سبک زندگی

نشانه های افراد بدون اعتماد به نفس

به طور کلی، کسانی که فاقد اعتماد به نفس اند، علایم و نشانه هایی دارند :

۱. تردید و دودلی

کسانی که فاقد اعتماد به نفس اند، با وجود استعدادهای ذاتی و قابلیت های فردی، قدرت بالا رفتن از نردبان ترقی را ندارند و همواره منتظرند دیگران برای آنان تصمیم بگیرند. تردید، بی ثباتی و تزلزل در زوایای مختلف زندگی آنها دیده می شود؛ از این رو زود تحت تأثير قضاوت دیگران قرار گرفته، و از ادامه کار باز می مانند و رای و نظر خویش را هیچ می انگارند. افراد فاقد اعتماد به نفس، همواره پیرو اراده دیگران اند و مانند برگ درختان در برابر باد به هر سو منتقل می شوند. همین تعلل و دودلی چه بسا اوقات گران بها و استعداد های درخشان و فرصت های مناسب را از آنها ربوده و دست یابی به موفقیت و کمال را برای آنان ناممکن ساخته است؛ زیرا تردید و ضعف افراد فاقد اعتماد به نفس در تصمیم گیری باعث می شود هیچ کاری را تا گرفتن نتیجه نهایی دنبال نکنند و در میانه راه تغییر جهت دهند؛ مثلا در ابتدا با علاقه و اشتیاق به شغل خاصی روی می آورند یا رشته تحصیلی خاصی را بر می گزینند، ولی به مرور زمان بر اثر رویارویی با دشواری ها دچار دل سردی و وازدگی می شوند و به دنبال شغل یا رشته تحصیلی دیگری می روند. افراد فاقد اعتماد به نفس، در انجام دادن کارها امروز و فردا می کنند و با این دست و آن دست کردن و کار امروز را به فردا انداختن، خود را در باتلاقی گرفتار می کنند تا جایی که از برداشن گام اول نیز عاجز می مانند. در مقابل، اشخاصی که اعتماد به نفس دارند، مشکلات را یکی پس از دیگری از پیش پای خود برمی دارند. 

٢. منفی بافی

از خصوصیات روشن افراد فاقد اعتماد به نفس، منفی بافی و منفی نگری است. این افراد تحت تأثیر افکار منفی بافان قرار دارند و طرز رفتار و تلقی آنها راجع به اشخاص و اشیا، براساس آن شکل گرفته است. افراد فاقد اعتماد به نفس، همواره در جست و جوی عیب های دیگران اند. به همه چیز اشکال می کنند و از هیچ برنامه ای راضی نیستند. در روایات معصومین علیهم السلام، افراد فاقد اعتماد به نفس به مگس هایی تشبیه شده اند که به پاکی ها توجهی ندارند.

امام على علیه السلام می فرماید: افراد فاسد، عیوب و بدی های مردم را پیگیری و خوبی های آنان را ترک می کنند؛ همان گونه که مگسان دنبال نقاط فاسد بدن می روند و جاهای صحیح و سالم را رها می کنند.1

در حقیقت، کسانی که فاقد روح اعتمادند، برای جبران ضعف درونی خود، عیب های دیگران را منتشر می کنند.

امام علی علیه‌السلام می فرماید: «ذووالعيوب یحبون إشاعة معايب الناس ليتَّسِعَ لهم العذر في معایبهم»؛2 کسانی که دارای عیوب و نقایص اند، دوست دارند عیوب مردم را منتشر کنند، تا راه عذرشان توسعه یابد.

در مقابل، کسانی که از اعتماد به نفس بر خوردارند، به مجموعه نگری و خوش بینی معتقدند و از منفی بافی اجتناب می ورزند؛ گویی زبان حال این گروه چنین است:

جهان چون خط و خال و چشم و ابروست

که هر چیزی به جای خویش نیکوست

٣. خیال بافی

کسانی که اعتماد به نفس دارند، رؤیایی فکر نمی کنند و به عمل و فعالیت خود اتکا دارند. تکیه کردن به آرزوهای ناممکن و تخیلات فریبنده و روی آوردن به دنیای رؤیا، از نشانه ها و ویژگی های کسانی است که از واقعیات می گریزند و از مواجهه با مشکلات هراس دارند.

امام علی علیه‌السلام می فرماید: «العاقل يعتمد على عمله و الجاهل يعتمد على أمله»؛3 عاقل به عمل خویش تکیه می کند و نادان به آرزوی خود اعتماد می ورزد.

این دسته، با روی آوردن به امید کاذب و واهی، از واقعیات فاصله می گیرند.

۴. ترس و عدم اطمینان

یکی دیگر از نشانه های افراد فاقد اعتماد به نفس، ترس از خود است. ترس از خود، نوعی طرد شخصیت خویش می باشد؛ یعنی کسی که به خود اعتماد و اطمینان ندارد یا به خودش شک داشته باشد، هرگز شخصیت خویش را به طور کامل نپذیرفته و به حساب نیاورده است. ترس از خود، منشأ ترس های دیگری، مانند ترس از قضاوت دیگران، ترس از آینده ای مجهول و ترس از معاشرت با مردم نیز می شود.

ترس از قضاوت دیگران، از آن جا ناشی می شود که شخص تصور می کند معایب و نقاط ضعفی دارد که به هیچ قیمتی نباید دیگران از آن با خبر باشند. کسی که از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیست، از اعتماد به نفسی که دیگران از خود نشان می دهند، می ترسد.4

بنابراین از نشانه های انسان های فاقد اعتماد به نفس، انزوای شدید و کم رویی است.

پدیده کم رویی، به یک مشکل روانی اجتماعی و آزاردهنده شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد. به کلام ساده، کم رویی، یعنی فرد بی توجهی فوق العاده ای به خود دارد و از مواجه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطات اجتماعی، گریز دارد.5

عبارت متداول این دسته آن است که من استعداد انجام دادن فلان کار را دارم؛ اما از ترس شکست احتمالی، جرئت نمی کنم دست به آن بزنم. در مقابل، انسان با اعتماد به نفس، رابطه ای درست و منطقی با زمان گذشته، حال و آینده دارد. از گذشته، تجربه می اندوزد، از آینده، امید و آرمان و برنامه می گیرد و در زمان حال به فعالیت و انجام دادن وظایف و مسئولیت هایش پرداخته، کابوس وحشت و ترس را در هم می شکند و به این شعر سعدی می اندیشد که می گوید :

سعدیا دی رفت و فردا هم چنان معلوم نیست

در میان این و آن، فرصت شمار امروز را

5. ترس از سخن گفتن

افراد فاقد اعتماد به نفس، آثار خود باختگی و بی اعتمادی در رفتار و گفتارشان به خوبی نمایان است. اینگونه افراد، نمی توانند با قدرت حرف بزنند، از حق خویش دفاع کنند و در موارد حساس که باید سخن بگویند، دچار ترس و لکنت زبان و اضطراب می شوند و با دیدن مردم، خود را می بازند و عرق بر پیشانی شان می نشیند. روان شناسان معتقدند فکر و بیان با یکدیگر نسبت مستقیم دارند.6

اسلام نیز به این نکته دقیق علمی توجه نموده و بر رابطه مستقیم اندیشه و سخن تأکید کرده است. امام على علیه السلام می فرماید: «بیان الرجل يُنبئُ عن قوة جنانه»؛7 سخن آدمی، حاکی از درجه روحی اوست.

جوان محصلی که لکنت زبان داشت و نمی توانست روان سخن بگوید، در نامه خود نوشته بود: با آن که خوب درس خوانده ام و همیشه در امتحانات قبول شده ام، ولی کندی زبانم مرا به سختی رنج می دهد. جرئت ندارم با کسی صحبت کنم. همیشه در آخر کلاس می نشینم و حتی المقدور خود را از چشم دبیر پنهان نگاه می دارم؛ زیرا می ترسم از من سؤالی کند و در جواب، زبانم بگیرد و همکلاسانم مرا مسخره می‌کنند. جرئت نمی کنم ساعت به دستم ببندم؟ از ترس این که مبادا کسی از من سؤال کند و در جواب بر اثر لکنت زبان مورد تحقیر واهانت واقع شوم.8

۱. سفينة البحار، ج ۲، ص ۱۹۵

۲. غررالحکم، ج ۴، ص ۳۸.

3. همان، ج1،ص 324.

4. لستر، به خود اعتماد کنید، ترجمه محمد حسین سروری، ص ۳۵.

5. غلامعلی افروز، روان شناسی کم رویی ، ص ۱۳.

6. محمد تقی فلسفی، جوان، ج ۲، ص ۱۹۸.

7. غررالحکم، ج ۳، ص ۲۶۱

8. محمد تقی فلسفی، همان، ص ۱۷۸ و ۱۸۸.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا