حجابسبک زندگی

مردان با عفت

نقش مردان در حفظ عفت جامعه

آدمی همواره در حال ساختن است و نتیجۀ آن، پیشرفت در وسایل و ابزاری است که هر روز پیچیده تر و بر تعدادشان نیز افزوده می شود؛ امّا آیا وسایل ابتدایی را هم می شود به هر منظوری استفاده کرد؟ یا این که هر یک به منظور خاصی ساخته شده؟ آدمی کارهایش عاقلانه و از روی فکر و تعقل است و چنین موجودی کار عبث، بیهوده و گزاف انجام نمی دهد؛ بلکه کارهایش همیشه از روی غرض و مقصودی است. این مطلب را همۀ انسان ها می دانند و بر آن صحّه می گذارند و از امور روشن و بدیهی زندگی آدمی است. افزون بر این، همه انسان ها متوجه‎اند که سازنده هر چیزی بهتر از دیگران آن چیز را می شناسد و از قواعد، قوانین و نحوۀ کار آن کاملاً آگاه است؛ به همین دلیل آدمی هر وسیلۀ جدیدی که تهیه می کند، اگر روش استفاده از آن را نمی داند به دفترچه راهنمای آن مراجعه می کند، تا از آن به روش اصولی و صحیح استفاده کند؛ چرا که با رعایت اصول دفترچه راهنما، آن وسیله عمر بیشتری خواهد داشت و خراب نخواهد شد. خلاصه این که هر مصنوع و مخلوقی به منظور خاصی ساخته می شود و قوانین و قواعد خاصی برای آن وجود دارد که خالق و صانع آن، معیّن کرده است. 

پروردگار عالم صانع و سازندۀ کل هستی است؛ با تمام پیچیدگی های حیرت آور و تنوع بی نهایت و بی نظیر آن، که هوش از آدمی می رباید. بدیهی است که نمی شود چنین مخلوق باعظمت و مصنوع شکوهمندی بیهوده خلق شده باشد؛ بلکه غرض و مقصودی در کار است. پرودگار عالم غرض از خلقت چنین دستگاه پیچیده و حیرت آوری را وجود آدمی می داند و به این صورت نشان می دهد که آدمی گل سر سبد هستی است. این مطلب را این آیه کریمه قرآن تأیید می کند: «و در او از روح خود دمیدم…» (حجر:29) قرآن در بیان خلقت انسان فرموده است: «ما انسان را گرامی داشته ایم…» (اسراء:70) که بیانگر کرامت مقام آدمی است؛ به شرطی که او مکرمت های لازم مقام انسانی را کسب کند. حضرت علیa می فرمایند: «کرامت انسانی چهار رکن دارد؛ عفت، عدالت، شجاعت و حکمت.» (میزان الحکمه، ج6، ص2660) پس یکی از قوانین لازم برای کرامت انسانی عفیف زندگی کردن و عفت ورزیدن در تمام زندگی و از جمیع جهات است. آدمی باید باعفت فکر کند، باعفت تخیّل بورزد، باعفت حرف بزند، باعفت راه برود، باعفت لباس بپوشد، باعفت نگاه کند و عفت بطن و فرج داشته باشد. بنابراین یکی از جلوه های زندگی باعفت، عفت داشتن در پوشش و عفت داشتن در نگاه است که بر تمام انسان ها، اعم از مرد و زن، لازم است؛ ولذا فقها پوشیدن لباس مهیج را بر مرد و زن حرام می دانند. فرقی هم نمی کند که تهییج از چه جهت باشد؛ از ناحیه رنگ، شکل، جنس باشد و یا به لحاظ نازکی، کوتاهی، تنگی و یا امور دیگر تزئینی باشد. (معصومی، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص130ـ131)

با این وصف اصل پوششی که بر مبنای عفت باشد، بر مرد و زن، هر دو لازم است و نیز در نگاه باعفت بین مرد و زن فرقی نیست و باید هر دو غض نظر داشته باشند؛ قرآن کریم می فرماید: «به مردان با ایمان بگو؛ دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند، که این برای آنان پاکیزه تر است، زیرا خدا به آن چه می کنند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو؛ دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو ببندند و پاکدامنی ورزند.» (نور:30ـ31) به بیان دیگر قانون عفاف و حجاب برای رسیدن آدمی به کرامت انسانی است. چه مرد و چه زن بدون رعایت عفاف در پوشش و نگاه، به کرامت انسانی نخواهد رسید. اصول پوشیده بودن و فروبستن نگاه از حرام، بر مرد و زن کریم و مؤمن لازم و ضروری است؛ امّا کمّ و کیف آن متناسب با ویژگی هایی است که در زن و مرد وجود دارد. زن مظهر جمال الهی است و میل به جلوه گری و نمایش دارد؛ ولذا حجاب به معنای پوشیدن تمام بدن جز دو دست و صورت (به اصطلاح فقهی کفین و وجه) اختصاص به زنان دارد. مرد مظهر جلال الهی است و میل به چنگ آوردن و رصدگری دارد؛ ولذا توصیه و تأکید بیشتری بر غض بصر آنان شده است. (مهدی زاده، تأثیر پوشش اسلامی در مهار غریزۀ جنسی، ص45)

استاد مرتضی مطهری در توضیح این ویژگی مرد و زن می فرمایند: «زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهراً به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده، نه به مرد. لهذا با این که دستور پوشش (بیشتر) برای مردان مقرّر نشده است، عملاً مردان پوشیده تر از زنان، از منزل به بیرون می روند؛ زیرا که گرایش مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است، نه خودنمایی و بر عکس گرایش زنان بیش تر به خودنمایی است، نه چشم چرانی. گرایش مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را تحریک به خودنمایی می کند و گرایش به چشم چرانی کم تر در زنان وجود دارد.» (مطهری، مسألۀ حجاب، صص144ـ145)

در کلام استاد مطهری افزون بر بیان فلسفۀ حجاب برای زنان، بیان شده که چشم چرانی مردان با خودنمایی زنان رابطۀ مستقیم دارد. به این معنا که اگر خودنمایی زنان زیاد است و با هزاران مدل در جامعه خودنمایی می کند، یگانه دلیل و یا حداقل یکی از دلایل مهم آن چشم چرانی مردان است. در نتیجه اگر مردان عفیف باشند و هنگام مواجه با نامحرم چشم فرو ببندند، قطعاً جلوه گری زنان هم کم خواهد شد. بنابراین در بدحجابی امروز جامعه، مردان نقش مستقیم دارند. اگر زنی با پوشش آن چنانی در جامعه ظاهر می شود، به این دلیل است که هزاران چشم دریده و حریص در انتظار آن است و به آن خوش آمد می گوید. تا زمانی که مردان بی حیا و چشم چران در جامعه فراوان باشند، نمی توان انتظار داشت که بدحجابی و بی حجابی کمتر شود. بر فرض هم با قانون گذاری و لایحه و اجرای آن، بدحجابی و بی حجابی کمتر شود؛ مادام که چشم چرانی مردان وجود دارد، جلوه گری زنان به یک نحوی خواهد بود؛ در نتیجه عفاف و حجاب منظور شارع مقدس نیز تأمین نخواهد شد. پس هر مردی که در جامعه تیری از چشم رها می کند، در حقیقت حجاب زنان را هدف قرار داده و به نوعی شکار می کند؛ و نتیجۀ آن بدحجابی و بی حجابی جامعه است. در نتیجه تک تک مردان می توانند در بدحجابی و بی حجابی و در مقابل حجاب و عفاف جامعه نقش داشته باشد؛ مثلاً چنانچه زنی در جامعه با آرایش های آن چنانی و بدحجاب ظاهر شود و هیچ مردی به او نگاه نکند، قطعاً دیگر آن وقت و هزینه را برای آراستن و بزک کردن خود نخواهد گذاشت. در مقابل چنان چه زنان محجبه و عفیفه در جامعه تکریم شوند و جایگاه لایق  و در خورشان در نظر گرفته شود، زنان دیگر هم تشویق می شوند که با پوشش مناسب و عفیف در جامعه حاضر شوند تا مورد تکریم واقع شوند.

افزون بر این، هر مردی نسبت به بدحجابی و بی حجابی زن و فرزند خود هم نقش و وظایف مهمی دارد؛ از جملۀ وظایف مرد نسبت به همسر و دخترش، غیرت ورزی است. به این معنا که مرد از باب «الرّجالُ قوّامون علی النساء/ مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است.» (نساء:34) نباید اجازه دهد همسر و دخترش، آگاهانه یا ناخودآگاه زمینۀ آلودگی و بی عفّتی خود را فراهم سازند. چنانچه مرد نسبت به پوشش، رفتار و کردار زن و فرزندانش بی تفاوت باشد، به معنای راضی بودن به کار آن ها و سهیم بودن در نتایج کارهای شان است. پیامبر گرامی اسلامh می فرماید: «هر مردی که راضی است همسرش خود را بیاراید و از خانه بیرون برود، آن مرد، دیّوث است؛ و هر که او را دیّوث بنامد، گناه نکرده است. هرگاه زن آرایش کنان و عطرزنان از خانه اش خارج شود و شوهرش به این کارِ او راضی باشد، به ازای هر قدمی که برمی دارد، برای شوهر او، خانه ای در جهنّم بنا می شود.» (ری شهری، تحکیم خانواده، ص404) حدیث شریف سهیم بودن شوهران در گناه همسران را همین راضی بودن شوهر می داند. از این باب که راضی بودن به کار گروهی به معنای داخل بودن در آن گروه است.

با این اوصاف مردان نسبت به عفاف و حجاب جامعه نقش چندگانه دارند و این وظیفۀ مردان را بسیار سنگین می کند؛ از سویی با عفت ورزی در نگاه می توانند عملاً زمینۀ بی حجابی و بدحجابی را از بین ببرند. از سویی دیگر با رد و انکار قلبی و عملی نسبت به زنان سبک سر و جلف و همچنین احترام و تکریم نسبت به زنان باشخصیت و متین، عملاً می توانند منع بد حجابی و بی حجابی و در مقابل تشویق حجاب و عفاف داشته باشند. با غیرت ورزی نسبت به حضور همسر و دختران خود در جامعه، می توانند به کم شدن حریم جامعه از بی حرمتی زنان بی حجاب و بدحجاب کمک کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا