راههای جذب کودکان به حجاب
تاریخ گواه است زنان ایران تا پیش از پهلوی، چه درباری و چه رعیت، همواره در هنگام حضور در اجتماع، پوششی را به عنوان چادر با خود همراه داشتهاند؛ که نشانه عفاف و پاکدامنی زن ایرانی بوده و هست. اما در همین سرزمین روزی از راه رسید که حکومتیان در زمان پهلوی اول، چادر از سر زنان کشیدند. پوشیدن چادر و داشتن حجاب اسلامی برای زنان و دختران ممنوع بود. وقتی به این نتیجه رسیدند که حذف چادر با چوب و چماق ممکن نیست، به سمت دسیسههای دیگری رفتند تا زنان، خود در کشف حجابشان پیشقدم شوند.
با پیروزی انقلاب اسلامی طرح دینزدایی توسط استعمارگران از جامعه ایران ناتمام ماند. در تمام این سالها دشمن از هر راه ممکن سعی کرد پوشش اسلامی را از زنان مسلمان ایران بگیرد. در جامعه غرب با حرکتهای «فمنیستی» لزوم حجاب زنان از قانون مدنی آنان برداشته شده است؛ اما متأسفانه آمار جرم و خشونت علیه زنان در کشورهای غربی سرسامآور است. خشونت تا آنجا پیش رفته که یک دختر ده ساله غربی امنیت جانی ندارد؛ چون بارها رخ داده که امثال این کودک مورد آزار و اذیت هوسبازان قرار گرفته و به آسیبهای حاصل از تجاوز مبتلا شده است.
در دین ما اسلام، حجاب یک واجب الهی است؛ اما پس از اغتشاشات ۱۴۰۱ دشمنان سعی کردند با راه انداختن مبحث حجاب اختیاری و اجباری، زنان و دختران ایران را به سمت بیحجابی بکشانند. صد البته که غالب دختران و زنان ایران بزرگ، پاسداران حجاب فاطمی شدند و حجاب خود را در فتنه سالهای زمانه حفظ کردند. بارها شنیدهایم که به دختران و زنان محجبه «فرشتههای زمینی» میگویند. با تعدادی از آنها به گفتگو نشستیم تا بدانیم چه شد که حجاب را انتخاب کردند. «کوثر» ۲۱ ساله دانشجوی تربیت معلم، «فاطمه» ۲۴ ساله دانشجوی رشته مامایی، «نگین» ۲۲ ساله دانشجوی تربیت معلم و «مهرسا»۲۰ ساله پشت کنکوری؛ دختران دهه هفتاد و هشتادی محجبهای هستند که در گفتوگوی ما شرکت کردند.
«کوثر» که روسریاش را با گیره زیبایی محکم کرده بود، گفت: «وقتی ۹ ساله شدم، مدرسه برای ما جشن تکلیف گرفت و ما در قم به حرم حضرت معصومه (س) دعوت شدیم. آنجا از سخنرانی امام جماعت دانستم من از امروز مانند یک زن کامل باید مراقب حجابم باشم. شب جشن بابا برایم یک چادر خاص هدیه داد که بسیار زیبا بود. پدر به من گفت، یادت باشد این چادر میراث خانم «حضرت فاطمه(س)» است؛ همیشه وقتی از خانه بیرون میروی، آن را بپوش؛ اینجوری خدا بیشتر دوستت دارد. من از آن روز به بعد تحت هیچ شرایطی بیرون از خانه چادرم را از سرم بر نداشتم. با اینکه دوستان بیچادر زیادی داشتهام؛ اما من پوششم را حفظ کردهام.»
«فاطمه» مادرش استاد دانشگاه است. او نیز از خاطره جشن تکلیفش گفت: «وقتی به سن تکلیف رسیدم، مادر یک چادرنماز به همراه یک سجاده زیبا برایم خرید. وقتی سجاده را باز کردم تا نماز ظهر را روی آن بخوانم، با یک جعبه کادو مواجه شدم؛ که هدیه مادربزرگ و بابابزرگ پدریام بود. روی پلاک طلا نامم حک شده بود. آن را به گردنم آویختم و هنوز هم دارمش. وقتی بابابزرگ و مادربزرگ به خانه ما آمدند، من از آنها تشکر کردم. بابابزرگ داستان دختر پیامبر را برایم تعریف کرد که حتی در مقابل یک نابینا هم پوشش حجابش را حفظ کرد. مادربزرگم هم اهل قصه گفتن بود؛ اما خاطرم هست او به من توضیح داد اگر همیشه در بیرون از خانه محجبه باشم، خداوند بیشتر به من توجه دارد و حتی زیبایی صورتم بیشتر خواهد شد. تا این سن با اینکه دوستانم خیلی اهل پوشش اسلامی نیستند؛ اما من پوشش خودم را که چادر هست، دوست دارم و آن را حفظ کردهام.»
«نگین» با لبخند صحبتش را شروع کرد: «مادرم خیاط است. خاطرم هست که برای دختران فامیل و همسایه چادر میدوخت. وقتی به سن تکلیف رسیدم، مادرم هم برایم چادرنماز دوخت، هم چادر مشکی برای بیرون. من دختر بزرگ خانه بودم. بعد از من دو خواهر دیگر هم بود؛ مادر گفت، نگین دقت کن دو خواهر دیگرت در پوشش به تو نگاه میکنند. پس حواست باشد حالا که خدا به تو توفیق داده که این لباس آسمانی را بپوشی، اولاً همیشه با افتخار بپوش؛ دوم اینکه یادت باشد خارج از خانه این لباس کاربرد بیشتری دارد. یادت باشد یک دختر عفیفه از هر راهی استفاده میکند که نگاه نامحرم را به دنبال خودش نکشاند. یادت باشد اگر دوستت که اهل حجاب چادر نیست، برایت از ارتباط با نامحرم تعریف کرد، گمان نکنی او از تو زیباتر است که توانسته توجه دیگران را به خودش جلب کند؛ بلکه او با به نمایش گذاشتن زیباییهایش، ارزش خود را پایین آورده است. بنابراین هر کسی به خودش اجازه میدهد به آسانی حریمش را بشکند.»
«مهرسا» نیز از تأثیر حرفهای معلمش گفت: «خانوادهام چندان به پوشش چادر توجه ندارند. من دختر سوم خانواده بودم. یک روز عصر که پدرم نتوانست به دنبالم بیاید با خانم ناظم که خانم محجبهای بود، به خانه رفتم. او حتی پشت فرمان هم چادر میپوشید. از او پرسیدم چرا اینقدر محجبه هستید؟ از پشت عینک نگاهم کرد و گفت، دختر خوب! یکی از نشانههای زن مؤمن همین چادر است. مثل حضرت زینب(س) که در آن شرایط سخت حجاب داشت. دخترم این را بدان فلسفه حجاب زنان مسلمان برای حفظ سلامتی و زیبایی آنان است؛ وگرنه در قرآنِ خدا برای ما زنان آیهای نازل نمیشد. پس یادت باشد خداوند از روی دوست داشتن ما خواسته که ما مانند گوهری گرانبها، پوشیده از خانه خارج شویم. این حریم و حرمت برای سلامت ماست.»
با خانم «حمیده صداقتی» مشاور امور زن و خانواده به عنوان کارشناس به گفتوگو نشستیم. وی گفت: «حجاب و عفاف که خواستهای فطری و دینی است، از مسائل مهم و کلیدی جامعۀ ماست و با بسیاری از مسائل پیوند خورده؛ و دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده است. این مسئله از آن جهت که خطابش با زنان است، به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن جهت که در تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد، به همۀ افراد جامعه مربوط میشود. حجاب، آثار، برکات و نقشآفرینیهای خاصی دارد و اگر حقیقتِ این حکم برای انسانها آشکار شود، بعید است فطرتهای سالم و خداخواه، تسلیم آن نشوند و آن را اطاعت نکنند. برای اینکه جامعه ما سالم بماند لازم است خانوادهها، مدارس و رسانه به تبیین جایگاه حجاب بپردازند؛ چون اگر دختر ما بداند کارکرد این پوشش در بیرون از خانه چیست، اگر بداند با حجاب اسلامی سلامت او تضمین میشود، بی تردید حجاب را انتخاب خواهد کرد.»
وی افزود: «در رسانه ملی طی ۲۰ سال اخیر چندان به حجاب اسلامی پرداخته نشده است و حتی بعضاً علیه حجاب کارشده است؛ مثل خوشبخت بودن زنان بیچادر و فقیروفلکزده جلوه دادن زنان چادری! اینها تولیداتِ ضد حجاب اسلامی است. حتی تولیداتی نیز داریم که مشخصاً حجاب زن مسلمان را هدف گرفتهاند. این در حالی است که اسلام هراسان از هر روشی استفاده میکنند که پوشش را از سر زن مسلمان بردارند، تا به طرفداران اسلام اضافه نشود. یکی از کارکردهای حجاب این است که به زن غنای نفس میدهد؛ در این صورت، خود را ذلیل نگاه دیگران نمیکند و برای مقبولیت به عرضۀ اندام خویش نمیپردازد. پس کسی که در سرش فکری زیبا دارد، با موی سرش جلوه نمیکند؛ اما آیا این را به دخترانمان گفتهایم؟ به طور حتم اگر به دختران فلسفه حجاب را به زبان ساده بگوییم و محجبهها را مورد تشویق قرار دهیم؛ از نظر گرایش دختران به حجاب، در کوتاه مدت نتایج خوبی دریافت خواهیم کرد؛ ولی اگر در پی واکسینه کردن و رسیدن به یک جامعه مطلوب هستیم، که همه دختران ما به حفظ حریم و حجاب خود پایبند باشند، باید به سراغ محتوای کتب درسی و تولیدات نمایشی رادیو و تلویزیونی برویم. توصیهام به خانوادهها و مربیان این است که دعوت نوجوانان و جوانان به حجاب، لزوماً با زبان محبت باشد؛ چون این روش تمام انبیاء از آدم تا خاتم، برای دعوت به پرستش خدا بوده است.»