سبک زندگی

وجدان کاری چیست؟

وجدان کاری را می توان رضایت قلبی و التزام عملی نسبت به وظایف تعیین شده برای انسان تعریف کرد. با این شرط که بدون هرگونه سیستم نظارتی، شخص وظایف خود را به بهترین نحو ممکن به انجام رساند. وجدان کاری درجه ای است که افراد یک سازمان پشتکار، سخت کوشی و انگیزش دارند تا به هدف دست یابند. از جمله شاخص های وجدان کاری ، رعایت عدالت در انجام وظیفه، احترام به افکار دیگران، خدمت به خلق، احساس مسوولیت، ترجیح سازمان بر خود، انجام به موقع کارها و … است.

در بین عوامل موثر در تولید، کارکردن با وجدان از جایگاه ممتازی برخوردار است؛ زیرا با انجام کار و استفاده از نیروی انسانی، سایر عوامل و منابع مورد بهره برداری قرار می گیرند. امروزه پویایی سازمان ها و نظام اداری به تنهایی منوط به جدید کردن فناوری، تغییر ساختارها و اضافه نمودن سرمایه نیست؛ ولی آنچه در سرپا نگه داشتن و تعالی سازمان ها و نظام اداری نقش محوری داشته و حرف اول را می زند انسان است که اگر به بطن انسان نگاه کنیم عاملی به نام وجدان می تواند نقشی پررنگ و بسیار مهم را در کارایی و اثربخشی هر سازمان ایفا کند.

توجه به مفهوم وجدان کاری در سازمان ها، توجه به اخلاق و روابط انسانی است؛ زیرا اخلاق، تعهد ایجاد می کند و باعث می شود، افراد نسبت به وظایف و رفتار شغلی خود به بهترین شکل و بدون وجود عامل کنترل خارجی حساس باشند. وجود وجدان کاری در یک سازمان باعث افزایش سطح بهره وری، تحقق توسعه پایدار، تحول فرهنگی انسان، ثبات مدیریت و نظم اقتصادی می گردد. وجدان کاری موجب می شود کارکنان نظام اداری و سازمانی کشور، توانمندی ها، استعدادها و تخصص ها را نه تنها بدون کنترل بلکه بطور داوطلبانه در جهت تحقق اهداف سازمان قرار دهند که در سایه این وجدان کاری برنامه های توسعه پایدار کشور بیمه می شوند .

کارکنان با وجدان کاری بالا سختتر کار می کنند، برای سازمان ارزش قائلند و ایراد کمتری در کارشان دیده می شود. افراد با وجدان کاری بالا اهداف و ارزش های سازمان را اهداف و ارزش های خود می دانند و برای رسیدن به آنها تلاش می کنند. نیروی انسانی ما به تقویت وجدان کاری و تغییر در فرهنگ کار، نیازمند است چرا که نیروی انسانی متعهد، سازمان را در دستیابی به اهداف خود یاری می دهد.

شاخص های وجدان کاری

1. کفایت

کفایت کارکنان به معنای کمترین زمان یا انرژی مصرفی برای بیشترین کاری که انجام شده است، می باشد.

2.نظم و ترتیب

تمیزی، آراستگی و مرتب بودن و انضباط داشتن است. افراد با انضباط وظایف خود را با صداقت و درستی انجام می دهند، در انجام وظایفشان سخت گیر و پرتوقع هستند، در امور خود دارای برنامه ای منظم هستند. افراد بی نظم قادر به سازمان دادن نیستند.

3. وظیفه شناسی

به معنی “اداره کردن آگاهانه” است. عوامل متعددی بر میزان وظیفه شناسی کارکنان تاثیر می گذارند، مانند رضایت شغلی، و تعهد سازمانی. هر چه رضایت شغلی بیشتر باشد افراد وظیفه شناس تر خواهند بود.

4. تلاش برای موفقیت

افرادی که برای موفقیت تلاش می کنند، انگیزه بالایی دارند و خیلی سخت کار می کنند، تا به اهداف خود برسند. دارا بودن انگیزه کار و جهت دهی به انگیزه های سالم، یکی از ضرورت ها در کاربرد صحیح منابع انسانی است.

5. خویشتن داری

توانایی افراد در شروع وظایف و ادامه آن در جهت تکمیل آن علی رغم دلتنگی ها و آشفتگی هاست.

6. احتیاط در تصمیم گیری

این صفت مربوط به حد تمایل افراد به فکر کردن قبل از اقدام به عمل است، زیرا تصمیم گیری ها در سرنوشت افراد اهمیت زیادی دارند و چه بسا تصمیم گیری اشتباه، عواقب جبران ناپذیری را برای فرد به بار می آورد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا