حجابسبک زندگی

حجاب در آیات

«حجاب» در لغت به معنای چیزی است که در میان دو شیء «مانع» می‌شود و در قرآن به هر نوع پوششی که مانع از گناه گردد، حجاب گفته شده است. بنابراین تنها به زنان اختصاص ندارد؛ امّا در اصطلاح رایج مراد از حجاب، «پوشش اسلامی زن در مقابل نامحرم» است که یکی از احکام وجوبی در دین اسلام می‌باشد. البته بحث حجاب در ادیان الهی دیگر، نظیر آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز وجود داشته است و در تمام کتب مقدس این ادیان تعابیر و واژه‌هایی وجود دارد که لزوم پوشش را برای زنان بیان می‌دارد. نقاشی‌ها و تصاویری که از دوران کهن به دست آمده، نشان می‌دهد که زرتشتیان در طول تاریخ پوشش کامل داشته‌اند. حتی متونِ کهن نیز بیانگر همین مطلب است. تاریخ یهودیان هم، بیانگر پوشش کامل زنان در میان آن‌ها است.  در مسیحیت نیز نه تنها حجاب مورد تأکید بوده، بلکه قوانین حجاب در این دین نسبت به دین یهود، شدید‌تر و با سخت‌گیری بیشتری همراه بوده است و اسلام تنها افراط و تفریط‌هایی را که به مرور زمان در این ادیان توسط بیماردلان به وجود آمده را، از بین برده و قوانین مربوط به حجاب را تنظیم کرده است. 

بنابراین برخلاف ادعای مدافعان برهنگی، حجاب چیزی نیست که تنها زاییده اسلام باشد و تاریخی به گستردگی تاریخ بشر دارد؛ زیرا امری فطری است و از جوهر وجودی آدمی سرچشمه می‌گیرد. در آیه ۲۲ سوره اعراف می‌خوانیم: «… و چون (آدم و حوا) از آن درخت چشیدند، شرمگاه‌شان بر آن‌ها نمایان شد و شروع کردند از برگ درختان بهشت بر خود چسباندن و…» در این آیه می‌بینیم که «برهنگی نوعی کیفر الهی شمرده شده است نه نشانة کمال و تمدن؛ و زشتی برهنگی و کرامت پوشش، جزو فطرت انسان است.» (تفسیر نور)

حجاب بر خلاف تصور عموم، نوعی محدودیت برای مرد است، تا نتواند به راحتی و بدون زحمت به زن دسترسی پیدا کند. آن‌ها که فریادِ طرفداری از حقوق زن را سر می‌دهند، در حقیقت به دنبال آسایش و آرامش خود هستند تا به راحتی، بدون مشقت و بدون پذیرفتن مسئولیت‌های زندگی، بتوانند از زن استفاده کنند و او را به کالایی رایگان برای بهره‌برداری تبدیل کنند. غربی‌ها تا جایی که ممکن بود به حیثیت ذاتی زن، لطمه وارد کردند و او را از ارزش و اعتبار انداختند؛ که در پی آن زن، به یک نیروی ارزان برای کار در کارخانه‌ها و از طرف دیگر به کالایی رایگان برای استفاده مردان تبدیل شد. غرب‌زدگان، به دنبال انحطاط فکری در جوامع غربی، تمام اصالت خود را از یاد بردند و فریاد تمدن سر دادند و به بهانة «زن، زندگی، آزادی» مقام ذاتی زن را نادیده گرفتند. آن‌ها نه حامی زنان هستند و نه حتی به اندازه ذره‌ای برای حقوق زنان ارزش قائلند؛ بلکه تنها خودکامگانی هستند که به دنبال آزادی بی‌قید و شرط خود هستند. اگر به دقت نگاه کرد، می‌توان دید که قوانین مربوط به حجاب، مانند پناهگاهی هستند که خداوند برای این ریحانة خلقت ساخته است، تا استبداد و خودکامگی مردان را محدود کرده و از زنان در مقابل مردان محافظت کند. حتی نگاهی سطحی به آیات قرآن این لطف الهی را در حق زنان به خوبی نمایان می‌کند؛ البته با توجه به آیات مربوط به حجاب درمی‌یابیم که حجاب در ابتدا واجب نبوده و وجوب آن نیز به صورت مرحله به مرحله بیان شده است. از آن‌جایی که پرداختن به تمام آیات مربوط به حجاب در این نوشتار ممکن نیست، لذا تنها به دو آیه اشاره می‌کنیم.

خداوند در آیة حجاب می‌فرمایند: «و زنان مؤمن را بگو تا چشم‌ها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندام‌شان را محفوظ دارند و زینت و آرایش خود را جز آن‌چه قهراً ظاهر می‌شود، آشکار نسازند، و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند، جز برای شوهران خود یا … و آن‌طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهای‌شان معلوم شود…» (نور:۳۱) این آیه را آیة حجاب نامیده‌اند؛ زیرا خداوند در این آیه پوشش و حجاب را برای زنان واجب کرده است. در بیشتر آیات، خداوند فقط به کلیات احکام اشاره می‌کند؛ اما در این آیه به خوبی و به تفصیل در مورد حجاب سخن گفته است. «خمر» جمع «خمار» است و آن جامه‌ای است که زن سر خود را با آن می‌پوشاند و اضافۀ ‌آن را روی سینه‌اش آویزان می‌کند که در اصطلاح ما همان مقنعه است. در این آیه هم وجوب پوشش بیان شده است و هم محدودة این وجوب؛ در عین این‌که در مورد غض بصر یا به تعبیر دیگر حرمت نگاه (که مختص زنان نیست و بر طبق آیة ۳۰ از همین سوره، به مردان هم اختصاص دارد.) نیز سخن گفته است و این دو (لزوم پوشش و حرمت نگاه) را همراه هم، قرار داده است.

در مرحلة بعد خداوند نوع دوم پوشش یا همان جلباب که حجابی حداکثری است، را مطرح کرده و فرموده‌اند: «ای پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این برای اینکه آن‌ها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس‌رانان) آزار نکشند، بسیار نزدیک‌تر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است.» (احزاب:۵۹) جلباب در اصل لباسی است که سراسر بدن را می‌پوشاند و «ابن‌عباس» آن را این‌گونه بیان کرده است: «جلباب ردایی است که سراسر بدن را از بالا تا پایین می‌پوشاند.» (زمخشری، ج۳، ص۵۵۹) در این آیه علت و فلسفه حجاب بیان شده است و آن این است: «برای این‌که شناخته نشوند و مورد اذیت و آزار واقع نگردند.» پس از منظر قرآن حجاب همانا عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زنان تا مردان نامحرم با دید حیوانی به او ننگرند و او را کالایی برای استفادة خود نپندارند و تنها ارزش انسانی زن، در جامعه مهم باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا