زندگی پیامبر (2)
خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب، راه و روش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) را، بهترین الگو و سرمشق زندگی، برای تمام انسانها معرفی کرده است. از این رو هر مسلمانی، شائق است که از رفتار پیامبر خویش، آگاه باشد، میخواهد بداند سیمای پیامبرش، چگونه بوده، آداب شخصی او، مثل خوردن و آشامیدن، خوابیدن و بیدار شدن، رفت و آمد، نشست و برخاست و سایر آداب و سننی که آن بزرگوار، رعایت میکرده، چه بوده است. بی شک، خو گرفتن با آداب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آراستگی به اخلاق و سنن ظاهری و باطنی آن حضرت، کمال نهایی و آخرین هدف زندگی، است و سعادت دنیا و آخرت را به همراه دارد.
روایات عبدالعظیم حسنی
عبدالعظیم حسنی (سلام الله علیه) از امام معصوم (علیه السّلام) نقل فرمودهاند که: «حضرت به سه گونه جلوس میفرمودند: به صورت قرفصاء و آن این که حضرت بر زمین مینشستند و دو زانویشان را بالا آورده و دستان را دور آن حلقه کرده، شانهها را به پاها میچسباندند. گاه دو زانو مینشستند و گاهی هم یک پا را خم میکردند و پای دیگر را روی آن میانداختند. حضرت هرگز به صورت چهار زانو نمینشست.» بسیار میشد که حضرت، در موقع نشستن بر چیزی تکیه میدادند؛ جابر بن سمره نقل میکند که بر حضرت وارد شدم و او را دیدم در حالی که از جانب راست بر بالشی تکیه فرموده بود.
روایت سلمان
از سلمان نیز نقل شده بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) وارد شدم، حضرت بر بالشی تکیه کرده بودند، آن ر ا برای من قرار داد و فرمود: «سلمان، هیچ مسلمانی بر مسلمانی وارد نشود که به احترامش پشتی گذارد، جز اینکه خداوند او را بیامرزد.» هر گاه به مجلسی وارد میشد در انتهای مجلس مینشست، به این کار امر میکردند و میفرمودند: «هر کس در مجلسی وارد شد در انتهای مجلس بنشیند». برای خود جای مشخص و معینی را در نظر نمیگرفت و دیگران را نیز از این کار نهی میکردند.
حق مسلمان بر مسلمان
هرگز پیش نیامد که جا بر کسی تنگ کند، بلکه برای مردم، جا باز میکردند تا بنشینند؛ گفته شده، روزی رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مسجد تنها نشسته بودند، مردی وارد شد، حضرت تنگتر نشستند تا او بنشیند. مرد گفت: «یا رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جا که وسیع است»؛ حضرت فرمودند: «حق مسلمان بر مسلمان آن است که چون ببیند که او میخواهد بنشیند، برای او جا باز کند.» میفرمود: «شایسته است برای کسانی که در تابستان دور هم مینشینند میان هر دو نفر، بهاندازه یک ذراع، فاصله باشد تا از گرما ناراحت نشوند.»