راهکارهای گرایش نوجوانان به دین(۱)
کودک بودیم که فهمیدیم «طفلان مسلم»، «حضرت رقیه (س) » یا «حضرت علیاصغر(ع)» چرا شهید شدند. بدون تردید بیشتر ما بچهها از روی جذابیت مراسم بود که از رفتن به تعزیه استقبال میکردیم؛ اما آرام آرام عشق به امام حسین(ع) و هدف از نهضتش در عمق جان ما نشست. در زمانی که چیزی به عنوان فضای مجازی وجود نداشت، تربیت دینی کودکان دشوار نبود؛ اما امروزه، در عصر ارتباطات، تربیت دینی کودکان و نوجوان با مشکلاتی همراه است؛ به طوری که والدین را نگران کرده است. والدین دغدغهمندی که اغلب با این پرسشها روبهرو هستند: «چطور نوجوانان را از بازی جدا کنیم و به مراسمات دینی بکشانیم؟ چطور بچههایمان را دیندوست بار بیاوریم؟»
خانم «لیلا محمدی» روانشناس کودک و نوجوان، «عباس موسوی» کارشناس تربیت کودک، «حجتالاسلام بهروز عباسی» طلبه سطح سه علوم دینی و خانم «نرگس ولایی پیرایش» مادر و دانش آموخته جامعهالزهرا ، چهار کارشناسی هستند که در میزگردمان در برنامه «قرار» شرکت داشتند.
«لیلا محمدی» به عنوان نخستین کارشناس، گفتوگو را اینگونه شروع کرد: «امروزه دغدغه والدین این است که چگونه ارزشهای مذهبی را در جهانی که شیشهای است و مرزی ندارد یا به قولی دهکده جهانی است، منتقل کنیم؛ بهعنوان مثال میگویند فرزند من الان در اتاقش است؛ اما معلوم نیست با کجای دنیا در ارتباط است. یا در مدرسه معلوم نیست با چه کسی و چه اعتقادی همدرس است. پس ما باید برای همه این فضاها برنامه داشته باشیم. تربیت کودک قبل از ازدواج، موقع انتخاب همسر شروع شده است. پس خوب است درنظر داشت که بارداری و بچهداری حتماً باید با برنامه باشد. بچهها را باید در سنین مختلف شناخت و باید بدانیم بچهها در هر سنی چه ویژگی روحی دارند؛ تا متناسب با اصول سنی او رفتار کنیم وگرنه بهجای رشد، به آنها آسیب میزنیم. یعنی باید ویژگی شناختی و عاطفی و بعد معنوی آن سن خاص را بدانیم و متناسب با همان، به آنها خوراک بدهیم.»
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: «والدین باید ابعاد مختلف رشدی کودک را در نظر گرفته و از بدو تولد مراقب همه ابعاد باشند. روانشناسها بهترین بستر رشد را بستر خانواده میدانند؛ که اگر این بستر را امن کنیم، بچهها را زیر چتر خود داریم. باید پایههای خانواده را منسجم و قوی کنیم؛ امروزه باید مراقب پایههای اعتقادی و حتی رفتاری با کودکان و نوجوانان باشیم؛ چراکه اگر بین فرزند و خانواده فاصله افتاد، فرزند به سمت افرادی میرود که ما دوست نداریم؛ مثلاً اگر ما سختگیری کنیم، بچه سراغ دوستی میرود که آسانگیر است. پس باید در نظر داشت اولین گام برای ارتباط و متصل کردن خودمان به فرزندانمان تعامل مثبت است؛ یعنی برای فرزند زمان کافی بگذاریم و با او تعامل کلامی داشته باشیم. چیزی که امروزه به خاطر رشد فضای مجازی و مباحث اقتصادی کم شده است. همچنین تعامل فیزیکی و نوازش که فوقالعاده تأثیرگذار است. والدین باید زمان مشترک با کودک برای بازی داشته باشند؛ چرا که این بازی غذای روح کودک است و در قالب این بازی ارزشهای بسیاری را میتوان به او آموخت؛ هم چنین والدین باید با بچهها فیلم ببینند، پارک بروند و بازی کنند تا وارد دنیای او شوند.»
«عباس موسوی» کارشناس تربیت کودک با تأیید گفتههای خانم محمدی افزود: «همه افرادی که در کنار دانش آکادمیک، تجربه پدر و مادری دارند، تفاوتهای نسل دیروز و امروز را به صورت ملموس احساس کردهاند. کودک و نوجوان امروز ذهن پرسشگری دارد و هر چیزی را با دلیل و منطق باور میکند. بنابراین توصیه میکنم والدین حتماً راههای درست تربیت کودک را فرا بگیرند. دلیلش این است کودکان در مرحله رشد، اگر از سوی والدین به خوبی درک نشوند، نمیتوانیم از آنها در دوران نوجوانی و بزرگسالی، انتظار حرفشنوی داشته باشیم. در مورد تربیت دینی، کودک از بزرگترها الگو میگیرد. بهترین الگو پیش از مدرسه، والدین و در مدرسه معلمها هستند. باید به این نکته دقت کنیم که در گرایش نوجوانان به مذهب، معلمان نقش پررنگی دارند. بنابراین آموزش و پرورش باید روی این هدف تمرکز کند که آموزگاران توانمند و دینمدار را جذب کند؛ چون نقش بهسزایی در الگودهی به نوجوانان دارد. خانوادهها باید عزتنفس بچه را زیاد کنند؛ بهعنوان مثال وقتی پدر با پسر به خرید میرود یا دختر با مادر غذا میپزد، تشویق شوند و کار خوبشان توصیف شود چون تمجید کافی نیست. یعنی بگوییم آفرین که تو توانستی امروز مشقت را بهموقع بنویسی؛ یا آفرین که کنار بابا نماز خوندی؛ چرا که هر رفتاری دیده شود و توصیف شود، تکرار میشود. وقتی والدین، فرزندانشان را توصیف میکنند و در آغوش میگیرند، فرزند در بعد معنوی هم رشد میکند و میفهمد معنای زندگیاش چه باید باشد؛ اخلاق و مهربانی جزو معنای زندگی هست و در روانشناسی مثبتنگر به سمت معنادرمانی رفتهایم؛ یعنی اگر افراد برای زندگی معنا پیدا کنند، زندگی ادامه دارد.»