وجدان کاری

وجدان چیست؟

در نظر برخی از دانشمندان علوم اجتماعی و روان شناسی، احساس طبیعی انسان نسبت به وجود خویشتن ، استعداد ها و اعمال او «وجدان» نامیده می شود.

در این معنا، «وجدان» عبارت است از : آگاهی مستقیم انسان دربارۀ خویشتن به عبارت دیگر، «وجدان» به معنای احساس درونی است که هر کس از طریق آن، «جهات اخلاقی» کردار و اعمال خود را مورد داوری قرار می دهد. [1]

بنا بر این «وجدان» را می توان نوعی «شخصیّت» و «خود آگاهی» نسبت به فعالیت های درونی دانست ؛ آگاهی از وجود «من» که می تواند در عین حال داوری امین نیز باشد.[2]

به دیگر عبارت ، «وجدان» نیروی تشخیص و تمیز باطنی، و فطری در درون انسان است که «بایست» ها و «نبایست» ها را در می یابد و «خوبی» را از «بدی» تشخیص می‌دهد و آن چنان بر ماهیت اعمال و نیّات آدمی آگاهی دارد که در مقام قضاوت درباره جنبه‌های ارزش کارهای او می نشیند و ضمن اظهار نظر صریح ، قاطع، بجا و بی طرفانه، در مواقع ضروری عکس العمل لازم را نیز نشان داده و موجب تأثر، ندامت و پشیمانی و حتی عذاب درونی در برابر کارهای ناپسند، و آرامش، رضامندی و خشنودی در برابر اعمال شایسته می شود.

قرآن کریم هم ضمن اشاره به این حقیقت، در موارد مختلفی از نوعی «هدایت فطری» برای انسان خبر می دهد که او را در تشخیص خیر و شرّ و شناختن موازین«تقوا» و «بی‌تقوایی» یاری می دهد:

« أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ * وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ * وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ» [3]

آیا برای او (انسان) دو چشم و زبان و دو لب قرار ندادیم و او را نسبت به «خیر و شرّ» هدایت نکردیم؟

به اعتقاد بیشتر مفسران، «نجدین» در این آیه شریفه همان «خیر و شرّ» و حقیقت هدایت به نجدین هم همان «هدایت فطری» و درونی است. به گواه این که آن را در کنار سایر نعمتهای طبیعی مانند: چشم و زبان و لب بیان فرموده است. در بیان همین معنا، در جای دیگری می فرماید:

«وَ نَفْس وَ ما سَوّاها * فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها » [4]

سوگند به نفس آدمی و آنچه او را به حال تعادل در آورد و «نیکی» و «بدی» را بدو الهام نمود!

امیر مؤمنان علی – عليه السلام – نیز در هشداری به همه طالبان پیشرفت و تعالی و كمال، ضمن اشاره به حقیقت «وجدان» پیروی از ندای وجدان را مورد تأکید و یادآوری قرار می دهد:

« وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ يُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى يَكُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ غَيْرِهَا لَا زَاجِرٌ وَ لَا وَاعِظ»[5]

آگاه باشید که هر کس از درون خود بر عليه [گناهان و تخلفات] خود باز دارنده و موعظه‌گری نداشته باشد، هرگز دیگران برای او پند و نصيحتی نخواهند داشت!

اعمال وجدان

وجدانِ سالم، اصول کلیه را درک نموده با «حقیقت»، «علم» و «دین» هماهنگی می کند [6] و در تشخیص «خير و شرّ» و «نیک و بد» دچار اشتباه نمی شود و علاوه بر داوری و قضاوت بی طرفانه، و قاطعانه خود، در مواقع ضروری عکس العمل مناسبی هم از خود نشان می دهد و موجب پشیمانی و ندامت انسان و گاه عذاب شدید و هول انگیز درونی او می شود.

قرآن کریم در یکی از آیات، ضمن تعبير وجدان به «نفس لوّامه» آن را در کنار قیامت ذکر فرموده و به آن قسم یاد کرده است:

« لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ * وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ » [7]

سوگند به روز قیامت و سوگند به نفس ملامتگر!

از به کار بردن نفس لوامه در کنار قیامت می توان شباهت های دادگاه قیامت و وجدان را دریافت؛ زیرا در قیامت، « لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً » (هیچ کس به جای دیگری به عمد یا اشتباه به محاکمه و مجازات نمی شود) وجدان نیز در قضاوت خود هرگز اشتباه و جانبداری نمی کند. در دادگاه عدل قیامت، « لاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ» (از هیچ کس و در مورد احدی توصیه و سفارش نیز پذیرفته نیست) وجدان نیز در قضاوت و داوری خود به توصیه و سفارش توجهی ندارد. در قیامت، « وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ» (بجای هیچ مجرمی فدیه نمی‌پذیرند) وجدان نیز در قضاوت و ملامت خود دقیقاً همین حالت را دارد. در قیامت، «وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ» [8] (هیچ کس را اجازه و توان یاری مجرمان نیست). در برابر عذاب و مجازات وجدان هم هیچ کس قادر به یاری فرد نمی باشد و کسی نمی تواند از مجازات وجدان فرار کند؟

بنابراین، وجدان پاک و بیدار آدمی در برابر گناه، خیانت، سرکشی، کوتاهی و تنبلی و هر نوع تخلف و انحراف از مسیر تقوا، پاکی و فضیلت عکس العمل نشان می دهد. تخلف و انحراف را به او گوشزد می کند و با ملامت و سرزنش های پی در پی و مداوم خود، موجب تنبه، آگاهی، ندامت، پشیمانی، توبه و هدایت فرد می گردد.

وجدان آدمی، احساس مسؤولیت می کند و بر کارهای ریز و درشت او نظارت دارد و در بسیاری مواقع، غبار شبهه و تردید را از دل او می زداید و با راهنمایی های دقیق، صادقانه و خیرخواهانۀ خود موجب اطمینان و آرامش درونی فرد می شود.

وجدان، هم پیش از عمل نسبت به کار خیر ترغیب و تشویق دارد و از کار بد و ناپسند باز می دارد و هم پس از انجام آن، عملکرد فرد را مورد ارزیابی و قضاوت قرار داده عکس‌العمل مناسب و بجا نشان می دهد.

منابع:

[1] – آلن پیرو، فرهنگ علوم اجتماعی ، ترجمۀ باقر ساروخانی ، انتشارات کیهان ، 1366 ، ص 51 .

2 – محمد تقی جعفری ، وجدان ، انتشارات اسلامی ، تهران ، ص 10 .

3 – بلد ، آیات 8 – 10 .

4 – شمس (۱۱)، آیات ۷-۸.

5 – نهج البلاغه، ترجمۀ دکتر شهیدی، خطبة 90 .

6 – وجدان، ص ۱۶۲ و ۱۶۴.

7 – قیامت (۷۵)، آیه ۲-۱.

8 – بقره (۲)، آیه ۴۸.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا