انتظار

امام زمان از دیدگاه اهل سنت

مقدمه

اعتقاد به ظهور مهدی موعود عليه السلام بخشی از اعتقادات اسلامی را تشکیل می دهد و با وجود پاره ای از اختلاف نظرها در برخی جزئیات مربوط به شخص امام مهدی علیه السلام و نیز درباره چگونگی ظهور و تشکیل حکومت آن حضرت، تمامی مذاهب اسلامی به آمدن چنین شخصیتی در آخر الزمان باور دارند و بر خلاف نظر بعضی نویسندگان، این عقیده به مذهب شیعه اختصاص نداشته و ندارد.

این واقعیت با مراجعه به منابع روایی و دیدگاه های عالمان مذاهب اسلامی به خوبی روشن می شود. عالمان و دانشمندان چهار مذهب اصلی اهل سنت، یعنی: شافعیان، حنبلیان، مالکیان و حنفیان به این واقعیت تصریح دارند و آن را از جمله اعتقادات اسلامی بر شمرده و حتی برخی آن را ضروری دین نیز دانسته اند.

با این وصف، برخی نویسندگان اسلامی و به ویژه در دوره اخیر، از پذیرفتن اصل مهدویت سرباز زده اند و با دلایلی که به نظر می رسد برخی از آنها برگرفته از دیدگاه های مستشرقان باشد، به انکار مهدویت به عنوان عقیده ای اسلامی پرداخته و آن را بر آمده از تفکرات شیعه معرفی کرده اند.

بر خلاف این اظهار نظر غیر کارشناسانه، اعتقاد به حضرت حجت عليه السلام و تصریح بر اسلامی بودن این باور، از سده های نخستین تاریخ اسلام تاکنون وجود داشته و در آثار و نوشته های دانشمندان اسلامی منعکس شده است و نادیده گرفتن این واقعیت، همانند انکار امور بدیهی و واضح است.

در این نوشتار، برای اثبات این ادعا گفته ها و نوشته هایی از دانشمندان چهار مذهب اصلی اهل سنت ذکر می شود که به روشنی بیانگر این مهم است. البته باید اعتراف کرد که توجه به این موضوع در میان عالمان شافعی مذهب جایگاه ویژه و برتری داشته است و آثار و تألیفات آنان در این زمینه، بیش از آثار و تألیفات دیگر دانشمندان مذاهب اسلامی است.

الف) دانشمندان شافعی

آنان توجه خاص و ویژه ای به موضوع مهدویت داشته اند و در بسیاری از آثار و نوشته های خود، از زوایای مختلف به طرح این موضوع و مباحث پیرامونی آن پرداخته اند. گاهی با ذکر روایات و احادیث مربوط،، گاهی با بیان ویژگی ها و اوصاف حضرت، و دیگر گاه با رد اشکالات و شبهاتی که در این حوزه وارد شده است.

یادآوری این نکته مفید است که: تعدادی از دانشمندان شافعی مذهب درباره خصوصیات و ویژگی های حضرت امام مهدی (عج) با شیعه هم عقیده هستند و این واقعیت از لا به لای برخی نوشته های آنان مشهود است. که می توان به نظریات کمال الدین محمد بن طلحةالشافعی، گنجی شافعی، اسماعیل بن کثیر، سعد الدین تفتازانی، جلال الدین سیوطی و ابن حجر هیثمی ذکر کرد.

بخاطر ضیق مجال، به بیان مفصل نظرات یکنفراز اندیشمندان هر یک دسته های چهارگانه می پردازیم:

 کمال الدین محمد بن طلحة الشافعی (م قرن هفتم ه. ق)

وی با نوشتن کتاب «مطالب السؤول في مناقب آل الرسول»، دیدگاه های خود را در باره امامان معصوم عليهم السلام بیان داشته است و همان گونه که از نام کتاب پیداست، مؤلف، آن را در باره فضایل و زندگی نامه امامان علیهم السلام نگاشته است و به همین سبب، باب آخر کتاب را به امام مهدی علیه السلام اختصاص داده و در آنجا نظریات خود را در باره آن حضرت بیان داشته است.

نکته مهم و قابل توجه در اندیشه این نویسنده این است که: درباره شخص آن حضرت، به مانند شیعه، معتقد است که ایشان فرزند حضرت امام حسن عسکری علیه السلام است و اکنون نیز در قید حیات است.1

برای اثبات ظهور امام عليه السلام، احادیث متعددی را از منابع اهل سنت ذکر کرده و در پایان نیز به بررسی و ارزیابی برخی اشکالات در باره حضرت مهدی عليه السلام پرداخته و به تفصیل آنها را پاسخ داده است. از جمله آن اشکالات اینکه: چگونه مهدی موعودی که پیامبر صلی الله عليه و آله وعده آمدن وی را داده است، همان محمد بن الحسن العسکری است؟

نویسنده در توجیه حدیث «اسم ابیه اسم ابی» که برخی منابع اهل سنت آن را به نقل از پیامبر صلی الله عليه و آله ذکر کرده اند، توضیح مفصل و ارزشمندی را بیان داشته است.

ب) دانشمندان حنبلی

امام احمد بن حنبل، ابن قیم جوزی حنبلی، یحیی بن محمد حنبلی

امام احمد بن حنبل (م ۲۶۱ ه. ق)

وی،رئیس مذهب حنبلی است و نویسنده یکی از گسترده ترین و کهن ترین جوامع حدیثی اهل سنت نیز به شمار می رود. وی در این مجموعه حدیثی، احادیث متعددی را در باره امام مهدی علیه السلام ذکر کرده است. یکی از فضلای محترم حوزه علمیه قم، در اقدامی شایسته، احادیث مربوط به امام عصر عليه السلام را از این کتاب حدیثی، جمع آوری کرده و با نام احادیث المهدي عليه السلام من مسند احمد بن حنبل، به چاپ رسانده است.2

در این کتاب، ۱۳۹ حدیث از مسند احمد استخراج شده و طی چند بخش تنظیم شده است که در بردارنده موضوعات متعدد و مختلفی در باره حضرت مهدی عليه السلام است. از نشانه های ظهور آن حضرت، تا ظهور و وضعیت عصر ظهور و دیگر موضوعات مرتبط با صاحب الزمان (عج).

ممکن است گفته شود: چون احمد بن حنبل در باره این احادیث، قضاوت خاصی نداشته است، پس ذکر این احادیث نمی تواند دلیلی برای اثبات دیدگاه و نظر او در این باره باشد؛ ولی در جواب باید گفت: ثبت این تعداد زیاد از احادیث در این جامع حدیثی کهن، حتما نشان از پذیرش و اعتماد نویسنده بر این احادیث دارد و چنین اهتمامی از سوی وی، حکایت از مقبولیت محتوای آنها نزد وی دارد. بنابراین، مهم ترین شخصیت مذهب حنبلی که در موضوع مهدویت دیدگاهش روشن و مشخص است، امام آنها یعنی احمد بن حنبل است. 

ج) عالمان حنفی و مهدویت

تعدادی از عالمان و نویسندگان حنفی مذهب، در باره مهدویت و اعتقاد مهدی آخرالزمان، نوشته ها و آثار خوب و ارزشمندی را از خود بر جای گذاشته اند. در پاره ای از موارد، افزون بر اصل اعتقاد به ظهور امام مهدی علیه السلام مانند شیعه، به زنده بودن وی نیز معتقدند. این دانشمندان حنفی مذهب عبارتند از: ابن جوزی، ابن طولون دمشقی، عبدالوهاب شعرانی، ابوالسرور حنفی، سلیمان بن ابراهیم قندوزی و ابوالبرکات آلوسی

 ابن جوزی (م ۹۵۰ ه. ق)

وی در کتاب معروفش، تذكرة خواص الأمة في خصائص الائمة عليهم السلام، فصلی جداگانه به حضرت مهدی عليه السلام اختصاص داده و مباحث و موضوعات مختلفی در این باره نگاشته است و در آغاز این فصل می گوید:

فصل في ذكر الحجة المهدي هو محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن على بن موسی الرضا و كنيته ابو عبد الله و ابو القاسم وهو الخلف الحجة صاحب الزمان»

آنگاه روایاتی از منابع اهل سنت ذکر می کند که در آنها موضوعات مربوط به امام مهدی علیه السلام مطرح شده است. سپس ابن جوزی به دیدگاه امامیه در باره زنده بودن آن امام پرداخته، برخی دلایل شیعیان در این باره را یاد آور شده است.3 از نوشته ابن جوزی چنین بر می آید که وی اعتقاد شیعه را در باره امام مهدی علیه السلام پذیرفته و آن را منطقی و قابل قبول دانسته است.

د) امام مهدی علیه السلام در نگاه مالكيان

علمای مذهب مالکی همانند دیگر عالمان مذاهب اسلامی، باور به ظهور و فرج ولی عصر عليه السلام را یکی از اعتقادات خود دانسته و بر آن تأکید ورزیده اند. این واقعیت در نوشته ها و آثار آنان کاملا مشهود و واضح است. در دوره های مختلف، تصریح بر این عقیده در لا به لای کتاب ها و نوشته های آنها دیده می شود. اکنون برای نمونه به گزارشی از نوشته و گفته یکی از دانشمندان برجسته این مذهب پرداخته می شود:

قرطبی مالکی، ابن صباغ مالکی، محمد بن محمد بن الخطاب المالکی، شیخ محمد الصبان و محمد بن جعفر بن ادریس الکتانی المالکی.

قرطبی مالکی (م ۱۷۱ ه. ق)

او از جمله عالمان و نویسندگان معروف اهل سنت است. وی آثار علمی و مشهوری از خود بر جای گذاشته که مهم ترین آنها تفسير الجامع لاحکام القرآن است. قرطبی در کتاب دیگرش با نام التذكرة في أحوال الموتی و امور الآخرة، ابواب و فصولی را به بحث در باره امام مهدی علیه السلام اختصاص داده و با بیان احادیث متعددی از منابع اهل سنت، این موضوع را دنبال کرده و در توضیح برخی از این احادیث، مطالبی را درباره امام مهدی علیه السلام بیان داشته است. 4 البته نویسنده در تفسیر آیه ۳۳ سوره توبه، در کتاب تفسیرش، مضمون آن آیه را که وعده خداوند بر غلبه دین اسلام است، بنابر قولی، منطبق بر عصرظهور و همجنین حضرت حجت علیه السلام دانسته است.5

منابع:

۱. مطالب السؤول في مناقب آل الرسول، طلحة الشافعی، ص ۱۵۱ – ۱۶۲.

2. احادیث المهدي عليه السلام من مسند احمد بن حنبل، سید محمد جواد حسینی جلالی

3. تذكرة الخواص،ابن جوزی، ص ۳۲۵.

4. التذكرة في أحوال الموتی و امور الآخرة، قرطبی، ج۲، ص ۸۷۵.

5. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج۴،ص ۴۵.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا