دام های شیطان

دام های شیطان متأسفانه در بسیاری از جوامع مسلمان گسترانده می شود و ما خواسته و ناخواسته اسیر این افکار و اعمال می شویم. دام ها و دانه ها عبارت اند از:

1 – مصرف گرایی، اسراف و تبذیر

تبلیغات روزافزون رسانه ها و نهادها، که برای تأمین منافع خود و منافع افرادی خاص انجام می شود، مصداق کارهای شیطانی است، تبلیغ مواد خوراکی بی فایده و حتی مضر، تبلیغ کالاهای تجملاتی و زینت دادن به دکوراسیون منازل و ادارات و واردات کالاهای غیرضروری با فرهنگ هایی که مناسبتی با فرهنگ اسلام ندارد، همه ناشی از فرهنگ مصرف گرایی است تا آنجا که انسان فکر می کند باید آنها را مصرف کند و دایم به آنها نیاز دارد و هر روز نیازهای جدیدتری نیز به او عرضه می شود. البته مسلّم است که دست های پنهانی در کار است و دشمن از این طریق انسان را آلوده به دنیا می کند.

در قرآن پیوسته از وسوسه یا ولایت شیطان بر افراد سخن به میان آمده است اما تنها موردی که «اخوان الشیاطین» آمده آیه 26 و27 سوره اسراء است که اسراف کاران همکار شیطان معرفی شده اند نه صرفا تحت تأثیر او؛ یعنی کار از وسوسه شدن گذشته و به مرحله همکاری و معاونت رسیده است.

«… ولا تُبَذِّر تبذیرا* إن المبذرين كانوا إخوان الشياطين و كان الشيطان لربه کفورا»؛ هرگز اسراف و تبذیر نکن چرا که تبذیر کنندگان، برادران شیاطین هستند و شیطان در برابر پروردگارش ناسپاس بود.

اسراف به معنای از حد گذراندن در هر کاری است اما تبذیر یعنی حیف و میل کردن و به آن افتخار کردن و آن را ملاک برتری دانستن. تبذیر گرچه بیشتر در مسائل مادی مصداق دارد، ولی در مورد نعمت های دیگر نیز صدق می کند، مانند هدر دادن عمر و جوانی، به کار گرفتن فکر، چشم، گوش و زبان در راه ناصحیح، سپردن مسئولیت ها به افراد ناصالح، پذیرش مسئولیت بدون داشتن لیاقت و بیش از حد توان و ظرفیت، آموزش و آموختن مطالب غیرضروری و غیر مفید (تفسیر نور، ج7، ص 46).

تبذیر نشانه کفران و ناسپاسی است نه نشانه سخاوت و بخشندگی، و هرکس تبذیر کند همدست شیطان است. بنابراین تکلیف اخلاقی و شرعی این است که اهل ریخت و پاش، کارشان تقبيح شود نه آن که مورد تقدیر و احترام قرار بگیرند و فرهنگ درست مصرف کردن و بیهوده هدر ندادن مال و عمر و نعمت را باید به فرزاندان خود آموزش دهیم.

2 – مدگرایی و تنوع طلبی

آفتی که امروزه گریبان گیر اکثر اقشار مردم، به ویژه نوجوان و جوان شده، مدگرایی است. غرب و غرب زده ها فرهنگ و افکار خود را که ضد اسلامی است تبلیغ می کنند و به کارهای شیطانی دست می زنند. آنها برای دین ستیزی، کالا، پوشاک، لباس، لوازم منزل و حتی نوشت افزاری تولید می کنند که کاملا فرهنگ غرب را اشاعه می دهد. عجیب آن است که نوشت افزار اکثر دانش آموزان با اشکال و با تصاویری تزیین شده که معارض با هنجارها و ارزشهای دین مبین اسلام و ترویج دهنده فرهنگ بی بند و باری و لجام گسیختگی جنسی است و موجب شده نوجوان و جوان به آنها گرایش پیدا کند. چنین تولیداتی برای جلب توجه و تحریک دختران و پسران و دور شدن انسان از مقام الهی اوست و کاری شیطانی است.

در اینجا نیز آگاهی بخشی، مقابله و مبارزه از یک سو و نشر فرهنگ و معارف اسلامی در بین خانواده ها و دانش آموزان از سوی دیگر، می تواند چاره ساز باشد.

3 – حب دنیا و مادی گرایی

دل سپردن انسان به کالاها و امکانات مادی و شیفتگی نسبت به آنها و علاقه مندی به صفات دنیایی مثل سوء ظن، ریا، کبر، حب مدح، تفاخر، تکاثر و لهو و لعب و دنیاگرایی، به شکلی که خود و خدای خود را فراموش کند، همگی ناشی از دنیا دوستی و مادی گرایی است.

4 – حرص به مال اندوزی بدون اندیشه در عاقبت آن

ارتزاق از راه حرام اما پردرآمد و یک شبه ره صدساله را طی کردن برای رسیدن به دنیا و مظاهر آن از جمله خانه و ماشین و مبلمان و… از کارهای شیطنت آمیز دشمن است که قشر جوان ما را به خود مشغول کرده است. مصداق بارز این کارها امثال گلدکوئیست ها هستند. عده ای پول هنگفت به جیب می زنند و عده ای در اثر وسوسه های دشمن و به امید زود ثروتمند شدن به فلاکت و بدبختی می افتند.

در این راستا می توان به – اقتصاد و میانه روی در تمام امور؛

– ایجاد سیاست عدالت محوری در تمام جامعه تا عده ای یک شبه میلیاردر نشوند و عده ای در فقر دست و پنجه نرم کنند؛

– ایجاد شغل های مناسب و خود

اکتفا، همراه با تخصص و تعهد و جلوگیری از شغل های کاذب و درآمدهای حرام، به عنوان راه حل های مناسب اشاره کرد.

 5 – تکبر و قدرت طلبی و اخلاق جاهلی

شیطان اولین موجودی بود که تكبر ورزید و خود را برتر از انسان دانست و به همین دلیل از درگاه حضرت حق رانده شد و جزو مهلت داده شدگان قرار گرفت. بنابراین هر کس عمل شیطان را تکرار کند او نیز دشمن خداست و نسبت به خدا ناسپاس است. حضرت علی(ع) در خطبه 234 نهج البلاغه(خطبه قاصعه) می فرماید: پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید، زیرا خداوند اعمال فراوان و کوشش های مداوم او را به علت تکبر ورزیدن از بین برد. او شش هزار سال عبادت کرد. از سال های دنیا یا آخرت۔ اما با ساعتی تکبر همه را نابود کرد. چگونه ممکن است پس از ابلیس فرد دیگری همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند؟

چرا ما آمریکا را شیطان بزرگ می دانیم؟ چون او هم چون شیطان بر همه جهانیان ادعای برتری می کند و می خواهد بر تمام جهان و جهانیان سلطه داشته باشد و برای رسیدن به این میل شیطانی خود از هیچ گونه قتل و غارت و ایجاد نفاق و کینه و دشمنی در بین مردم فروگذار نمی کند. عجب آن که برخی از دولتهای عربی به ظاهر مسلمان، دروازه ها را برای ورود کمک های مردم به مسلمانان نیازمند می بندند و تحت تأثیر وسوسه های این شیاطین بزرگ (آمریکا، اسراییل و انگلیس) قرار می گیرند و دشمن هم کیش خود می شوند.

تاریخ تکرار می شود. عمر سعد با وجود آن که مسلمان بود (به ظاهر) اما به طمع رسیدن به ملک ری حاضر شد به نبرد با امام حسین (ع) برخیزد و او را به شهادت برساند. هم اکنون نیز تکبر ورزیدن و تفاخر به تعصبات جاهلی باعث شده است بسیاری از سران کشورها دست در دست شیطان بزرگ، آمریکا، بگذارند و به دشمنی با اسلام و مسلمانان برخیزند.

مستکبرین برای رسیدن به انحصارطلبی های خود راحت نمی نشینند و به طرق مختلف به اسلام ستیزی می پردازند. از جمله با تولید رسانه ها، سایت ها و شبکه های اجتماعی، ادبیات مکتوب، رمان ها و فیلم ها و کارتون های سینمای هالیوود در عمق جامعه و خانواده ها نفوذ می کنند و عقاید و باورهای شیطانی خود را با تکنیک ها و تاکتیک های خاص و عام در بین جوامع و ملل انتقال می دهند و حتی دست به دین سازی می زنند.

یکی از حربه های مستکبرین، اختلاف افکندن میان شیعه و اهل تسنن است، با این هدف که در جامعه اسلامی نفاق و کینه ایجاد شود و به جان هم بیفتند و آنان با آسودگی خاطر اهداف شوم خود را دنبال کنند.

کسانی که از هر روشی برای رسیدن به قدرت، استفاده می کنند، مثلا پیروز شدن در انتخابات، به قدرت طلبی که کاری شیطانی است دچار شده اند. آبروریزی، سرکوب، نسبت های ناروا، پخش و مونتاژ فیلم به منظور خراب کردن طرف مقابل برای رسیدن به مقاصد شوم و دنیاطلبی اقدامات مخربی است که توسط شیطان صفتان صورت می گیرد. چنین اقداماتی ریشه در بی توجهی و بی اعتقادی به قرآن و فرامین الهی دارد.