مناسبتی

گفتگو با دکتر بهمن اکبری در مورد حادثه تروریستی مشهد مقدس

مهارت مدارا؛ تأملاتی اخلاقی درباره حادثه تروریستی مشهد
شهادت دو طلبه در حریم امن رضوی به دست دژخیم دشنه به دست، لایه های مختلف جامعه را متأثر ساخته است. ترویج خشونت و ترور در جهان اسلام یکی از فتنه های استکبار برای رخنه در صفوف مسلمین است. در گفتگو با دکتر بهمن اکبری پژوهشگر مطالعات حقوق بشر اسلامی به این موضوع پرداخته ایم.
 
ساعدنیوز: حادثه تروریستی مشهد و شهادت دو تن از علمای دین در حریم قدس رضوی، انعکاس های متعددی در جامعه داشته است. تفسیرهای مختلفی از این حادثه شده است، اعم از تفسیرهای امنیتی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی. اما به نظر مهمترین عنصر این حادثه که “خشونت” است چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. ترور و کشتار و استفاده از خشونت به جای تعامل و مناظره و گفتگو، نشان از اغمای رواداری و تساهل در جامعه دارد و فارغ از ریشه های حادثه مشهد که نهادهای امنیتی کشور مسئول بررسی آن هستند و رسانه صلاحیت پرداختن به آن را ندارد، وقوع چنین رویدادهایی به نظر یک زنگ خطر درباره گسترش خشونت در جهان اسلام است. با عنایت به تعالیم نبوی و ائمه معصومین(علیهم السلام)، به نظر حضرتعالی چه تفسیر و تعبیری می توان از این رویداد از منظر اخلاق اسلامی و فرهنگ مدارا، ارائه داد؟


دکتر بهمن اکبری:

بسم الله الرحمن الرحیم؛

بله! این موضوع بسیار مهمی است که نباید از آن غافل شویم. مدارا یک مهارت است. کنترل خشونت یا مدارا از طریق آموزش و فرهنگ میسّر است. همان طور که ما برای پرورش اندام، مربی، متن و برنامه غذایی و ورزشی داریم، برای نهادینه کردن مدارا در جامعه هم نیازمند آموزش برنامه مند هستیم. مدارا نیازمند مربی، متن و آموزش مشخص است تا جامعه جسور، متهور و بی احتیاط و بی تأمل به هر سوئی کشیده نشود. ما در جهان اسلام با بی برنامگی در زمینه آموزش مهارت مدارا مواجهیم و نیازمند یک تلاش نخبگانی برای اصلاح این نقص هستیم. این مهارت باید در ساختارهای اجتماعی، حکمرانی و سازمان های غیردولتی نهادینه شود تا یک جریان قویِ نخبگانی بر علیه خشونت شکل بگیرد.
همان طور که اشاره کردم، پرورش روحی و رفتاری، مستلزم یک برنامه ریزی و کار آموزشی منظم است. خشونت و تنفر در سطح کلامی و رفتاری، زمانی رخ می دهد که ما از فضای “پذیرش دیگری” خارج می شویم. خروج از فضای پذیرش دیگری دقیقاً به معنای مخدوش شدن حرمت “انسان بما هو انسان” است. این لحظه ای است که ضرباهنگ خشونت در جامعه بالا می رود.
خشونت، لایه های زیادی دارد؛ خشونت در سطح گفتمانی در میان نخبگان مشاهده می شود. کمترین آسیب این نوع خشونت آن است که ما از یک مناظره علمی سالم بی بهره می شویم. صدای بلند و فریاد کشیدن در جلسات مناظره یا حتی بر سر منابر، همگی لایه هایی از خشونت کلامی هستند. خشونت در رابطه معلم و شاگرد یا استاد و دانشجو نیز مشاهده می شود و این خشونت در لایه های مختلف جامعه منتشر می شود تا جایی که این خشونت را در روابط ارباب رجوع و کارمندان در ادارات می بینید. تا مسأله ای پیش می آید، ضرباهنگ خشونت بالا می رود و خواه ارباب رجوع و خواه کارمند، با زبانی خشن گفتگو می کنند.

مراسم تشییع شهیدان حادثه تروریستی حرم مطهر رضوی - امین یاوران
مراسم تشییع شهیدان حادثه تروریستی حرم مطهر رضوی – امین یاوران


به طور طبیعی، وقتی فضای عدم مدارا و عدم حرمت دیگری حاکم می شود، جلوه های امنیتی این خشونت هم خودش را نشان می دهد. فرقی نمی کند که هویت عامل تروریستی حادثه مشهد چیست. این نوع رفتار خشن و حمله به سه عالم دینی در حرم امن الهی و محل عبادت و شهادت دو تن از این عالمان حاکی از یک نقص بزرگ اخلاقی در جهان اسلام است؛ نبودِ مهارتِ رواداری و تساهل. وقتی دو عالم دینی به این حالت دژخیمانه مورد تعرض قرار می گیرند در جایی که حریم عبادت و حرم امن قدسی است، این یعنی، روح مدارا و حق انسان، پایمال شده است. این رواداری و تساهل ریشه در تعالیم نبوی و الهی اسلامی دارد و ما از این منظر درباره مدارا سخن می گوئیم نه از منظر لیبرال دموکراسی غربی.
جامعه فرهیخته، جامعه ای متشکل از اشخاص فرهیخته نیست، بلکه مناط فرهیختگی یک جامعه، برقراری جریان فرهنگی مدارا، رواداری و حفظ حقوق دیگران و کرامت انسانی در آن جامعه است. جامعه ای می تواند فرهیخته محسوب شود که تمام نهادهای رسمی و غیررسمی آن جامعه از فرهنگ و روح مدارا و محبت و احترام به دیگری لبریز شده باشند. چنین جامعه ای است که می تواند دعوی فرهیختگی و توسعه یافتگی را داشته باشد و دارای صلاحیت های لازم باشد.
پیامبر اسلام (ص) خود را مأمور “بِمُداراةِ النّاسِ” می داند؛ “أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ” (پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است.) مدارا کردن با مردم و رعایت دیگران را رسول گرامی اسلام یک امر الهی می داند. این اساسِ فرهنگ اصیل اسلامی است. مفهوم دیگری که باید به آن در اینجا اشاره کنیم کلمه “رفق” است. رفق و رفاقت یکی از مبانی اخلاق اسلامی است. رفق و مدارا در گفتار و رفتار اولیای الهی ظهور پیدا می کند. باز حدیث نبوی است که می فرماید: “أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ” (عاقل ترين مردم كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند.). بنابراین، بحث ما درباره مدارا و رواداری دقیقاً در چارچوب گفتمان اسلامی است. تأکید پیامبر اسلام بر رعایت مدارا و رفق تا جایی است که می فرماید: “مَنْ حُرِمَ الرِّفْقَ فَقَدْ حُرِمَ الْخَيْرَ كُلَّهُ” (هر كس از مدارا بى ‏بهره باشد، از همه خوبى‏ها بى ‏بهره مانده است.)
بنابراین، من معتقدم که جهان اسلام نیاز به بازخوانی این احادیث پرمغز نبوی دارد. بازگشت به قناعت و آرامش و رضایت خاطر؛ قناعت صرفاً معنای قانع بودن و صرفه جویی ندارد بلکه رضایت خاطر و آرامش داشتن نیز هست. همان آرامشی که در جان مؤمن ظهور می کند. در ماه رمضان اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که صوم به معنای “خودنگاهداری” است. همین خودنگاهداری است که منجر به تقوا و پارسایی می شود که فرمود “لعلکم تتقون”! بخشی از این خودنگاهداری، فروخوردن فریادها و نفرت ها است. و ثمره این خودنگاهداری هم باز شدن درهای حکمت به روی بنده صالح الهی است که مزین به “مُداراةِ النّاسِ” است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا