دشمن شناسی

بصیرت افزایی

تفکر و تدبر برای شناخت حق و جست وجوی حقیقت

تفکر در آیات انفس و آفاق، معرفت نسبت به حضرت حق و دوستداران حق و حقیقت را فزونی می بخشد. هرچه معرفت انسان نسبت به معارف الهی و حقیقت ناب بیشتر شود، محبت وی به خداوند نیز بیشتر می شود و رابطه خالق و مخلوق، از جنس رابطه حبیب و محبوب و عاشق و معشوق است. هر چه این رابطه عاشقانه تر باشد، تلاش انسان برای انجام فرایض و ترک مناهی و معاصی افزون تر می گردد. لذا انسان باید از عقل معاش عبور کند و به فطرت ثانی دست یابد، زیرا ارزش وجودی انسان در گرو همین فطرت و تفکر است.

یکی از مهم ترین گرایش های الهی انسانی، گرایش به معنویت است، اما غرب به منظور مدیریت این گرایش جهانی متناسب با هر سلیقه و سنی، تولیداتی عرضه می کند و به سیرابی کاذب ذایقه ها می پردازد. به معلمین عزیز توصیه می شود که معرفت حقیقی را به دانش آموزان عرضه نمایند تا در پی حقیقت و رفع تشنگی به دنبال سراب نروند. در اینجا مهمترین عامل، خوب فکر کردن و تعقل و تدبر است که باید آن را به فرزندان و دانش آموزان آموزش داد تا در سایه سار مکتب توحید، گرایش های ظلمانی، نفسانی و کاذب را دنبال نکنند.۲

بصیرت

بصیرت نیرویی قلبی است که به واسطه آن معقولات ادراک می شود و در پرتو آن دید واقعی نسبت به دنیا و دین، آخرت و معنویت حاصل می شود. دل خوش نبودن به خواسته های نفسانی و فریفته نشدن به مظاهر دنیا دید حقیقت بین می خواهد (بهشت اخلاق، ج1: ص ۹۱۹). خداوند در قرآن به این گروه انسان ها اشاره می کند و می فرماید تنها اولی الابصار نشانه های الهی را درک می کنند و بس، حضرت علی(ع) می فرماید: با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند و از عبرت ها بهره گیرد. آن گاه راههای روشن را بپیماید و از افتادن در پرتگاه ها دور ماند.

 خداوند در قرآن می فرماید: هر کس به دیدۂ بصیرت بنگرد به سود اوست و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان اوست (انعام: 104)

ولایت الهی

اگر ولایت الهی در انسان نهادینه شود آسیب پذیر نخواهد شد. هرگز در دل ولایی، دشمن کمین نمی کند و موفق نمی شود نقشه های شومش را عملی سازد. خداوند می فرماید:

تسلط شیطان تنها بر کسانی است که او را ولی و سرپرست خود گرفته اند» (نحل: ۱۰۰).

اما اگر انسان اسیر خودبینی و خودخواهی و خودپرستی شد، نه تنها از فهم تجلّیات حق تعالی محروم می شود که دست به تکذیب نیز می زند و اگر راهی به تکذیب نداشته باشد، باب تأویل و توجیه را مفتوح میسازد (چهل حدیث: ص 455). پس تولی و تبری که از فروع مهم دین ما هستند مرزهای خودی و غیرخودی را برای ما مشخص می کنند تا سرپرستی خدا و جانشينان الهی را بپذیریم و از ولایت طاغوت و مشرک اجتناب ورزیم

 استعاذه و ذکر خدا

پناه بردن به خدا، قلعه مستحکمی برای مصونیت از شیطان و تقویت فرهنگ پیشگیری از گناه است.

استعاذه، خود نوعی بصیرت در دشمن شناسی و مبارزه با دشمن است (بهشت اخلاق، ج۲، ص۷۶۱). خداوند به ما امر فرموده است: «فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم» (نحل: ۹۸).

«و قل رب أعوذ بك من همزات الشياطين» (مؤمنون: ۹۷). 

در بسیاری از احادیث و ادعیه (مفاتیح الجنان و دعای هفدهم صحیفه سجادیه )برای ما مشخص شده که از شرّ چه اموری به خداوند یکتا پناه بریم، از جمله علم غیرنافع، نفس سیری ناپذیر، قلب غیرخاشع و شرّ جنود شیاطین جن و انس و…. پس خداوند برای مقابله با شیاطین بیرونی و درونی، ما را به استعاذه و پناه جستن به درگاهش سفارش می کند.

حضرت علی(ع) در غررالحکم می فرماید: نعوذ بالله من المطامع الدنيه و الهمم الغير المرضيه

پناه می بریم به خدا از خواسته های پست و تصمیمات خلاف رضایت خدا.

بالاترین ذکر

اذکار، انوار الهیه است که دل را به سمت نور و هدایت سوق می دهد و به انسان حیات طیبه می بخشد.

 مراقبه، مشارطه و محاسبه

راجع به این سه مرحله در کتب اخلاقی و عرفانی بسیار صحبت شده است. امام خمینی(ره) در کتاب چهل حدیث این مراحل سیر و سلوک را معرفی می کند (چهل حدیث: ص7).

مرحله اول، برنامه ریزی در تمام امور و مواظبت بر رعایت حدود الهی است. مرحله دوم تشویق و ترغیب و تنبیه خود برای انجام ملکات و فضائل و ترک محرمات و رذایل اخلاقی و حتی مکروهات است. برای خود شرط گذاشتن و به این وسیله نفس خود را تنبیه کردن است تا رذایل ترک گردد. در مرحله آخر هر شب اعمال و رفتار و گفتار شبانه روزی را محاسبه کردن است.

هر نوجوان و جوانی تشنه حقیقت و معرفت است و دوست دارد خودسازی کند. لذا برای انجام این امر نقش الگوی علمی و عملی بسیار تأثیرگذار است. پس قبل از این که نصیحت کنیم ببینیم آیا خود اهل مراقبه، مشارطه و محاسبه هستیم، اگر باشیم مطمئنا نفس ما در آنها نیز اثر می کند.

 همنشینی با صلحا و صاحبدلان و دوستان خدا

هیچ کس نقش دوست را در زندگی انسان و در رسیدن وی به سعادت و شقاوت انکار نمی کند. اصولا، انسان براساس ظرفیت های روحی خود دوست دارد با کسی مأنوس شود که با وی سنخیت روحی و وجودی داشته باشد و او را به خود نزدیک تر کند. بنابراین، حضور یافتن در محضر بزرگان و زنده کردن قلب از طریق موعظه و نصایح الهی آنان و تلاوت هر روز آیات قرآن، بهترین پیش گیری برای مبتلا نشدن به رذایل اخلاقی و افتادن در دام شیاطین است.

حافظ شیراز می فرماید:

بیاموزمت کیمیای سعادت 

ز هم صحبت بد جدایی جدایی

همنشینی با انسان های رذل و تاریک دل، باعث نفوذ سیاهی آنها در جان و دل ما می شود ما را به بیراهه می کشاند. پس بر هر انسان مسلمان مؤمنی لازم است حدود و ثغور دوستی هایش، براساس دوستی خدا باشد.

نتیجه

آن چه مطرح شد اجمالی از جنگ نرم، شیوه ها و راه های نفوذ دشمن در انسان بود. خداوند خود الگوی علمی و عملی لازم برای دستیابی به سعادت دنیا و آخرت را در اختیار هر بندۂ خالص و مؤمن قرار داد. برای پیروزی در این نبرد که بسیار زیرکانه و زیرزمینی است باید خودشناسی و خودآگاهی خود را بیش از پیش بالاتر ببریم و در پی کسب معارف اسلام ناب محمدی باشیم و در سایه سار ولایت و بصیرت، قوای جهلانی و شیطانی نفس را کنترل کنیم تا به سرمنزل مقصود برسیم. خداوند عالی ترین نعمت، یعنی تعقل را به بشر عطا فرموده است تا انسان خود مسئول امور خویش باشد. شیطان هم بر انسان تسلطی ندارد. در واقع این انسان است که تصمیم می گیرد شیطان را در درون خود و اعمال خود راه بدهد یا ندهد. با دقت در محیط خود می توانیم مصداق های اعمال و رفتار شیطانی را دریابیم و برای پاکسازی جامعه، ضمن به کار گرفتن تعقل، معرفت، بصیرت، ولایت و استعاذه، برای انجام فرایض و ترک مناهی و معاصی به نظارت همگانی نیازمندیم. همان طور که مولا امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) تمامی نیکی ها و فضایل را در برابر امر به معروف و نهی از منکر، قطره ای در برابر دریا می داند، پس لازم است که همه آمر به معروف و ناهی از منکر باشیم تا تمام راه های نفوذ شیطان و شیطان صفتان را در فرد، جامعه، فرهنگ و دین ببندیم؛ نعوذ بالله من الشيطان الرجيم وبه نستعين.

پی نوشت

۲. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به

۱) درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب از دکتر امیرحسین شریفی،

۲) نگرشی بر جنبش های نوظهور معنویت گرا از محمدتقی فعالی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا