خانواده

خانه، خانه داری، همسرداری و تربیت فرزند (2)

همیشه انجام دادن کارهای جدید و خلاقانه در خانه، باعث می شود تا همه حس خوبی داشته باشند. اولین نفری که این حس خوب را دریافت می کند، مادر خانه است. وقتی می بیند همه راضی هستند و بچه ها دوست دارند که او را الگو قرار دهند، قطعاً حس خوبی به وی منتقل می شود. البته که نقش پررنگ پدر نیز در کنار مادر خانه به قوت خود باقی ست. هرکس در جایگاه خودش، باید بتواند کارها و وظایفش را به خوبی انجام دهد و کوتاهی نکند. گاهی می شود با دیدن تجربه های خلاق دیگران راه میان بری برای حل مشکلات مان پیدا کنیم.

جعبه های تزئینی

چند سال قبل، ساخت جعبه های تزئینی را یاد گرفته بودم. خواهرم به من پیشنهاد داد: «یک مغازه عروسک فروشی می شناسم. نیاز داره به این جعبه های تزئینی. اگه دوست داری باهاش همکاری کن. اتفاقاً نمونه کارهات رو بهش نشون دادم؛ خیلی خوشش اومد.» من، از خدا خواسته قبول کردم. با آقاکریم مشورت کردم و او هم راضی شد. وسایل مورد نیاز را گرفتم و مشغول شدم. البته با توجه به اندازۀ عروسک ها، سفارش کار گرفتم. خدا را شکر وقتی کار تمام شد؛ همه را فروختم و مغازه دار هم پول خوبی به من داد. شما هم می توانید از اینترنت آموزش های مختلف جعبه سازی تزئینی را بگیرید و به راحتی آن ها را درست کنید. هزینۀ زیادی ندارد؛ مقوا، قیچی، چسب و یکسری وسایل تزئینی نیاز دارد. البته حتماً نباید بفروشید؛ اگر خواستید برای کسی کادو ببرید، می توانید با کمک هنر و سلیقۀ خودتان، هدیه تان را داخل این پاکت ها یا حتی جعبه های تزئینی قرار بدهید. خرید پاکت های آماده واقعاً هزینه بر و گران است؛ تازه ممکن است طرح آن ها را نپسندید. پس پیشنهاد می کنم یک بار هم که شده، امتحان کنید و جعبه یا پاکت هدیه تان را خودتان درست کنید. مطمئن باشید از این کار لذت می برید.  

مراعات حال یکدیگر

مدتی قبل متوجه شدم که روحیۀ همسرم به  هم  ریخته است؛ حوصلۀ مهمانی و گردش، حتی صحبت کردن هم نداشت. وقتی حنانه، از او چیزی می خواست، کلافه و عصبی می شد. نشستم کنارش و با او، طوری که حنانه متوجه نشود، صحبت کردم. فهمیدم یکی، دو ماهی است حقوق آقاکریم را به موقع نداده اند و حسابش کمی خالی شده است؛ از آن طرف هم وام گرفته بود و قدری بدهی داشت. فکر کردم، دیدم کمی پس انداز دارم. آن را به آقاکریم دادم؛ خوشبختانه همان مقداری بود که نیاز داشت. آقاکریم، آرام شد و دیگر درفکر و کلافه نبود. بهترین کار را انجام داده بودم. چند ماه بعد هم خدا را شکر، حقوق آقاکریم را تمام و کمال دادند. گاهی در زندگی لازم است از چیزهایی که دوست داریم و حق خودمان می دانیم، بگذریم. نباید خودخواهانه رفتار کنیم. همسر ما بخشی از وجود ما است. اگر او ناراحت باشد، قطار زندگی از ریل خارج می شود و همه چیز به هم می ریزد.

نمی توانیم به مسافرت برویم

تقویم را نگاه کردم. چند روز تعطیلی در پیش داشتیم. با آقاکریم صحبت کردم و گفتم: «چطوره بریم سفر؟» آقاکریم چیزی نگفت. به نظر خیلی موافق نبود. دوباره پیشنهادم را مطرح کردم؛ اما باز هم با سکوت آقاکریم مواجه شدم. فهمیدم دارد با خودش حساب و کتاب می کند. کمی بعد به حرف آمد و گفت: «فعلاً سفر نه. شرایط خوبی ندارم. سفر خیلی خرج داره خانم.» داشتم دنبال یک راه حل خوب می گشتم؛ پیدایش هم کردم! گفتم: «با پارک موافقی؟ نزدیک هم است. یه غذایی درست می کنیم و می ریم. روحیۀ حنانه هم عوض می شه.» آقاکریم لبخندی زد و قرار شد با خواهرم نیز هماهنگ کنم. خواهرم گفت: «منم یه چیزی درست می کنم و میارم. دورهمی خوش می گذره.» وقتی از پارک برگشتیم، واقعاً به همه مان خوش گذشته بود. شاید اگر کس دیگری جای من بود، دعوا درست می کرد. پایش را داخل یک کفش می کرد و می گفت: «باید بریم سفر!» به هر حال، گاهی ممکن است مرد خانه شرایط مالی مناسبی نداشته باشد. نباید او را لای منگنه بگذاریم؛ مطمئن باشید هیچ مردی دوست ندارد که خانوادۀ خودش را در سختی قرار بدهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا