تنها بماند در طوفان خونین آیند؛ ولی اینک تو آمده ای . اینک ماه ، پشت و پناه خورشید است. اینک دست های شهر آشوبت ، دلگرمی بی پایان کربلا خواهند شد. آه ای نو رسیده! از همین آغاز، تو مرد به دنیا آمده ای . کودک نیستی انگار . مهیا برای سرکوب کردن فتنه ها ، پا به عالم نهاده ای و علی در رخسار نو ظهور تو، خویش را خواهد دید و دست هایت را شایسته عرصه های ستیز و نبرد خواهد یافت. پدر را تماشا کن.

تو فرزند تمام رشادت و غیرت او هستی. گهواره مولود امروز تنها به سمت کربلا تکان می خورد . تمام آب هایی که شرمنده دست های تو آند، اشک های پدرت می باشند که از دل چاه جوشیده اند . تو آن راز رشیدی که روزی فرات بر لبت آورد. با تو، خیمه های جوانمردی بی ستون نمی ماند. در های بهشت را دستات تو بر روی ما خواهند گشود. از روزی که تو آمده ای ، دیگر هیچ چشمی زیبایی ماه آسمان را باور ندارد. هلال شعبان چشم دوخته به بدری که از منزل علی سر زده است. امروز که آمده ای ، فاطمه اولین کسی هست که میلادت را شکر می گوید. بعد از میلاد تو ، دیگر هیچ کس دلواپس کربلا نبود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا