انتظار

وظایف منتظران در عصر انتظار 2

در ادامۀبر شمردن وظایف منتظران، به چند مورد دیگر می پردازیم:

 5. یاد حضرت ولی عصر عليه السلام 

از جمله مهم ترین وظایف منتظران و علاقه مندان آن حضرت، فراموش نکردن او، و همیشه به یاد و ذكر او بودن است.

امام علی علیه‌السلام فرمود: «من أحب شيئا لهج بذكره؛1 هر کس چیزی را دوست بدارد، همواره نام آن را بر زبان دارد.»

امام کاظم علیه السلام درباره غیبت امام زمان علیه السلام فرمود: «يغيب عن أبصار الناس شخصه و لا يغيب عن قلوب المؤمنين ذكره؛2 خودش از دیدگان مردم پنهان می شود؛ ولی یاد او از دلهای مؤمنان مخفی نمی شود.»

دعای ندبه، زمزمه ای عاشقانه است که در آن هر صبح جمعه با معشوق خود ارتباط برقرار می کنیم و به یاد او سرشک از دیدگانمان جاری می شود. چه زیباست نغمه های عاشقان مهدی؛ آنجا که می گویند: «عزيز على أن أرى الخلق و لا ترى ولا أسمع لك حسيسأ و لا نجوى؛ بسیار بر من سخت است که خلق را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایی نشنوم.»

«آیا کسی هست که مرا یاری کند تا به همراهی او ناله و گریه را طولانی کنم؟ آیا ناله کننده و بی تابی هست که من با زاری، او را هنگام تنهایی اش یاری و همراهی کنم؟ آیا در چشمی خار رفته است که چشم من [در ناراحتی و اشک] با او همدردی کند؟ ای زاده احمد! آیا راهی به سوی تو هست که به ملاقات تو منتهی شود؟ آیا روز [جدایی] ما به فردای [وصال ] می رسد که از آن حظ بریم ؟ »3

ولی عصر عليه السلام نیز از یاد شیعیان خود غافل نیست و اگر ارتباط ما با امام زمان برقرار شود و در همه امور زندگی به یاد و ذکر آن حضرت باشیم، به يقين، مشمول عنایت و لطف ایشان می شویم؛ چنان که در نامه امام عصر عليه السلام به شیخ مفید (قدس سره) به این موضوع اشاره شده است.

آن حضرت می فرماید: «إنا غير مهملين لمراعاتکم و لا ناسين لذکرکم ؛ 4 ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم.»

6. محبت به حضرت مهدی عليه السلام

انسان، وقتی به کسی علاقه داشته باشد، یاد و خاطره محبوب، همیشه در فکر و ذهنش حضور دارد و این باعث می شود که زندگی اش رنگ و بوی معشوق بگیرد. اگر محبوب انسان، موجودی متعالی و ملکوتی باشد، این الگوپذیری زمینه رشد و تعالی او را فراهم می سازد؛ اما اگر محبوب و معشوق وی موجودی پست و فرومایه باشد، این الگوپذیری باعث سقوط و هلاکت وی خواهد شد. خداوند در قرآن کریم به سبب اهمیت محبت به اهل بیت علیهم السلام، مزد رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مودّت و دوستی خاندان او قرار داده است و می فرماید: «قل لا أسألكم عليه أجرا إلا المودة في القربى» 5 ؛ «بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمی کنم، به جز دوستی و مودت با اهل بیتم.»

همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هیچ بنده ای ایمان واقعی نمی آورد، مگر اینکه نزد او من از خودش محبوب تر و اهل بیت من و خاندان من از اهل بیت و خاندان او محبوب تر باشند و ذات من از ذات خودش محبوب تر باشد.» 6

امام حسن عسکری علیه السلام خطاب به حضرت مهدی عليه السلام فرمود: «و اعلم أن قلوب أهل الطاعة و الإخلاص نزع إليك مثل الطير إذا أمت أوکارها؛ 7 بدان که دل های اهل بندگی و اخلاص، به سوی تو پر می کشند؛ همچنان که پرنده به سوی آشیانه اش پر می کشد.»

البته این طور نیست که محبت، یک طرفه باشد؛ بلکه امامان معصوم عليهم السلام نیز به شیعیان واقعی، ابراز علاقه و محبت کرده و می کنند، و در غم و شادی آنان شریک اند.

امام رضا علیه السلام فرمود: «الإمام الأمين الرفيق و الأخ الشفيق، و کالام البرة بالولد الصغير، 8 امام، امین و دوست است، و برادر دلسوز است، و مانند مادری است که با فرزند خردسال خود مهربان است.»

همچنین امام على عليه السلام فرمود: «إنا لنفرح لفرحكم و نحزن لحزنکم، 9 ما در شادمانی شما شاد و برای اندوه شما اندوهگین می شویم.»

امام رضا علیه السلام فرمود: «هیچ کس از شیعیان ما…. غمدیده نمی شود، مگر آنکه ما نیز در غم او غمگین می شویم و شاد نمی شود مگر اینکه از شادی او شاد می شویم و هیچ یک از شیعیان ما در مشرق و مغرب زمین از نظر ما دور نیستند.» 10

امام مهدی علیه السلام فرمود: «از تردید گروهی از شما (شیعیان) در دین، و شک و سرگردانی در مسئله والیان امرشان آگاه شدم. پس این غم ما به خاطر شما است، نه به خاطر خود ما، و برای شما متأثر شدیم، نه برای خودمان.» 11

حضرت مهدی عليه السلام در این روایت و امثال آنها به شیعیان ابراز محبت و علاقه کرده و اعلام کرده است که از گمراه شدن آنها به شدت ناراحت و متأثر می شود.

7. دعا برای فرج امام زمان علیه السلام

 در روایات معصومان عليهم السلام دعا برای فرج امام زمان علیه السلام به عنوان یکی از عوامل نجات انسان ها در دوران هلاکت بخش غیبت کبری مطرح شده است و از جمله وظایف منتظران شمرده شده است.

امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: « به خدا سوگند که او غیبتی [سخت] می کند. در آن غیبت، از هلاکت نجات نمی یابد، مگر کسی که خدای عزوجل او را بر قول به امامت آن حضرت ثابت بدارد و او را در عصر غیبت بر دعای به تعجیل فرج او موفق بدارد.» 12

از سوی دیگر، خود حضرت امام مهدی (عج) در موارد زیادی، شیعیان را به دعا برای فرج خویش، توصیه کرده است؛ برای مثال، آن حضرت در پایان توقيع به جناب اسحاق بن يعقوب می فرماید:

أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فإن ذلك فرجكم؛ 13 برای تعجیل در فرج، زیاد دعا کنید که همانا آن فرج شماست.»

درباره زمان و نحوه دعا برای فرج امام عصر عليه السلام توصیه های زیادی از سوی اولیای دین بیان شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:

الف) در منهاج العارفین آمده است: «مستحب است انسان پس از نماز صبح صد مرتبه بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم» 14

ب) مرحوم شیخ بهائی (ره) نقل می کند: «پس از نماز صبح و در حالی که با دست راست، محاسن خود رامی گیری، کف دست چپ را به سوی آسمان بلند کن، و هفت مرتبه بگو: یا رب محمد و آل محمد صل على محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد.» 15

ج) علامه مجلسی(ره) در کتاب المقباس نقل کرده است: «در تعقیب نماز صبح، پیش از آنکه با کسی صحبت کند، صد بار بگوید: یا رب محمد و آل محمد صل على محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد وأعتق رقبتي من النار» 16

د) کتاب جمال الصالحين از امام صادق عليه السلام نقل کرده است که آنحضرت فرمودند: «از حقوق ما بر شیعیان این است که: پس از هر نماز واجب، دست خود را به چانه گرفته و سه بار بگویند: یا رب محمد عجل فرج آل محمد یا رب محمد إحفظ غيبة محمد، یا رب محمد إنتقم لإبنة محمد .» 17

ه) مرحوم شیخ طوسی (ره) در کتاب مختصر المصباح در جایی که وظیفه های شب جمعه را ذکر می کند، صد بار این دعا را سفارش می کند: «اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أهلك عدوهم من الجن و الإنس من الأولين والآخرين.» 18

منابع

1. غررالحکم، ص۶۵، ح ۸۵۹ .

2. اكمال الدین، ج ۲، ص ۳۶۸، باب ۳۴، ح۶.

3. اقبال الأعمال، ص۲۹۸ و بحار الأنوار، ج ۹۹، ص۱۰۸، باب ۷، ح ۱.

4. احتجاج، ج ۲، ص ۵۹۸.

5. شوری/ ۲۳.

6. أمالی، شیخ صدوق، ص ۳۳۴، مجلس ۴۵، ح ۸۴.

7. اكمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۸، ح ۱۹.

8. تحف العقول، ص ۳۲۴.

9. بصائر الدرجات، ص ۲۶۰، باب ۱۶، ح ۲.

10. همان، ج ۱، ص ۴۵۴.

11. بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.

12. اكمال الدین، ج ۲، ص ۳۸۴، باب ۳۸، ح ۱.

13. الغيبة ، شیخ طوسی، ص ۲۹۰، فصل ۴.

14. منهاج العارفین، ص۱۰۸.

15. مفتاح الفلاح، ص ۲۰۶ و مصباح المتهجد، ص۵۳.

 16. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۳.

17. همان، ص ۷.

18. همان، ص ۳۱.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا