آیین عزاداری در لرستان (2)
گِل مالی
گل یا در گویش لری «خهره» در لرستان نماد ماتم است و از آن در عزاداریها برای نشان دادن اندوه استفاده میشود. مراسم «گل مالی» یا «خهره مالی» از روز هفتم محرم با مراسمی به نام «تراش عباس» شروع میشود. در این روز همه به حمام رفته و لباسهای تمیز میپوشند. در روز بعد هیزم فراوانی از خانهها و محلههای مختلف جمعآوری و مردم از این طریق برای روز عاشورا آماده میشوند. در روز عاشورا در میدانهای سراسر شهر، گلی که از خاک رس و گلاب درست شده، قرار میدهند؛ آتش میافروزند و مردم با مالیدن گل بر سر و بدن خود، در کنار آتش میایستند و عزاداری میکنند.
جامه چاک کردن
چنانکـه از شـواهد تاریخی پیداسـت، سـنت جامه چـاک کـردن از هزارههای پیش از میلاد وجـود داشـته اسـت؛ هماکنـون نیـز بـا گـذار از پـس هزارههـا، در مناطق کـرد و لرنشـین، بـه همـان سـبک اجـرا میشـود. هر چنـد رسـم دریـدن جامـه بـه مناسـبت عزا در ایران باسـتان وجود داشـته (ویدنگرن،1377: 465)؛ ولـی نمیتـوان این سـنت را فقـط مختص ایرانیان دانسـت؛ چرا که جامه چاک کردن و رخت عزا پوشـیدن در حماسه گیلگمش (کهنترین حماسه بشر) نیـز وجـود دارد؛ آنجـا کـه گیلگمـش در عـزای رفتن «انکیـدو» همه بزرگان شـهر را جمـع میکنـد و میگویـد: «همة مـردم را بـه عـزای او وادار میکنم. مـردم باید جامه سـوگواری بپوشـند؛ پاره پـاره، گرد گرفته…» (اسـمیت و بورهـارت، 1382 :36). ایـن مطلـب بیانگـر آن اسـت کـه ایـن سـنت در میـانرودان نیز رواج داشـته اسـت. در الـواح بابلـی نیـز سـرنخی از لباس پـاره بر تن کـردن برای درگذشـتگان وجـود دارد. در ایـن الـواح آمـده اسـت کـه وقتـی «اینانا»، الهه عشق سومریان، میخواهـد بـه جهـان زیریـن (جهـان مـردگان) برود بـه وزیر خـود میگوید: «آنگاه که به جهان زیرین رسیدم، در خرابهها مراسم عزا برپا کن… به خاطر من پیراهنی چون بینوایان به تن کن.» (کریمر،1340 :189)
«به نظر میرسـد فلسـفه ایـن سـنت ایـن باشـد که بعـد از درگذشـت نزدیـکان احسـاس بدبختی و بیچارگـی میکردنـد و لبـاس منـدرس میپوشـیدند. هـرگاه نیز که لبـاس کهنه گیر نمیآمـد یـا بـه خاطر تعجیـل در نمایان کـردن بیچارگی خـود، بلافاصله لباسـی که بـر تـن داشـتند را پـاره میکردنـد.» (گیلانی، 1398: 79)
طوق اشگس و شام غریبان
«طوق» علامت ویژه و عمودی عزاداران ماه محرم در بین لرها میباشد. یک پارچه از جنس مخمل دور حلقهها میبندند، در بالا و انتهای آن یک قندیل نقره قرار میدهند و اطراف آن را با نوارهای رنگی ریشهدار و آینههای کوچک زینت میدهند. طوق نوعی علامت یا همان علم است که مردم حاجتمند آن را با پارچههای رنگی و آینههای کوچک آذینبندی میکنند؛ و در پایان روز عاشورا به یاد علم حضرت عباس(علیه السلام) گردانده و سپس شکسته میشود. در شب شام غریبان نیز مردم با آوازخوانی و روشن کردن شمع، این شب را به پایان میرسانند. بعد از عزاداری های روز عاشورا، پایان عزاداری و مراسم روز عاشورا با ضربالمثل «طوق اشگس» اعلام میشود.
چهل منبرو
«چهل منبر از آیینهای عزاداری حسینی است که در روز تاسوعا و شب عاشورا با مضمون حاجتخواهی، نذر و نیاز، و توسلجویی در برخی مناطق ایران از جمله لاهیجان، گرگان، مشهد، تهران، اصفهان، شهرضا، کاشان، خرمآباد، بروجرد، اردبیل و بوشهر برگزار میشود. این آیین به نامهای دیگری از جمله «چهل و یک منبر»، «چهل منبری»، «چهل منبران»، «شمعزنی»، «شمعگذاری» و «پامنبری» هم شناخته میشود. به بانیان این آیین و صاحبان منبرهای مخصوص آن «منبردار» و به شرکتکنندگان در آیین «شمعگذار» گفته میشود.» (مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، 1395: 171)
آیین چهل منبر بهعنوان میراث معنوی در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. «برگزاری چهل منبر در شهرهای مختلف تفاوتهایی دارد؛ اما کلیت مراسم مشابه است: عزاداران ۴۰ شمع (در برخی مناطق ۴۱ شمع و در برخی دیگر ۷۲ شمع) تهیه میکنند و با نیت نذر و حاجتخواهی روی منبرها یا میزهایی که در ورودی خانههای مورد احترام یا تکایا یا مکانهای روضهخوانی مخصوص همین مراسم قرار داده شده، آنها را روشن میکنند. چهلمین شمع که روشن شد، نذر آنان به پایان میرسد. زمان برگزاری این آیین در اغلب شهرهای برگزار کننده، عصر روز تاسوعا است که تا تاریکی شب ادامه پیدا میکند.» (مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، 1395: 171) در روز تاسوعا زنان لرستان نقاب به صورت میزنند و با پای برهنه در چهل خانه، که درشان باز است و به آن منبر میگویند، به یاد حضرت زینب (س) شمع روشن میکنند و دعا میخوانند. چهل منبر از آیینهای عزاداری حسینی است که در روز تاسوعا و شب عاشورا در برخی از مناطق ایران برگزار میشود. در این آیین، عزاداران امام حسین (علیه السلام) چهل شمع را با نیت نذر و حاجتخواهی، روی منبرها و یا میزهایی که در ورودی تکایا و مکانهای روضهخوانی قرار دارد، روشن میکنند. «درباره ریشههای تاریخی و قدمت چهل منبر اطلاع زیادی در دست نیست. گفته شده که این رسم در دوره قاجار بین عامه مردم و نیز بزرگان حکومتی و درباریان معمول بوده است. اعتمادالسلطنه در روزنامه خاطرات خود ذیل حوادث محرم سال ۱۳۰۰ق به شرکت در این مراسم اشاره کرده است.» (اعتماد السلطنه، روزنامه خاطرات،۱۳۵۰ش، ص۲۰۳) برخی معتقدند در آغاز، شمعگذاری منحصر به همان منبری که روی آن در دهه محرم روضه میخواندند، بوده و بعد از آن به چند منبر گسترش یافته است.» ( بلوکباشی، مدخل «تکیه»، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۶، ص۱۱۱) «دقت در اجزای این آیین نشاندهنده حضور عناصر ایرانی در آن است. شاید بتوان روشن کردن شمع را با رسوم زرتشتیان ایران مقایسه کرد که در کلیه مکانهای مذهبی آتش و شمع را روشن نگه میدارند.» (مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص۱۷۳).