
فضای مجازی
منِ مجازی با منِ حقیقی چهقدر فاصله دارد؟
تاریخ زندگی شخصی انسانها را میتوان در یک تقسیمبندی به دو دوره پیش از عصر مجازی و پس از آن تقسیم کرد. بیتردید از مهمترین تحولات زندگی بشر، ایجاد دنیایی نه موازی، بلکه آمیخته با جهان حقیقی، موسوم به فضای مجازی است. یکی از ویژگیهای سبک زندگی عصر جدید، جریان تلخوشیرین زندگی در فضای مجازی استپیش از اینها مردم در روابطی بسیار بسیط و منحصر در روابط فیزیکی و چهرهبهچهره با هم ارتباط میگرفتند که اقتضائات خودش را داشت؛ اما اکنون فضای عمومیِ فکر مردم بیشتر و البته پیشتر از آنکه متأثر از عوامل حقیقی باشد، خط گرفته از رسانه ها و فضای مجازی است.
انسانها در فضای مجازی صبح به صبح با شعری تازه و تصویر شاخه گلی زیبا به هم صبحبهخیر میگویند و برای همآرزوی نیکبختی میکنند. ما در شبکههای اجتماعی برای هم شعر میخوانیم یا آنکه با یک کلیک و با تأیید یا عدم تأیید کسی و به اصطلاح فرنگی لایک، طرف مقابل را خوشحال و یا ناراحت میکنیم. به راحتی می توانیم اظهارنظر کنیم و در هیچ یک از این امور از کسی اجازه نمیخواهیم. نظرات ما اغلب تأثیرگذارند و مورد توجه واقع میشوند.
خوب و بدش به کنار؛ اما در فضای مجازی، انسانها مافیالضمیر خود را راحتتر بروز میدهند؛ مثلاً در دنیای ملموس حقیقی، اگر کسی از ما بخواهد خود را برای او معرفی کنیم، لابد به نام خدایی میگوییم و نام و نام خانوادگی و شهر محل تولدمان را برایش میگوییم. همینقدر ساده؛ اما هیچکس یک بیت شعر نمیخواند یا ضربالمثل نمیگوید و عبارتی ادبی به کار نمیبرد. هیچکس در قالب فانتزی نمیگوید: «آدم بن حوا» یا «عشق و جنون»! حالآنکه در فضای مجازی در نمایهها و پروفایلها که بستر مشخص شده برای معرفی کاربر است، عمدتاً چیزی برخلاف این دیده میشود: نامها مستعار است و سلیقهها خاص؛ عاشق شعر و موسیقی و از این قبیل.
در واقع هرکس به حسب سلیقه، از راهی برای شناساندن خود استفاده میکند و در حقیقت نوعی معرفی کردن نوین پدیدآمده است. علاقههایمان را آشکارا بیان میکنیم و از این راه، شناخت مورد دلخواه را از خودمان به طرف مقابل میدهیم و یا ترجیح میدهیم بیآنکه شناخته یا حتی دیده شویم، در فضای مجازی حضور داشته باشیم.
اگر از این واقعیت انکارنشدنی بگذریم که در فضای مجازی راحتتر میتوان دروغ گفت و مخاطب را فریب داد، بهاندازهای که خانمی خود را آقا معرفی کند یا بالعکس، معرفی با اذكار مذهبی مثل «امیری حسین و نعم الامیر» یاعباراتی همچون «یک پرسپولیسی عاشق رونالدو» ظاهراً جز در فضای مجازی امکانپذیر نیست. اصلاً گویا ادبیات خاصی بر این جهان حاکم است؛ ادبیاتی که «طوفان طور» در حال درنوردیدن زبان ماست. تصاویرمجازی ما اغلب در محیطی جذاب مثلاً زیارتگاه یا تفرجگاه و با سر و وضعی از قبل مرتب شده منتشر میشود. عکس پروفایلهایمان هم معمولاً بیش از آنکه «آنچه هستیم» باشد، حکایت از «آنچه میخواهیم دیده شویم» است.
مجموعه این واقعیتها، آدابورسوم فضای مجازی را تشکیل میدهند. قوانینی نانوشته که کاربران فضای مجازی آنها را پذیرفته و مطابق آن الگو عمل میکنند. «ما» در فضای مجازی «مای رسانهای» هستیم.
ما در فضای مجازی بیآنکه واژهها را استخدام کنیم، حادثهای را برای هم نقل میکنیم. کمتر از کلام استفاده میکنیم و بیشتر از جایگزینها بهره میبریم.
اینگونه است که این خاطرات تصویری، فرصت با هم سخن گفتن و پرورش خلاقیت در میان موضوعات را از ما میگیرند؛ اما در فرصتی کوتاه، همه چیز را بیان میکنند. سرعت افزایشیافته و فوایدی دارد؛ اما به کل فاقد برخی ویژگیهای فضای حقیقی است.
چارهای جز این داریم؟
فضای مجازی با همۀ خوب و بدش، حقیقت دنیای امروز ما را تشکیل میدهد؛ بهگونهای که هیچ چارهای جز آموختن رسوم آن و بهکارگیری صحیحش وجود ندارد.
اعتماد بیپایهواساس به کسی که شایستگی آن را ندارد، خطایی بزرگ است، این خطا در فضای مجازی با توجه به فراهم بودن زمینه برای پنهانکاری و فریب، ممکن است سبب رخدادهایی ناخوشایندتر شود؛ بنابراین دقت بیشتر در اعتماد به «افراد» و «اخبار» و دقت بیشتر در «معاملات سایبری»، از جمله آداب زندگی درست در دنیای جدید تحمیلی استـ
مخاطب در فضای مجاز ما را نمیبیند یا اصلاً نمیشناسد ـ بنابراین هیچ گاه دستش به ما نمیرسد اما آیا این مسئله به این معنی است که میتوانیم هر چه بخواهیم ، ضد او سخن بگوییم و نظرات مخالف خود را با هر ادبیاتی بیان کنیم؟ آیا اگر امکان مقابله به مثل یا پیگیری قضایی در مواردی از جرمها و رفتارهای بیادبانه وجود نداشت، یعنی اینکه ما هم در انجام هر عملی آزاد هستیم ؟! ظاهراً رفتار درست در این دنیای جدید، تقوای بیشتری نیز میخواهد – اصلاً گویا دنیای مجازی از مصداقهای همان خلوتهایی است که آموزههای دینی، ما را به تقوا در آن سفارش کردهاند ـ فضای مجازی مانند یک تجمع شلوغ از همۀ افراد جامعه است ـ زن و مرد، کوچک و بزرگ، غریبه و آشنا، موافق و مخالف همگی در جامعۀ مجاز اطراف ما حضور دارند ـ اقتضای چنین فضایی، دقت بیشتر در گفتار و رفتارهای متناسب با آن استـ
مشهور است که «وقت طلاست»، با این حال وقت خیلی با ارزش تر از طلاست، همین وقت و زمان، در فضای مجازی با شتاب بیشتری در حال گذر است، ابرهای آسمان مجازی با سرعت حرکت می کنند و وقت در این جا «طلاتر» است، مراقب باشیم فرصت هایی را که باید برای مطالعه، گردش در طبیعت، ورزش یا بودن در کنار عزیزانمان بگذرانیم، در فضای سایبری هدر ندهیمـ