مناسبتیعلما و شهدا

سالروز رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بر عموم مردم ایران و آزادی خواهان جهان تسلیت باد.

رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بر عموم مردم ایران و آزادی خواهان جهان تسلیت باد.

(سیره زندگی امام خمینی در چند روایت)

ساده زیستی به سبک امام

امام خمینی خوی کاخ نشینی نداشتند. ایشان ساده‌ زندگی می‌کردند. همسر امام در توصیف محل اقامت امام در نجف می‌گوید: «وسایل و لوازمی که برای منزل امام در نجف خریده بودند عبارت بود از فرش کهنه، گلیم کهنه، سه چهار دست رختخواب، سماور بزرگ، یک گونی شکر، یک صندوق چای، چهل دست استکان و نعلبکی جورواجور برای پذیرایی از جمعیت، چهار سینی، چهار دست ظرف غذاخوری.»

در دوران تبعید در فرانسه هم امام توجه ویژه‌ای به ساده زیستی داشتند. آقای حسن حبیبی می گوید: «امام در این خصوص نیز همان تاکیدات همیشگی شان را داشتند و تذکر می‌دادند که باید مواظب باشید تا آنجا که میسر است حتی یک دینار اضافه خرج نشود. می‌فرمودند من فقیر هستم. مواظب باشید اسراف نشود. بیهوده خرج نشود و خلاصه همان زندگی ساده و محدود خودشان را داشتند.»

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با وجود اینکه امام رهبر یک ملت محسوب می‌شدند، با این وجود در آن جایگاه هم ساده زندگی کردن را فراموش نکردند.

حساسیت در استفاده از بیت المال

حاج احمد آقا نقل می‌کرد در مساله شهادت حاج آقا مصطفی حادثه‌ای پیش آمد که بیانگر روح تعبد حضرت امام نسبت به مسائل شرعی و احکام خداوند بود. در آن روز خانواده حضرت امام قصد داشتند از طریق تلفن منزل با تهران تماس بگیرند اما ایشان حتی در آن موقعیت که فرزند خود را از دست داده بودند صریحا به خانواده خود گفتند: «تلفن بیت از بیت المال است و خواست شما برای استفاده از آن امری شخصی است. بنابراین تماس از طریق آن تلفن جایز نیست.»

گریز از اسراف

خانم مرضیه حدیدچی دباغ، از مبارزینی که در زمان تبعید امام در فرانسه، آنجا حضور داشت، می‌گوید: روزی من در نوفل لوشاتو به علت ارزانی در حدود دو کیلو پرتقال خریدم. فکر کردم که هوا خنک است و برای سه تا چهار روز پرتقال خواهیم داشت.

امام با دیدن پرتقال‌ها فرمودند: این همه پرتقال برای چیست؟

من هم برای اینکه کار خود را توجیه کرده باشم؛ برای چند روز اینقد خریدم.

ایشان فرمودند: شما مرتکب دو گناه شدید: یک گناه اینکه ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیم و دیگر اینکه شاید امروز در نوفل لوشاتو کسانی باشند که تا به حال به علت گران بودن پرتقال نتوانسته‌اند آن را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن می‌توانستند مقداری از آن را تهیه کنند. در حالی که این مقدار پرتقال را برای سه یا چهار روز آن هم به جهت ارزان بودن آن خریده‌اید ببرید و مقداری از آن را پس بدهید.

گفتم: پس دادن آن ممکن نیست.

فرمودند: باید راهی پیدا کرد.

عرض کردم: چه کار می توانیم بکنیم؟

فرمودند: پرتقال‌ها را پوست بکنید و به افرادی بدهید که تا به حال پرتقال نخورده‌اند. شاید از این طریق خداوند از سر گناهان شما بگذرد.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا