ایران ما

بررسی ضرورت وحدت میان مذاهب و اقوام (۲)

هویت ملی

کشور ایران و هویت ملی آن امروزه با چالش ‌های اساسی مواجه گشته‌ اند که یکی از مهم‌ترین آن‌ ها، چالش ناشی از تشدید هویت‌ جویی قومی می‌ باشد. قومیت و ملیت، از انواع هویت‌های اجتماعی هستند که چگونگی رابطه و مناسبات آن‌ ها با یکدیگر، نقش مهم و مؤثری بر همبستگی و وحدت ملی دارد. بر این اساس، همگرایی میان دو هویت، موجب برقراری وحدت و انسجام ملی و تقویت هویت ملی در کشور شده و در مقابل، ناسازگاری میان این دو منبع، زمینه‌ های واگرایی، عدم انسجام ملی و تضعیف هویت ملی را فراهم می‌ کند.

هویت ملی، هویت یا احساس تعلق فرد به یک دولت یا یک ملت است. یک حس مشترک که مردم به یک وحدت کلی درک می‌کنند؛ که نمود خود را در سنت ‌ها، فرهنگ یا زبان سیاست نشان می‌دهد. هویت ملی از نظر روانشناختی به عنوان آگاهی و احساس از تفاوت بین ما و آن‌ ها تلقی می‌شود. به عنوان یک پدیده جمعی، هویت ملی می‌تواند به عنوان یک نتیجه مستقیم از حضور عناصر از «نقاط مشترک» در زندگی روزمره مردم به‌وجود آید؛ مانند نماد های ملی، زبان، تاریخ ملت، آگاهی ملی و آثار باستانی.

هویت قومی

منظور از قوم، اجتماع کوچکی از انسان ‌ها در درون جامعه‌ ای بزرگ ‌تر می ‌باشد که به صورت واقعی یا احساسی و ادراکی، دارای اصل و نسب، خاطرات و گذشته تاریخی – فرهنگی، مذهب، زبان، سر زمین و خصوصیات ظاهری و فیزیکی مشترک است؛ که هویت گروهی آن ‌ها را از گروه‌ های دیگر متمایز می‌ سازد و اعضای آن از تعلقات گروهی- قومی خویش آگاه هستند.

به طور کلی هنگامی می ‌توان از هویت قومی سخن گفت که اعضاء گروه قومی نسبت به عضویت ‌شان در آن گروه به آگاهی رسیده باشند، از وجود تفاوت و تمایزشان با دیگران و شباهت‌ شان با یکدیگر مطلع شده باشند؛ و این آگاهی منجر به تولید و احساس تعلق به گروه قومی ‌شان شده باشد. بنابراین هویت قومی را می‌توان به معنای آگاهی و احساس تعلق اعضای یک گروه قومی نسبت به نماد ها، ارزش ‌ها و ویژگی ‌های قومی خاص در نظر گرفت. این هویت، هویتی خالص یا ایستا نبوده و تحت شرایط جدید و یا به واسطه مشارکت در عرصه اجتماعی با دیگر فرهنگ ‌ها، از آن ‌ها تأثیر پذیرفته و متقابلأ بر آن ‌ها تأثیر می ‌گذارد. در الگوی وحدت در کثرت، حکومت حقوق همه اقلیت‌ های قومی و حفظ و پرورش ممیزه ‌های هویتی آن ‌ها را رعایت کرده و از تحمیل قوانین و مقررات مغایر با علایق فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گروه ‌های اقلیت دوری می‌کند. در این چارچوب معمولأ تعامل بین گروه‌های اقلیت مسالمت ‌آمیز است و در محدوده ترتیبات حقوقی و نهادی که حقوق اقلیت و اکثریت را تضمین می‌کند، صورت می‌پذیرد. بنابراین مبتنی بر صیانت و حفظ حقوق اقلیت، و نه استحاله فرهنگی، در فرهنگ اکثریت می‌باشد. پر واضح است که الگوی اخیر، معروف به الگوی وحدت در کثرت، مناسب‌ ترین و منطقی ‌ترین الگوی سیاست‌ گذاری هویتی برای جوامع متنوع و چند قومی است. سیاست وحدت در کثرت، به عنوان الگوی مطلوب برقراری انسجام ملی در کشور به معنای حفظ هویت ‌های فروملی از یکسو و تقویت پیوند های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بین آن ‌ها از سوی دیگر می ‌باشد. نتیجه استقرار این الگو تقویت همبستگی و هویت ملی خواهد بود؛ یعنی با استقرار این الگو، همدلی و تقویت پایه ‌های هویت ملی امکان ‌پذیر خواهد شد. انسجام ملی در این ‌جا معطوف به تعلق خاطر آحاد شهروندان از جمله اقلیت ‌های قومی و دیگر خرده فرهنگ ‌ها، به فرهنگ و هویت ملی است. الگوی وحدت در کثرت، مبتنی بر برداشت‌ هایی چند در مورد انسان و اجتماع انسانی است.

چهار عنصر وحدت اسلامی

وحدت اسلامی، طرحی در عرصه ‏های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، برای حال و آینده امت اسلامی است که می‏تواند در مقابل چالش ‏های بین‏المللی از امت دفاع نماید. در این بین شناخت عناصر وحدت اسلامی به عنوان عناصری ارزشمند بسیار مهم است.

۱-اصالت؛ به این معنا که در تعاملات با دیگران و معارف اسلامی، همواره باید وحدت را یک اصل شمرد تا نقاط اختلاف تقلیل یابد و مشترکات گسترش یابد. درواقع، اصالت ‌بخشی به وحدت، که همواره در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است، بر این اصل تأکید نموده است: «و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یک‏ دیگر بودید و او میان دل‏ های شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید. و شما بر لب حفره ‏ای از آتش بودید؛ خدا شما را از آن نجات داد، این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می ‏سازد، شاید پذیرای هدایت شوید. باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی و امر به ‌معروف و نهی ‌از منکر کنند و آنان همان رستگاران ‏اند. و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند پس از آن‏ که نشانه ‏های روشن به آنان رسید.» (آل‌ عمران، ۱۰۵ـ۱۰۳). در آیه دیگر چنین آمده است که: «خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع و کشمکش نکنید که سست می‏شوید و قدرت شما از میان می‏رود؛ و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.» (انفال، ۴۶)

۲-فقه وحدت؛ به دنبال اصل بودن وحدت، فقه بودن آن، تجلی می‏یابد که سبب تولید چند قاعده فقهی مهم شده است؛ مثل قاعده تقیه، قاعده الزام و التزام و قاعده حفاظت و احترام تمامی مسلمانان و فرق اسلامی.

۳-اخلاق وحدت؛ وحدت در بردارنده اخلاقی خاص از قبیل: الفت، وفاق، مدارا، عفو، تسامح، پیروی از حق و اجتناب از عصبیت و احسان می‏باشد.

۴-سازوکارهای وحدت؛ وحدت تنها شعار نیست؛ بلکه دارای سازوکارهای خاص خود است. این سازوکار ها گاهی علمی است و گاهی عملی. توجه به میراث مشترک، حاکمیت فضای علمی بر موارد اختلاف، و از دیاد داد و ستد علمی میان مذاهب، ساز و کار های علمی است؛ و اطاعت از کتاب و سنت صحیح، پذیرش آرای دیگران در عمل در صورت عدم توافق، همکاری در نیکی ‏ها، یاری هم‏ دیگر، و همراهی جماعت مسلمان، نمونه‏ هایی از ساز و کار های عملی است. (محمد مهدی آصفی (۱۳۸۶)؛ «مقالات اندیشه ای: طرح وحدت اسلامی»، اندیشه تقریب، شماره ۱۲)

اصول وحدت اسلامی

اصل اوّل: یکتا پرستی

ایمان به خدای یگانه، عالم غیب، فرشتگان، پیامبران، کتاب‌ های آسمانی و روز باز پسین، مهم‌ ترین پایگاهی است که وحدت جوامع مسلمان باید بر آن استوار گردد. اصولاً نظریۀ توحید دیدگاهی وحدت‌گر است و به مثابۀ مرکزیت نظام تکوین و تشریع امت واحده اسلامی به شمار می‌رود.

اصل دوّم: پیروی از پیامبر اکرم (ص)

پس از اصل توحید، مسأله اطاعت از پیامبر(ص) و پای ‌بندی به اوامر، تعالیم و احکام آن حضرت و پیروی از تصمیمات و دستور های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضرت، موضوعی است که در تحقق بخشیدن به وحدت جامعۀ مسلمان نقش به سزایی دارد.

اصل سوّم: اخوت دینی

از دیدگاه قرآن، اخوت دینی زمینه‌ ای است که وحدت اسلامی در آن می ‌شکفد و به آن نمود اجتماعی و ارزش انسانی می‌بخشد. پیوند ایمانی و برادری اسلامی، تنها رشته ‌ای است که می‌ تواند بنیانگذار وحدت راستین در میان آدمیان، از هر گروه و قبیله و هر رنگ و زبان و مکان، باشد.

اصل چهارم: موازین اخلاقی            

موازین اخلاقی، بستری مهم جهت بر پایی وحدت اسلامی است. قرآن کریم به طور کلی از نقش اخلاق در پدیدار شدن وحدت، و به طور خاص از شاخصه ‌های روابط حاکم در جامعه، سخن گفته است؛ به طوری که زمینۀ از میان رفتن اسباب و عوامل پدید آورندۀ اختلاف فراهم گردد.

کلام آخر

جامعه اسلامی از بدو تأسیس تاکنون، همواره با مخاطرات، بد خواهی ‌ها، کینه‌ توزی ‌ها و دشمنی ‌ها متعددی مواجه بوده است. مواجهه با این مشکلات، مسلمانان را به تدبیری واداشت که زمینه را برای حفظ و بقاء و توسعه آن فراهم نمود. انقلاب صنعتی و پیامد های آن در دوره معاصر، یعنی توسعه استعمار و استثمار، رنج و مصیبت‌ های فراوانی را برای مسلمانان به بار آورد. مشکلاتی از قبیل تجزیه قلمرو اسلامی، اختلافات قومی و فرقه‌ای، حملات نظامی و بروز احساسات ناسیونالیستی، ازجمله پیامد های تهاجمات دشمنان اسلام بوده است. توجه به آموزه ‌های اسلامی در راه مقابله با توطئه‌ های دشمنان، مهم ‌ترین روش برای مقابله با این عداوت ‌ها و توسعه‌ طلبی ‌های مستکبرین بود. اتحاد ملی و انسجام اسلامی که زمینه را برای از بین بردن اختلافات داخلی جوامع اسلامی و ایجاد همبستگی و هماهنگی بین کشور های اسلامی فراهم می‌نماید و مبتنی بر روش‌ های اصولی و صحیح اسلامی می‌باشد، به عنوان راهکار مقابله با دشمنان از جانب مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۶ اعلام گردید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا