سبک زندگی

تنها در بیابان

«وَلَقَد جِئْتُمُونَا فُرَادَی» آیه خیلی مهمی است. شما تنها به نزد ما می‌آیید. شما از این عالم که رفتی، دیگر تکی تا قیامت. دوستی داشتم پدرش از اعیان بود و در زمان طاغوت با وزیری رفیق بود. آن وزیر، اسم ایشان را جزء کارمندان بالا رتبه وزارتخانه نوشته بود.

ایشان هم بدون هیچ کاری، هرماه حقوقش را می‌گرفت. وزیر بعدی هم مثل وزیر قبلی. خلاصه تمام عمرش، بی‌خود حقوق گرفته بود. دوستم می‌گفت من در بیمارستان بالاسر پدرم بودم. صبح زود بود. دیدم دو سه تا کبوتر آمدند و لب پنجره نشستند؛ ناگهان بوی بسیار بدی استشمام کردم. در همین حین پدرم فوت کرد.

فردا شب و پس فردا شب خواب پدرم را می‌دیدم که در بیابانی کاملاً عریان به سنگی مثل سنگ قبر تکیه داده بود. در این بیابان حتی یک ذره، حتی یک خار هم دیده نمی‌شد. آدم این‌گونه تنها می‌شود. یک بیابان بی‌سروته. هیچ‌کس نیست.

یک‌ذره سبزی و خرمی وجود ندارد. ممکن است عین این چیزهایی که در خواب دیده، آنجا در آن عالم نباشد؛ اما نشان می‌دهد که این هیچ‌چیز ندارد. هیچ‌کس را ندارد. تنهای تنهاست. این برای سرنوشت همه آدمی زادگان است. وزیری، امیری، پادشاهی، رئیس‌جمهوری، فرقی ندارد. اگر کاری کردی، آن را داری. اگر نکردی، نداری.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا